نزول آیه تطهیر در روز مباهله

کد خبر: 60411
مباهله در اصل از «بَهل» به‌معنی رها کردن و برداشتن قید و بند از چیزی است، اما مباهله به‌معنای لعنت کردن یکدیگر و نفرین کردن است. کیفیت مباهله به این گونه است که افرادی که درباره مسئله مذهبی مهمی گفت‌وگو دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرّع کنند و از او بخواهند که دروغ‌گو را رسوا سازد و مجازات کند.
وارث
وارث: مباهله پیامبر با (ص) مسیحیان نجران، در روز بیست وچهارم ذی الحجه سال دهم هجری اتفاق افتاد. پیامبر (ص) طی نامه‌ای ساکنان مسیحی نجران را به آیین اسلام دعوت کرد. مردم نجران که حاضر به پذیرفتن اسلام نبودند، نمایندگان خود را به مدینه فرستادند و پیامبر (ص) آنان را به امر خدا به مباهله دعوت کرد.
وقتی هیات نمایندگان نجران، وارستگی پیامبر (ص) را مشاهده کردند، از مباهله خودداری کردند. ایشان خواستند تا پیامبر (ص) اجازه دهد تحت حکومت اسلامی در آیین خود باقی بمانند.
 
موقعیت جغرافیایی
 
بخش با صفای نجران، با هفتاد دهکده تابع خود، در نقطه مرزی حجاز و یمن قرار گرفته است. در آغاز طلوع اسلام این مکان، تنها نقطه مسیحی‌نشین حجاز بود که مردمِ آن به عللی از بت‌پرستی دست کشیده و به آیین مسیحیت گرویده بودند. پیامبر اکرم، حضرت محمد مصطفی (ص) برای گذاردن رسالت خویش و ابلاغ پیام الهی، به بسیاری از ممالک و کشورها نامه نوشت یا نماینده فرستاد تا ندای حق‌پرستی و یکتاپرستی را به گوش جهانیان برساند. همچنین نامه‌ای به اسقف نجران، «ابوحارثه»، نوشت و طی آن نامه ساکنان نجران را به آیین اسلام دعوت فرمود.
 
مشروح نامه پیامبر (ص) به اسقف نجران چنین بود: «به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب (ع). [این نامه ایست] از محمد ((صلی الله علیه و آله وسلم))، پیامبر خدا، به اسقف نجران. خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب (ع) را ستایش می‌کنم و شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا فرامی‌خوانم. شما را دعوت می‌کنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید و در ولایت خداوند درآیید و اگر دعوت مرا نپذیرفتید، باید به حکومت اسلامی مالیات (جزیه) بپردازید تا در برابر این مبلغ، از جان و مال شما دفاع کند] و در غیر این صورت به شما اعلام خطر می‌شود. »
 
پیامبر اکرم (ص) در مذاکره‌ای که با هیات نجرانی در مدینه به انجام رسانید آنان را به پرستش خدای واحد دعوت کرد. اما آنان بر ادعای خود اصرار داشتند و دلیل الوهیت مسیح را، تولد عیسی(ع) بدون واسطه پدر می‌دانستند.
 
در این هنگام فرشته وحی نازل شد و این سخن خدا را بر قلب پیامبر (ص) جاری ساخت: «به درستی که مثل عیسی نزد خداوند مانند آدم است که خدا او را از خاک آفرید». در این آیه، خداوند، با بیان شباهت تولد حضرت عیسی (ع) و حضرت آدم (ع)، یادآوری می‌کند که آدم(ع) را با قدرت بی پایان خود، بدون این که دارای پدر و مادری باشد، از خاک آفرید و اگر نداشتن پدر گواه این باشد که مسیح (ع) فرزند خداست، پس حضرت آدم(ع) برای این منصب شایسته‌تر است؛ زیرا او نه پدر داشت و نه مادر.
 
اما با وجود گفتن این دلیل، آنان قانع نشدند و خداوند به پیامبر خود، دستور مباهله داد تا حقیقت آشکار و دروغ گو رسوا شود.
 
