حجت الاسلام مهدوی نژاد: آل سعود وارثان ابولهب و رهروان یزید هستند
در ادامه خبر متن سخنان حجت الاسلام مهدوی نژاد را می خوانید:
دوری از حقایق تاریخی، سبب ایجاد شبهات میشود
امیرالمؤمنین(ع) در نامه 31 نهجالبلاغه می فرمایند: «أعْرِضْ عَلَيْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِينَ، وَ ذَكِّرْهُ بِمَا أَصَابَ مَنْ كانَ قَبْلَكَ مِنَ الْأَوَّلِينَ، وَ سِرْ فِي دِيَارِهِمْ وَ آثَارِهِمْ» اخبار گذشتگان را بر دلت عرضه کن و آنچه را که بر گذشتگان قبل از تو گذشته است، به قلبت تذکر بده. «وَ سِرْ فِي دِيَارِهِمْ وَ آثَارِهِمْ» تاریخ گذشتگان را به دل خود تذکر بدهید اما فقط به مطالعه و بررسی تاریخ اکتفا نکنید، بلکه در سرزمین آنها سیر و سیاحت کنید. یعنی مسافرتهایی ترتیب دهید که محور آنها بصیرت و عبرت و هدفتان از این مسافرتها، رسیدن به معرفت باشد. آثار تاریخی گذشتگان و آثار دوستان و دشمنان خدا را ببینید و از تاریخ پیشینیان خود حقایق را بیرون بکشید تا فریب دروغهای دست ساختهای که عدهای تنظیم و منتشر میکنند و میخواهند دین را مغلوب فرهنگ ملی ما نشان دهند؛ نخورید. گاهی دور بودن ما از حقایق تاریخی باعث ایجاد شبهات میشود.
حضرت میفرمایند زمانها و مکانهای تاریخی و ماجرادار را با نگاه تحلیلی و عبرتی بررسی کنید. این موضوع خود نوعی توصیه است برای مسافرتها، تحقیقات و مطالعات. با نگاه درس آموزی و عبرت گیری به گذشته نگاه کنید.
یکی از خاصیتهای روضه، مرور تاریخ است
دلیل اینکه مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) بر روی سفر به مناطق جنگی و دفاع مقدس تأکید میکنند و خودشان هم در این مناطق حضور پیدا میکنند، همین است که دیدن این سرزمینها، درسها و عبرتهایی دارد. حتی در سفرهای زیارتی هم صرفاً هدف ما زیارت نیست بلکه دین و مذهب در سفرهای زیارتی عنصری به نام معرفت تعبیه کرده(زائراً عارفاً) که سبب بقای دین و مذهب خواهد شد و سفارشات زیادی که به روضه خوانی شده است نیز در حقیقت توصیه به مرور حقایق تاریخی همراه با ابراز عواطف و احساسات می باشد.
آزموده را آزمودن خطاست
این روزها وقتی انسان به حوادث عالم و دنیای اسلام نگاه میکند بیشتر احساس میکند که به بررسی تاریخ نیاز دارد چون فهم واقعیات گذشته به فهم واقعیات موجود بسیار کمک می کند. مرور تاریخ به شدّت انسان را نسبت به عواقب امور حساس و متوجه می کند. یکی از دلایل اینکه در زندگی اجتماعی خطاهای زیادی از ما سر میزند و محاسبات ما درست از آب در نمیآید این است که به تاریخ گذشته مُشرِف نیستیم وگرنه اشتباهات گذشتگان را تکرار نمیکردیم. در حقیقت آزمودن تجربه دیگران خطاست و باید از تجربه گذشتگان عبرت گرفت.
غدّه سرطانی آل سعود
حوادث عالم اسلام، حوادث دردناک و تلخی است. الآن دنیای اسلام گرفتار یک غده سرطانی به نام آل سعود شده است. این غده خودش را در داخل بدنه جامعه اسلامی جای داده و دارد از این بدنه تغذیه میکند؛ آل سعود هویت دنیای اسلام را به دروغ به نام خود زده و دارد از همه سرمایهها و داشتههای امت اسلام استفاده میکند و هر جنایتی که بخواهد به اسم اسلام و تکیه به حرمین شریفین و جایگاه غاصبانهای که برای خود ایجاد کرده است؛ انجام میدهد.
