وقتی نقد نباشد، حجم انبوه تولید کتاب عاشورایی سؤال انگیز است
مهدی امین فروغی: به جهت حساسیت موضوع عاشورا و اینکه مردم اعتقاداتشان را از این کتابها میگیرند لازم است که جلسات نقد کتاب در مراکز مختلف برگزار شود تا پدیدآورندگان کتاب بدانند که کتابهایشان نقد میشود و سعی کنند آثاری شایسته به وجود آورند.
وارث: گفتگو با آقای مهدی امین فروغی عضو هیئت علمی بنیاد دعبل خزاعی راجع به اولین نمایشگاه کتاب عاشورا:
وضعیت نشر کتابهای عاشورایی را چطور ارزیابی میکنید؟
به طور کلی حوزه کتاب از کاستیهایی رنج میبرد و بنیه نحیفی پیدا کرده است چراکه عمدتاً کتابخوانی در بین اقشار مردم کم شده است؛ مشکل چاپ، گرانی کاغذ، مسائل مرتبط با تولید کتاب و در کنار این موارد رونق فضاهای مجازی و رسانه تصویری برای مردم سیری کاذب ایجاد کرده که کمتر سراغ کتاب بروند.
به این علت که مردم ایران دلداده امام حسین (ع) بوده و به واقعه عاشورا علاقه خاصی دارند دراین حوزه کتابهای عاشورایی چاپ و منتشر میشود اما آنچنان که باید وضعیت رضایت بخش نیست.
بر اساس برخی آمارها، بیش از شش هزار عنوان کتاب با موضوع عاشورا و موضوعات مرتبط منتشر شده است. آیا با این حجم از تولید کتاب موافق هستید؟
حجم تولید انبوه کتاب زمانی مفید است که در کنار آن نقد سالم نیز وجود داشته باشد سره از ناسره شناسایی شده، کتابها و نویسندگان خوب معرفی، تشویق و ترغیب شوند و از آنها و ناشران حمایتهای لازم انجام شود.
تا زمانیکه نقد نباشد 6 هزار عنوان کتاب جای سؤال ایجاد میکند که به راستی در چه موضوعاتی است، طی سالهای اخیر در حوزههای مختلف هنری همچون عکاسی، موسیقی، تجسمی و کودک و نوجوان شاهد کتابهای عاشورایی هستیم که در گذشته وجود نداشت این اتفاق خوبی است، اما به جهت حساسیت موضوع عاشورا و اینکه مردم اعتقاداتشان را از این کتابها میگیرند لازم است که جلسات نقد کتاب در مراکز مختلف برگزار شود تا پدیدآورندگان کتاب بدانند که کتابهایشان نقد میشود و سعی کنند آثاری شایسته به وجود آورند.
فرهنگ کتابخوانی در میان قشر مذهبی، به ویژه هیئتی چقدر توسعه یافته است؟
من اصلاً معتقد نیستم که فرهنگ کتابخوانی توسعه یافته است، قشر مذهبی هم همچون سایر اقشار مردم به کتابخوانی کمتوجه هستند، در حقیقت کتاب در کشور وضعیت خوبی ندارد و ما نمیتوانیم توسعهای برای آن متصور شویم.
در حوزه کتاب با تعدد و کثرت عناوین مواجه هستیم اما کتابخوانی در بین مردم رواج ندارد و مردم هر روز بیشتر با کتاب بیگانه میشوند.
کتابهای عاشورایی سهم کمی در میان برگزیدگان جشنوارههای معتبر کتاب دارد. مثلاً در جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی و یا کتاب سال حوزه و سایر جشنوارهها. به نظر شما این موضوع به دلیل کمتوجهی متصدیان این جشنوارهها به کتابهای عاشورایی یا ضعف در کیفیت کتابهای عاشورایی است؟
هر دو؛ گاه کتابهای شایستهای به جشنواره میآید اما گویی کارشناسان، کتاب عاشورایی را به دید کتاب علمی و تخصصی نمینگرند به این دلیل که خود با این فضا بیگانه هستند و قدرت تشخیص کار علمی ندارند این دست کتابها کنار میگذارند، در برخی موارد نیز علت کم لطفی برگزارکنندگان است، اما ما در تولید محتوا هم کاستیهایی داریم که اگر کتاب واقعاً ارزشمندی تولید شود چه بسا برگزار کنندگان جشنوارهها روی به تسلیم آورده و نظرشان را تغییر دهند.
