چرا فقط به امام‎حسین(ع) چراغ هدایت می‎گویند؟

کد خبر: 61397
از بین امامان معصوم تنها امام علی(ع) و امام حسین(ع) از لقب ثارالله (خون خدا یا کسی که ولی دم او خدا است) برخوردارند با اینکه همه آنان به مرگ طبیعی از دنیا نرفته‌اند و شهادت در راه خدا نصیب آنان شده است.

وارث:  پرسش این است که چرا جمله «ان‌الحسین مصباح‌الهدی و سفینه النجاه»؛ فقط درمورد امام‌حسین(ع) آمده‌است؟
و اما پاسخ به این سئوال:
در منابع روایی آمده است: «انه لمکتوب علی یمین عرش الله مصباح هاد و سفینه نجاه»؛ در طرف راست عرش نوشته شده است: حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است. (اعلام الوری، ص400)

بر این اساس، جا دارد که پرسیده شود؛ چرا از بین ائمه هدی تنها امام حسین(ع) از این لقب برخوردار شدند؟ در پاسخ باید گفت: اگرچه ائمه(ع) نور واحد هستند و همگی چراغ هدایت به حساب می‌آیند، اما شرایط زمانه باعث می‌گردید تا جنبه‌ای از شخصیت آنان تجلی پیدا کند و به فعلیت برسد و در نتیجه مظهر یک اسم از اسمای الهی گردند.

با توجه به دو مثال می‌توان مطلب گفته شده را توضیح داد.
مثال اول: از بین ائمه(ع) تنها امام پنجم(ع) به شکافنده علم (باقر) ملقب است، با اینکه همه امامان معصوم از علم لدنی برخوردار بودند و این نیست، مگر اینکه در زمان و شرایطی که امام پنجم(ع) زندگی می‌کرد، از سویی نحله‌ها و افکار جدیدی، بروز کرده و از سویی دیگر، دولت بنی‌امیه به ضعف گراییده بود. در این فضا و بستر فراهم شده، ضروری بود که اصول مکتب تشیع تبیین شود.

مثال دوم: از بین امامان معصوم تنها امام علی(ع) و امام حسین(ع) از لقب ثارالله (خون خدا یا کسی که ولی دم او خدا است) برخوردارند با اینکه همه آنان به مرگ طبیعی از دنیا نرفته‌اند و شهادت در راه خدا نصیب آنان شده است. دلیل این امر آن است که از بین امامان تنها خون آن دو امام بر زمین ریخته شد و در آن شرایط، این نحوه از شهادت، بیشترین نقش و تأثیر را در حیات بخشی به اسلام داشته است.

اما چرا لقب چراغ هدایت و کشتی نجات تنها برای امام‌حسین(ع) استفاده شده است، در جواب باید گفت: موقعیت و شرایط امام حسین(ع) یک شرایط ویژه بود. در آن شرایط بنی امیه توانسته بود با تبلیغات مسموم چهره اسلام را واژگون و مسخ نماید. روشن است که چنین اسلامی نمی‌توانست هدایت‌گر انسان‌ها باشد، اسلامی که اجازه می‌داد خلیفه آن یک انسان شراب‌خوار و قمار باز و... باشد، اسلامی که تبعیض نژادی و طبقاتی را می‌پذیرفت، اسلامی که سردمدارانش درحالت مستی بر نماز جماعت حاضر می‌شدند.

امام آنگاه که از هدف قیام خود سخن می‌گوید، می‌فرماید: من نه برای راحت‌طلبی و وانهادن مسئولیت، به راه افتاده‌ام و نه برای خوش‌گذرانی و بیهودگی؛ نه انگیزه‌ام ستم‌کاری و بی‌دادگری است و نه تبهکاری، بلکه می‌خواهم امت جدم را اصلاح کنم (حیاه الامام‌الحسین‌بن‌علی(ع)، ج2، ص264)

آن حضرت- بعد از ترسیم وضعیت اجتماعی زمانه خود- می‌فرماید: «مگر نمی‌بینید که حق و عدالت اجرا نمی‌شود و مردم دست از باطل نمی‌کشند؟! در چنین محیط فاسد و آلوده‌ای هر فرد با ایمانی آرزومند مرگ و ملاقات پروردگار است».

یا آنگاه که از زمامداری یزید با خبر شد، فرمود: «و علی‌الاسلام السلام اذ قد بلیت الامه براع مثل یزید.» (دیگر باید فاتحه اسلام و مسلمانی را خواند و با آن وداع گفت، آن گاه که جامعه و مردم دچار زمامدار و رهبری مانند یزید گردند. (اللهوف علی قتلی الطفوف، ص11)

امام در چنین شرایطی توانست هم اسلام را از نابودی نجات بخشد و هم تمام ابعاد اسلام واقعی را در عمل برای جهانیان ترسیم نماید و به نمایش بگذارد و در واقع راه نجات و هدایت را برای انسان‌ها تجسم نماید؛ از این جهت؛ در حادثه کربلا و به ویژه روز عاشورا ما شاهد بروز و ظهور همه فضائل و خوبی‌ها از وجود مقدس امام‌حسین(ع) و یارانش هستیم، و می‌توانیم این ادعا را داشته باشیم که تمام ابعاد اسلام توسط ایشان با رنگ خون در زمین کربلا این تابلوی همیشه زنده تاریخ، نقاشی شده است، درحالی که برای امامان دیگر این شرایط فراهم نشد که همه ویژگی‌ها و فضائل خود را در معرض دید حقیقت‌جویان قرار دهند و تمام ابعاد هدایتی اسلام را به نمایش بگذارند، و این البته به مقتضای وظیفه‌ای بود که برعهده آنان بود که هر شرایط خاص، رفتار خاصی را هم می‌طلبید و آنان موظف بودند الگوی رفتاری مناسب همان شرایط را به بشریت ارائه دهند؛ یعنی این محدودیت از سوی شرایط بوده است که رفتار الگویی محدودی را اقتضا می‌کرد. به جهت همین جامعیتی که واقعه عاشورا از آن برخوردار است این حادثه و خود امام‌حسین(ع) چراغی شدند که با نگاه به این چراغ کسی گمراه نمی‌شود و در دریای طوفانی غرق نخواهد شد. به عبارت دیگر، آن امام چراغ هدایت است برای آنهایی که در ظلمات جهل گرفتار آمدند و کشتی نجات است برای آنهایی که در گرداب دنیا دست و پا می‌زنند. لذا در زیارت اربعین امام‌حسین(ع) می‌خوانیم:

خون پاکش را در راه تو به خاک ریخت تا بندگانت را از جهالت و سرگردانی گمراهی نجات بخشد، درحالی که دنیا‌طلبان (کسانی که دنیا فریبشان داده بود) بر علیه او یک دست شده بودند. (بحارالأنوار، ج98، ص331)

بنابراین همه ائمه اطهار(ع) از این منظر چراغ هدایت و کشتی نجات هستند اما امام حسین(ع) به خاطر شرایط خاصی که داشت، برجستگی و ویژگی‌هایی پیدا کرده است که سایر ائمه آنها را درحد کمتری دارند. در روایتی از امام‌رضا(ع) آمده است که همه ما کشتی نجات هستیم اما کشتی امام حسین وسیع‌تر است و در امواج متلاطم دریا سریع‌تر به مقصد می‌رسد. (بحارالانوار، ج26، ص322)

منبع : کیهان