از هرکس بگذریم، از جنایات آل سعود نخواهیم گذشت
اگر صهیونستها و آل یهود در فلسطین، آن غصب بزرگ و ناجوانمردانه را انجام داده اند، در عالم اسلام هم آل سعود غصب بزرگ حرمین شریفین را انجام داده است. همانطور که صهیونیستها کشور فلسطین را به اسرائیل تغییر نام داده اند و یک قومیت خاص را بر این کشور، که مهد تاریخ انبیاء بوده تحمیل کرده اند؛ آل سعود هم نام کشور حجاز را به عربستان سعودی تغییر داد در حالیکه اسم حجاز پیشینه تاریخی دارد و این نام احیاگر یک تاریخ پر فتح و فتوح از اسلام است. این تغییر نام، تاریخ این سرزمین را زیر خروارها تحریف پنهان می کند. آل سعود حرمین شریفین را هم تصاحب کرده و طبق سلیقه خود مدیریت میکند و اجازه نمی دهد مرکز اسلام ناب، محل انتشار اسلام ناب باشد. اینها همان جنایتهایی است که به خاطر آن حضرت امام(ره) فرمودند: اگر ما از صدام و مسئله فلسطین بگذریم، ما اگر از بدیهایی که هر کس در طول تاریخ به ما کرده بگذریم از آل سعود نخواهیم گذشت.
آل سعود وارثان ابولهب و رهروان یزید هستند
حضرت امام(ره) بعد از کشتار حجاج در مکه معظمه، درباره آل سعود فرمودند اینان وارثان ابولهب و رهروان یزیدند.
یزید هر جنایتی که خواست در مکه و مدینه انجام داد، به نام اسلام حکومت کرد در حالی که اسلام را قبول نداشت. او در جایگاه خلیفةالرسول حکومت میکرد، کعبه را به منجنیق بست، سه روز در مدینه کشتار انجام داد و اموال و ناموس مردم را سه شبانه روز بر لشکر خود حلال کرد. وقتی امام(ره) می فرماید آل سعود وارثان یزید هستند، با یک بصیرت عمیق تاریخی این حرف را میزنند. شما هم اگر تاریخ را دنبال کنید به همین حرف خواهید رسید.
حوادث عجیب روز هشتم ذیالحجه
یوم الترویه و روز هشتم ذیالحجه نیز فرصت فوقالعادهای است که بررسی زوایای پیدا و پنهان آن در فهم شرایط زمان ما خیلی راه گشاست.
امام حسین(ع) در سال 61 هجری شصت و پنج روز در مکه اقامت کردند و قریب به ده واقعه در هشتم ذیالحجه آن سال رخ داد. یکی از مهمترین اتفاقات آن ایام، ایراد خطبه آن حضرت در مکه بود. یکی دیگر از اتفاقات مهم، گفتگویی بود که بین ابن زبیر و اباعبدالله(ع) صورت گرفت. برخی تبدیل حج حضرت به عمره مفرده را نیز یکی از اتفاقات این روز ذکر میکنند. خروج حضرت از مکه در هشتم ذی الحجه اتفاق افتاد. صحبت با محمدبن حنفیه، نوشتن نامه به بنی هاشم و قیامی که در همان روز توسط مسلم بن عقیل در کوفه اتفاق افتاد و به خیانت کوفیان و در نهایت شهادت مسلم در روز عرفه منجر شد؛ حوادث عجیبی است که در این روز اتفاق افتاده است.
نقش نخبگان در به قدرت رسیدن ظالمان
برخلاف تصور ما، اینگونه نیست که امام حسین(ع) به صورت خیلی ناگهانی و فقط به خاطر فشارهای حکومت به مکه آمده باشند و قیامی شکل گرفته باشد. اگر شما تاریخ را مطالعه کنید میبینید که یک سال قبل از سال 61 هجری که حادثه عاشورا اتفاق افتاد، حضرت در منا و در خیمه خود، در جمع نهصد نفر از نخبگان بلاد اسلامی (از تابعین و صحابه) سخنرانی کرده اند. در آنجا حضرت، خطبه عجیب و فوق العاده ای را علیه معاویه و در مورد ولایت امیرالمومنین(ع) و ماجرای غدیر بیان می کنند سپس آیات و روایاتی که در شأن اهل بیت(ع) نازل شده را تفسیر می کنند و همه افراد حاضر در جلسه این مطالب را تأیید میکنند.