مباهله، آخرین حربه
 
خداوند پیش از نازل کردن آیه مباهله، در آیاتی چند به چگونگی تولد عیسی (ع) می‌پردازد و مسیحیان را با منطق عقل و استدلال روبرو می‌کند و از آنان می‌خواهد که عاقلانه به موضوع بنگرند.
 
بنابراین پیامبر (ص)، در ابتدا سعی کرد با دلایل روشن و قاطع آنان را آگاه کند، اما چون استدلال موجب تنبه آنان نشد و با لجاجت و ستیز آنان مواجه گشت، به امر الهی به مباهله پرداخت.
 
خداوند در آیه ۶۱ سوره آل عمران می‌فرماید: «هرگاه بعد از دانشی که به تو رسیده، کسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان، و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم».
 
در روایات اسلامی آمده است که چون موضوع مباهله مطرح شد، نمایندگان مسیحی نجران از پیامبر(ص) مهلت خواستند تا در این کار بیندیشند و با بزرگان خود به شور بپردازند.
 
نتیجه مشاوره آنان که از ملاحظه‌ای روان شناسانه سرچشمه می‌گرفت این بود که به افراد خود دستور دادند اگر مشاهده کردید محمد (ص) با سر و صدا و جمعیت و جار و جنجال به مباهله آمد با او مباهله کنید و نترسید؛ زیرا در آن صورت حقیقتی در کار او نیست که متوسل به جاروجنجال شده است و اگر با نفرات بسیار محدودی از نزدیکان و فرزندان خردسالش به میعادگاه آمد، بدانید که او پیامبر خداست و از مباهله با او بپرهیزید که خطرناک است.
 
در میعادگاه چه گذشت؟
 
طبق توافق قبلی، پیامبر(ص) و نمایندگان نجران برای مباهله به محل قرار رفتند. ناگاه نمایندگان نجران دیدند که پیامبر (ص) فرزندش امام حسین (ع) را در آغوش دارد، دست امام حسن (ع) را در دست گرفته و حضرت علی(ع)  و حضرت زهرا (س) همراه اویند و به آنها سفارش می‌کند هرگاه من دعا کردم شما آمین بگویید. مسیحیان، هنگامی که این صحنه را مشاهد کردند، سخت به وحشت افتادند و از این که پیامبر (ص)، عزیزترین و نزدیک ترین کسان خود را به میدان مباهله آورده بود، دریافتند که او نسبت به ادعای خود ایمان راسخ دارد؛ زیرا در غیر این صورت، عزیزان خود را در معرض خطر آسمانی و الهی قرار نمی‌داد. بنابراین از اقدام به مباهله خودداری کردند و حاضر به مصالحه شدند.
 
نزول آیه تطهیر در روز مباهله
 
روزی که پیامبر خدا (ص) قصد مباهله کرد، قبل از آن عبا بر دوش مبارک انداخت و حضرت امیرالمومنین و فاطمه و حسن و حسین (ع) را در زیر عبای مبارک جمع کرد و گفت: «پروردگارا، هر پیغمبری را اهل بیتی بوده است که مخصوص ترین خلق به او بوده‌اند. خداوندا، اینها اهل بیت منند. پس شک و گناه را از ایشان برطرف کن و ایشان را پاک پاک کن.»
 
در این هنگام جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر را در شان ایشان فرود آورد: "همانا خداوند اراده فرمود از شما اهل بیت پلیدی را برطرف فرماید و شما را پاک پاک کند."
 
این روز، روز شریفی است و در آن چند عمل وارد است:
 
از جمله این اعمال غسل کردن، روزه گرفتن، دو رکعت نماز خواندن و آن نماز مثل نماز روز عید غدیر است (دو رکعت است؛ در هر رکعت، یک مرتبه حمد و ۱۰ مرتبه توحید، ۱۰ مرتبه آیة الکرسی و ۱۰ مرتبه قدر خوانده می‌شود و بهتر است پیش از اذان ظهر خوانده شود)، سپس خواندن دعای مباهله که شبیه به دعای سحرهای ماه رمضان است همچنین شایسته است در این روز تصدّق بر فقراء به جهت تَاسّی به مولای متقیان امیرالمؤمنین علی(ع) و زیارت کردن آن حضرت و بهتر است زیارت جامعه خوانده شود.