به نظر شما در حال حاضر چه از نظر موضوع، چه از نظر روش، بیشترین خلأ در چه نوع کتابهایی با موضوع عاشورا احساس میشود؟ مثلاً وضعیت کتابهای عاشورایی در حوزه کودک و نوجوان یا در حوزه ادبیات داستانی و یا در بخش پژوهشهای اجتماعی چگونه است؟
در این زمینهها ما کمبود داریم که باید با برگزاری جشنوارهها یا تشویق اهل قلم خلأها را پر کنیم، طی سالهای گذشته ما در بسیاری از رشتههای هنری همچون خوشنویسی، عکاسی یا هنرهای تجسمی خلاهایی داشتیم که تقویت شده و امروز شاهد آثار خوبی هستیم اما هنوز در حوزه کودک و نوجوان و ادبیات داستانی خلأ و کمبود داریم.
برخی ناشران از استقبال نکردن سیستمهای توزیع برای پخش کتابهای عاشورایی گلایه دارند؟ کیفیت کتابها؟ سیاستهای حاکم بر شبکه توزیع؟ و یا عدم استقبال مخاطبین؟ دلیل این موضوع چیست؟
همه این موارد است؛ اولاً حوزه کتاب ما از عدم استقبال مخاطب رنج میبرد چراکه مردم از نظر اقتصادی چنان گرفتار و در مضیقه هستند که نمیتوانند در سبد خرید کتاب را قرار دهند و این امر به اقتصاد کل کشور مربوط میشود.
سیستمهای توزیع به استقبال مردم توجه دارند و اگر ببیند توزیع در حوزه عاشورا برای آنها سودآور است اقدام میکنند بنابراین سیستم توزیع مانع کتابخوانی مردم نیست، کار آنها توزیع و عرضه با توجه به تقاضای مردم است.
عده قلیلی اهل کتاب هستند شاهد عرض من تیراژ کتابها است، امروز کتابها با تیراژ 300 یا 400 منتشر میشود و کتابهایی که خیلی رواج دارد هزار نسخه؛ درحالیکه در دهه 50 کتابها با تیراژ چندصدهزاری چاپ میشد، این یعنی مردم میل به کتابخوانی ندارند چراکه فضای مجازی آمده است و اقتصاد مردم خراب است و نمیتوانند کتاب بخرند، بنابراین سیستم توزیع با خود سرستیز ندارد که کتاب را عرضه نکند بلکه از ناحیه مردم اقبال نیست.
از طرف دیگر سیریهای کاذب ایجاد شده است به عنوان مثال اشخاص به کارشناسان مذهبی در تلوزیون بسنده میکنند درحالکیه نمیدانند که صحبتهای او جای نقد دارد و طرف باید مطالعات علمی داشته باشد.
آیا فرایند یا نهادی برای رصد و راهبری بازار نشر کتابهای عاشورایی، استخراج آمار تحلیل موضوعات و محتوای کتابهای عاشورایی وجود دارد؟ به نظرتان چنین فرایند و یا نهادی ضروری است؟
حتماً باید چنین نهادی تشکیل شود و برخی کارشناسان نخبه به شکل اصولی بازار نشر چنین کتابهایی را رصد کنند البته کم و بیش در گوشه و کنار اقدامات بسیار کمتوفیقی انجام شده اما برای موفقیت باید نهادی تشکیل شود که تمام ابعاد این قصه را بررسی کند.