سپس حضرت میفرمایند شما بزرگان این جامعه اسلامی هستید و به واسطه ارتباط با پیامبر(ص) جایگاهی دارید و مردم به شما اطمینان میکنند (به عبارتی رأی و طرفدار دارید) پس چرا در مقابل ظلم معاویه ساکت ماندهاید؟! چرا امر به معروف و نهی از منکر را ترک کرده اید؟ چرا به مسئولیت خود عمل نمی کنید و عافیت طلب شده اید؟
حضرت همه ظرفیتها، فرصتها و تهدیدها را برای آنها تحلیل میکنند، یک مقدار هم آنها را سرزنش میکنند و میفرمایند اگر امروز این ظالمین بر مسند قدرت نشسته اند به خاطر شماست که صحنه را خالی کرده اید.
آنهایی که میگویند دین از سیاست جداست، توجه کنند که امام حسین(ع) در منا که همه برای عرفات و اعمال حج جمع شده بودند، سیاسیترین حرفها را خطاب به نخبگان جامعه اسلامی بیان می کند.
نخبگان جامعه حرف امام را زمین زدند
حضرت فقط حرفهای راهبردی نمیزند بلکه راهکار هم میدهند، یعنی ریزبرنامهها را هم میگویند و میفرمایند شما زمانی که از حج برگشتید، کسانی را پیدا کنید که به دین و ایمان آنها اطمینان باشد، با آنها صحبت کنید، آیات، روایات و احادیثی را که گفتم به آنها بگویید تا به بصیرت برسند. در حقیقت شبکهسازی کنید. اهل معرفت و نخبگان را آگاه کنید.
اگر روی کسانی که قابلیت داشتند، کار شده بود و بدنه ای از بدنه اجتماع با این تفکر، همراه شده بود؛ گفتمان بیداری شکل گرفته بود. اگر این نهصد نفر آن حرفها را به مردم میزدند و مردم را بیدار میکردند؛ چه بسا حکومت یزید ساقط میشد ولی متأسفانه کاری نکردند و حرف امام را زمین زدند.
یکی از عبرتهای بزرگ یوم الترویه
امام عمداً روز هشتم ذی الحجه سال 61 که همه مردم از بلاد اسلامی آمده بودند تا حج به جا آورند، از مکه خارج شدند تا همه نگاهها را به خود جلب کنند. در واقع امام میخواهند راه خود را از مسیر خطرناک انحرافی ایجاد شده در جامعه اسلامی جدا کنند و آن را به مردم نشان دهند.
امام جامعه حج را رها می کند و این در حالی است که مسلمین مشغول اعمال حج هستند و حج را رها نمی کنند تا امام را یاری کنند و این نشان می دهد مردم این جامعه مأموم این امام نیستند، در حالیکه هم رسول خدا(ص) و هم امیرالمؤمنین(ع) و هم حضرت زهرا(س) روایاتی را دارند که عبادت بدون ولایت را غیرقابل قبول میدانند.
یکی از عبرتهای بزرگ یوم الترویه این است که مواظب باش و دقت کن که امام جامعهات چه میگوید، طوری نباشد که امام جامعه به راهی برود و تو راه دیگری را بروی! امروز امام جامعه میفرماید توجه به محرومان و مستضعفان داشته باشید و چه در مسائل داخلی و چه مسائل خارجی و کلان جهان اسلام راهکار می دهند و سیاست های روشنی دارند اما باز یک عده ساز دیگری میزنند! درس یوم الترویه این است که حج بدون ولایت اثری ندارد و انحراف است.
نتیجه این بی بصیرتی و همراهی نکردن نخبگان جامعه این شد که یک سال بعد امام حسین(ع) به مسلخ کشیده شد.
آفت مشغول شدن به دغدغه های شخصی
نخبگان جامعه از مسئولین تا شماها که بصیرت دارید و ولایتی و انقلابی هستید اگر به حرفهای امام جامعه گوش ندادید یا گوش دادید و توجه نکردید یا توجه کردید ولی عمل نکردید، حسین بن علی زمانتان به مسلخ کشیده میشود، در این موضوع شک نکنید. بالاترین شخصیت همه اعصار، ابا عبدالله الحسین(ع) بود که به مسلخ رفت.
