حجت الاسلام میرزامحمدی: جریان کربلا یک جریان ایستا و توقف گرا نیست

خداوند در این نظام آفرینش و من وشما را بر مبنای رحمت و محبتش آفرید که در سوره هود  فرمود:  إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّكَ ۚ وَلِذَٰلِكَ خَلَقَهُمْ ۗ وَتَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ  که یکی از فلسفه های خلقت من و شما در این آیه شریفه همین رحمت پروردگار است و بر مبنای همین رحمت قرآن کریم را برای هدایت من و شما فرستاد که وننزل من القرآن ما هو شفاء ورحمة للمؤمنين وجود ملکوتیه انبیا راهم برای نشان دادن طریق هدایت ورساندن من و شما به جریان نورانی توحید وجدایی من و شما از عبادت طاغوت بر مبنای همین رحمت فرستاد. اشاره کردیم این پیغمبر دو رحمت دارند: رحمتی رحمانی و عمومی ، رحمتی رحیمی و خصوصی.

  در سوه آل عمران، پروردگار عالم در برخورد با مردم به پیغمبر یک هشداری میدهد:  فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ   که پیغمبر اگر با اطرافیانت بد اخلاق باشی، اگر تو خشن باشی به جای اینکه با رحمت و عطوفت با مردم برخورد کنی،با غلظت و خشونت برخورد کنی، مردم از اطرافت پراکنده میشوند. وقاعده کارهم همین است یعنی در امور اجتماعی هم قاعده همین است اگر کسی حتی برای امر معیشت دنیایش میخواهد کاسبی خوبی داشته باشد محبوب مردم باشد مراجعه کننده ی زیادی داشت باشد.

رمزش همین حسن خلق است  که امیر المومنین علیه السلام در کلمات قصار و امر نبوی فرمودند: که اگر کسی حسن خلقی داشته باشد امر معاش دنیایش هم تضمین است و توسعه در رزق دارد.ما نیز ضرب المثلی داریم که هر که خوش اخلاق تر است، فروشش بیشتر است.با حسن خلق می شود امر معیشت را از تنگی نجات داد.

رموزی بین خداوند خالق و معصومین درمورد همین اخلاق نیک وجود دارد.انسان حسود علاوه بر اینکه خودش در رنج است اطرافیانش نیز در رنج هستند یعنی هر کسی مبتلا به بیماری اخلاقی باشد هم ضربه به خود می زند هم جامعه.

"إياكم والحسد، فإن الحسد يأكل الحسنات كما تأكل النار الحطب"  ^{امام علی علیه السلام در ضمن خطبه هشتاد و شش می فرماید: «حسد نورزید که حسد ایمان را نابود می کند، آن گونه که آتش هیزم را می خورد و خاکستر می سازد. »}

تفاوت بیماری اخلاقی و جسمی:

1. بیماری اخلاقی همانند بیماری جسمی نیست که در بیرون علامت خاصی دارد و آزمایشگاه یا عوارض خاصی داشته باشد.لذا بیماری اخلاقی به مراتب خطرناک تر از بیماری جسمی است.

2. بیماری جسمی با مرگ فرد به پایان می رسد اما بیماری اخلاقی همواره باقی می ماند و به دیگران هم منتقل می شود.

3. یک بیماری اخلاقی می تواند سرنوشت یک امت را تغییر دهد همانطور که در زمان پیامبران این اتفاق افتاده است.

اگر به امام مظلوممان گفتند: قتیل العبرات (در زیارت اربعین می خوانیم) و خود ابا عبدالله علیه السلام که از لسان امیر المومنین علیه السلام به این لقب منتصب شد که یا قتیل الأبره،امام حسین علیه السلام از پدرشان پرسیدند: با منی؟ امیر المومنین فرمودند: بلی

یک عبارت نداریم که ابا عبدالله علیه السلام فرموده باشند: انا قتیل الدمع(دمع یعنی اشک) ولی چون واژه ای معادل آن در فارسی نداریم لذا هر دو را می گوییم: امام فرمودند من کشته ی اشک هستم.

جریان کربلا یک جریان ایستا و توقف گرا نیست،اولأ حادثه نیست که بگوییم عده ای تأسف بخورند و عده ای افتخار کنند. کربلا یک جریان فرهنگی و پویا است که بشریت را از ظلمت و بت پرستی و گناه به نورانیت و حقانیت خداوند می رساند. هنوز قبایلی هستند که روز عاشورا را عید بدانند.بنده در یکی از کشور های عربی بودم که کارت تبریک این روز را خودم دیدم.یعنی عید الله اکبری که ما غدیر می دانیم بنی امیه کاری کردند که هنوز عده ای روز عاشورا  را عید می دانند.

 امروزه در شام قبایلی داریم با نام های عجیب: بچه های شمشیر-بچه های نیزه-بچه های نعل اسب

وجه تسمیه این قبایل را سوال کنیم در پاسخ می گویند: اجداد ما آقا را با شمشیر کشتند-اجداد ما نیزه داران کربلا بودند-اجدادمان بر بدن مبارک سید الشهدا اسب تاختند.این که می گویند: نعل اسب شانس می آورد برگرفته از همین جریان است که خواستند به این کار خود قداستی بدهند و این دروغ را در ذهن مردم جا دادند.

صاحب نهضت عاشورا، امام دنیا و آخرت است که اختیار همه ی عالم به دست اوست.همه ی در جا زدن و عقب گرد های ما بخاطر این است که از وادی نورانی توحید جدا شدیم.ریل گذاری این صراة را انبیا انجام دادند،مرکب و خود صراة را هم ائمه برایمان تأسیس کردند ما فقط باید سوار این مرکب شویم و هشیار باشیم که رو به جلو حرکت کنیم.حرکت صعودی و نزولی است که در حرکت رو به بالا مقداری نفس گیر است و همت و ابزار بیشتری می خواهد.

بعد از مرگ هم سیر نزولی داریم رو به زمین.اگر کسی الان در دنیا سیر نزولی دارد،قبل از مرگ تاریخ مصرفش تمام شده است.

بودند کسانی که ظاهرأ در دنیا نفس می کشیدند ولی به فرمایش امیر المومنین ع:  ميت الأحياء بودند یعنی مردگان حقیقی که بین زندگان بودند.

مردم دنیا را چراگاه می دانند لذا دنیا را هم پوسیدن و فنا می بینند لذا حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند: دنیا تجارت خانه اولیای الهی است .الدنیا متجر الاولیا الله.¹

زمانی که دستمان را گذاشتیم در دست یدالله دیگر توقفی نخواهیم داشت. حر در خواب هم نمی دید که روزی با امام حسین علیه السلام روبه رو شود و دست آخر در رکاب ایشان شهید شود.کربلا موزه و نمایشگاه و تماشاخانه نیست گام هایی برای انسانیت و سیر الی الله برای من و شماست.

هرگز نگویم که بیا دست من بگیر

گویم گرفته ای ز عنایت رها نکن

اگر وصل شدیم دیگر جذبه ی عشق اباعبدالله باعث میشود که تمام رنج و درد عالم را اهلا من العسل می بینیم.

امام حسین علیه السلام دائمأ به سه دسته نظر می کنند:

دسته اول: یارانشان

دسته دوم: زائرانشان

دسته سوم: گریه کنانشان