همچنین باید در تحقیقات میدانی و جامعه شناسی وضعیت اعتقادی مردم بررسی و سنجیده شود که در حال حاضر نسبت به این کتابها چه موضعی دارند، نقش کم اعتقادی مردم، وضعیت بد اقتصادی یا کیفیت کتابهای عاشورایی همه باید بررسی شود تا متوجه شویم که چرا کتاب عاشورایی با تیراژ کم منتشر میشود، در حقیقت ابتدا باید درد را شناخت سپس سراغ درمان رفت.
آیا اطلاعی از روند ممیزی محتوایی کتابهای عاشورایی در وزارت ارشاد دارید؟ در صورت مثبت بودن پاسخ این روند را چگونه ارزیابی میکنید؟
من اطلاع دقیقی ندارم که بتوانم پاسخ دهم از نظر محتوایی چه کسانی ممیزی میکنند، معیارهای آنها چیست و این چه روندی دارد، اما از آنچه بیرون آمده است میتوان تشخیص داد که در ممیزی چه اتفاقاتی میافتد؛ اگر ممیزان کتاب واقعاً نسبت به موضوعات مختلف و مرتبط با عاشورا شناخت کافی دارند چرا کتابهایی که بیرون میآید با اقبال مردم مواجه نمیشود، این نشان میدهد که یک جای کار اشکال دارد.
باید نهاد و ستادی تشکیل شود که با بودجه و دانش کافی این وضعیت بیمار را معاینه کرده و به درستی درد را تشخیص دهد و در ادامه آن را درمان کند، این دو امید و آرزوی دیرینه اهل کتاب، تحقیق و فرهنگ است که سال به سال تبدیل به یاس میشود.
محور اصلی محتوا در میان مجالس مذهبی شعر و مقتل است. حجم زیادی از تولیدات بازار کتابهای عاشورایی نیز شعر و مقتل است. از طرفی گروهی از صاحبنظران تحت عنوان عاشورا پژوهان یا عاشورا نگاران هم آثاری فاخری در این عرصه تولید کردهاند. آیا آثار تولیدشده توسط عاشورا پژوهان توانسته است بر کتابهای شعر و مقتل تأثیری بگذارد؟ به عبارت دیگر آیا زنجیره تولید کتاب مبتنی بر آثار پژوهشی است یا بین این دو انقطاع وجود دارد؟ چرا؟
بی تردید آثار پژوهشی و تحقیقی در زمینه عاشورا که طی سالهای اخیر شاهد آن هستیم بر کار شاعران، ذاکران، مداحان و مجموعه کسانی که در حوزه عاشورا کار میکنند تأثیر گذاشته است.
در گذشته شما با انبوهی از کتابها مواجه هستید که برخی از آنها سندیت ندارد، به عنوان مثال در دوره قاجاریه عمده کتابها در جهت تحصیل ثواب و اجر اخروی تألیف شده است در حالیکه نویسنده سواد کافی نداشته و علم تاریخ را نمیشناخته است بر اساس ذوق، احساس، عاطفه و احوالات درونی خود کتاب تألیف کرده است.
امروز هستند برخی شاعران یا ذاکران که به آن کتابها مراجعه کرده و مطالب آنها را از طریق شعر اشاعه داده و بر سر منبر میخواندند که نقدهای جدی بر آنها وارد است؛ اما در روزگار ما به مرور با وجود جلسات نقد برخی از کتابهای تاریخی مورد بررسی قرار میگیرد و اشخاص میفهمند که یک شاعر فهمیده باید به کتاب پژوهشی تاریخی متقن مراجعه کرده و مطالب شعر خود را از آن کتابها استخراج کند.
در روزگار ما کتابهای پژوهشی، تحقیقی و تحلیلی تولید شده است، از طرف دیگر سواد عمومی مردم بالا آمده و هر حرفی را از هر کسی نمیپذیرند، به همین جهت شاعر، مداح یا ذاکر باید در مقابل سخن خود مسئولیت بپذیرد، بنابراین تکیه کتاب ادبی و شعری بر کارهای پژوهشی اتفاق خوبی در زمان ما است که اثرات مثبت آن نیز بسیار خوب است.
منبع: دعبل