اگر کسی از شماها باشد که دنبال دغدغههای شخصی باشد، رشد شخصیاش را در نظر بگیرد، عضو تشکل دینی و انقلابی نباشد، کار فرهنگی نکند و خودش را به هر طریقی به یک جریان انقلابی و ولایی ناب وصل نکند، مثل همان کسانی است که اباعبدالله(ع) با آنها صحبت کرد، از آنها اعتراف گرفت و تأیید کردند اما رفتند و کاری نکردند. چون امروزه بدون کار تشکیلاتی هیچ اندیشه و مکتبی قادر به ادامه حیات نخواهد بود.
آیا کشور ایران با ابن همه دشمن، به قدرت نظامی نیاز ندارد؟!
چرا نخبگان جامعه ما در خواب هستند و کاری نمیکنند؟! این همه دشمن داخلی و خارجی داریم که شبانه روز در جهت نابودی ما کار می کنند ولی متأسفانه در داخل کسی کار جدی نمی کند و گاهی با حرفهایشان راه را نیز برای آنها باز می کنند.
آن آقایی که حاضر است منافع و مصالح و امنیت نظام را به خاطر ثروت و قدرتش زیر سؤال ببرد و در جمع نمایندگان آموزش و پرورش می گوید کشور آلمان و ژاپن و... نیروی نظامی خود را کنار گذاشتهاند و هزینه آن را برای تحقیقات و پژوهش و... بکار بردند و پیشرفت کردند، پس در دور دوم هم به این دولت رأی بدهید تا ما هم به آن اهداف برسیم. یکی نیست به این آقا بگوید که شما برای رفت و آمدهای خود و حفظ جان ناقابلتان به نیروی نظامی و امنیتی نیاز دارید اما کشوری مانند ایران با اینهمه دشمن، نیاز به قدرت نظامی و اقتدار امنیتی ندارد؟! اگر اینگونه است پس شما نیز هزینه های سنگین امنیتی و حفاظتی خود را صرف فعالیت های ضرورتی تر نمایید.
قرآن میفرماید: «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ»[1] یعنی دشمنان را بترسانید. کافی است فقط یک قدم عقبنشینی کنید، آنوقت میبینید چه اتفاقی میافتد. دشمنان ما موشکهایشان را روی ایران قفل کرده اند، ترسشان اجازه نمی دهد کاری بکنند. آنوقت تو میگویی هزینههای نظامی بر کشور تحمیل شده است و بودجهها باید برای جای دیگر هزینه شود؟ این حرفها بازی کردن با خون شهداست. اماچرا کسی حرفی نمیزند؟
جریانسازی آقایان و آقازاده ها برخلاف سیره امام(ره)!
برخی از آقایان و آقا زاده ها دارند در کشور جریانسازی کرده و آرام آرام لایههای اجتماعی را جابجا میکنند و افکار عمومی را مدیریت میکنند و خلاف سیره و خط امام حرف میزنند. امروز مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) حرفی میزنند، اما به فردا نمیکشد که حرف رهبر جامعه را تحریف میکنند و در مقابل ایشان میایستند.
من نمیگویم دو هزار نفر، نمیگویم هزار نفر، در این مملکت بیش از 30 استان داریم از هر استانی یک نخبه داد بزند، ائمه جمعه داد بزنند و اعتراض کنند؛ چرا کسی داد نمیزند تا افکار عمومی هدایت شود؟! وقتی کسی چیزی نمیگوید میشود مثل زمان اباعبداللهالحسین(ع).
یومالترویه میخواهد بگوید شما به تحلیلهای امام جامعهتان گوش ندادید و عمل نکردید، روزی که همه شما مشغول عبادت و نماز هستید، حسین(ع) را به مقتل خواهند برد و آنوقت این چه عبادتی است؟!
یأس و ناامیدی امام جامعه از نخبگان
خطبه کوتاه امام حسین(ع) در روز یوم الترویه حرفها و ماجراهای زیادی دارد. ایشان می فرماید: مرگ برای فرزندان آدم مثل گردنبند بر گردن دختران بسته شده است. یعنی مرگ زیباست. اشتیاق من به رسیدن به اجدادم مانند اشتیاق یعقوب به یوسف است.
تغییر ادبیات امام را در دو خطبه ای که به فاصله یک سال بیان شده ببینید! این ادبیات نشانه یأس حضرت از نخبگان و جامعه بی بصیرتی است که به تکلیف خود عمل نکرده اند..
بعد می فرمایند: می بینم گرگهایی را که بند بند بدن من را در سرزمین کربلا از هم جدا می کنند. مرگ برای ما نوشته شده و ما اهل بیت به رضای الهی راضی هستیم و ... هرکس حاضر است خون قلب خود و جان خود را در راه ما فدا کند همراه ما حرکت کند.
وقتی حضرت از مکه بیرون آمدند از ایشان پرسیدند چرا میروید؟ فرمودند برای اینکه حرمت خانه خدا حفظ شود.
میخواستند آنجا حضرت را بکُشند و اگر چنین اتفاقی میافتاد، همه صداها میخوابید و چه بسا ماجرا همانجا تمام می شد.
خونخواهی شهدای منا یا دستدادن به عربستان
امروز نیز الآن بعد از1400 سال با این همه رسانه و تکنولوژی، آل سعود بعد از جنایاتی که در مکه و منا کرد، همه فیلمها را جمع کرد و صداها را خفه کرد در حالیکه سرنوشت خیلی چیزها هنوز معلوم نیست. جنایتها کردند و هیچ اتفاقی هم در دنیای اسلام نیفتاد. بعضی از مسئولین بیغیرت ما هم به جای اینکه دنبال خون شهدای ما را بگیرند و به بیانات امام که فرمودند ما از آل سعود نمی گذریم و مقام معظم رهبری که اخیراً آنها را شجره ملعونه خبیثه تعبیر کردند، توجه کنند و حق جامعه اسلامی را ادا کنند؛ به دنبال دست دادن با عربستان هستند. اما اگر شما بدانید یزید و معاویه با امام حسین(ع) چه کردند، میفهمید که آل سعود یعنی یزید، یعنی معاویه.
جریان سازی علیه آل سعود
امت اسلامی بنا به فتوای سیاسی و شرعی امام باید نسبت به جریان آل سعود عکسالعمل نشان دهند. شما فکر نکنید اگر وزارت خارجه کاری نکرد، تکلیف شما مردم تمام است بلکه شما میتوانید کمپینهای اجتماعی راهاندازی کنید. چرا بچههای حزباللهی به جای استفاده مثبت فرهنگی، سیاسی و اجتماعی از فضای مجازی و بهره برداری به نفع گفتمان انقلاب، در این فضاها سرگردان هستند؟ شما جریان سازی کنید چون همین حرکتهای اجتماعی، کسانی را که خلاف مسیر مصالح انقلاب و ولایت حرکت میکنند زمین گیرخواهد کرد.
روضه بگیرید تا اسلام زنده شود
امام باقر(ع) به امام صادق(ع) وصیت کردند که از پول شخصی من بردار و ده سال در منا برای من روضه خوانی کن.
چرا روضه و ذکر مصائب؟ و چرا در منا؟ منا محل تجمع امت اسلامی است، گلوگاهی است که همه از بلاد اسلامی در آنجا جمع میشوند، روضه هم ذکر مصائب و ظلمهایی است که واقع شده است. حضرت امام باقر(ع) برای بیداری امت اسلام فرمودند در منا برای من عزاداری کنید. اینکه وصیت کردند بر من گریه کنید یعنی جلب توجه امت اسلامی به احیاگر تفکر اسلام ناب. امام باقر(ع) شاگرد تربیت کرده و اسلام ناب را ارائه داده و مظهر اسلام ناب شده است و گریه بر او و مطرح کردن او همانا زنده کردن اسلام است.
خیلی مهم است روضه را کجا بنا کنیم. گویا امام باقر(ع) میفرماید جایی روضه را بنا کنید که گلوگاه باشد. امام باقر(ع) چنین وصیت کردند و همین حرکت باعث شد جریانات بعد از ایشان کمکم با بیداری و احیاگری به جایی برسد که امام صادق(ع) بتواند حوزه 4000 نفری تشکیل دهد. بنابراین روضه شهدای منا و شهدای مدافع حرم را نیز از این باب باید بنا کرد که ماجراهای بزرگی در سایه این روضه ها زنده خواهد ماند.
پی نوشت:
[1]. انفال، آیه 60.
/1102101305