حجت الاسلام معتمدی: دشمنان امام حسین(ع) رگ حیات انسانیت را قطع کردند
وارث: مراسم دهه سوم محرم با سخنرانی حجت الاسلام معتمدی و مداحی کربلایی محمدحسین پویانفر در هیئت بیت الزهراء (س) برگزار شد.
احکام نماز جماعت
در سه حالت انسان به رکوع امام جماعت می رسد. می دانیم که باید به رکوع برسیم تا یک رکعت نماز جماعت برایمان حساب شود و بعد از رکوع دیگر آن رکعت برایمان حساب نمی شود.
حالت اول: به رکوع می رسیم و تکبیر را می گوییم، حتی اگر ذکر امام جماعت تمام شده باشد ولی حالتشان هنوز حالت رکوع باشد، صحیح است.
حالت دوم: تکبیر را می گوییم ولی تا خم می شویم برای رکوع، امام جماعت از رکوع بلند می شود، در این حالت دو کار میشود کرد؛ اول اینکه با همین تکبیرة الاحرام شروع کنیم نماز را فرادی خواندن، دوم اینکه صبر کنیم امام سجده های رکعت اول را انجام دهد و وقتی رکعت دوم را شروع کرد، قامت ببندیم و و ادامه ی نماز را با امام جماعت بخوانیم.
حالت سوم: تکبیرة الاحرام را می گوییم و به اندازه ی رکوع هم خم می شویم یعنی واجب این است که دست باید به سر زانو برسد، اگر در این حالت بودیم ولی به رکوع امام نرسیدیم و ایشان بلند شدند، یک رکعت برایمان حساب است اما بقیه نماز را باید فرادی بخوانیم.
روایتی از سیدالشهدا نقل شده است که می فرمایند: من اتانا لم یعدم خصله من اربع: آیه محکمه، وقضیه عادله، واخا مستفادا، و مجالسه العلماء 1 ؛
هر کس به نزد ما آید چهار خصلت را از دست نمیدهد، و حداقل از چهار چیز بهرهمند میگردد: 1- نشانههای محکم و استوار میشنود. 2- از قضاوتی عادلانه برخوردار میگردد. 3- با برادری سودمند و پر فایده روبرو خواهد شد. 4- اجر و پاداش مصاحبت و همنشینی با علما و دانشمندان را خواهد برد.
این روایت خط کش و معیار و میزان راه زندگیمان است. دو بخش دوم روایت واضح است اما دو بخش اول یعنی چه؟
سید الشهدا علیه السلام به ما آیه و نشانه ی محکم می دهند. برای فهم این دو بخش رجوع می کنیم به روایت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله.
علم سه گونه است و جز این نیست
« دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمَسْجِدَ فَإِذَا جَمَاعَةٌ قَدْ أَطَافُوا بِرَجُلٍ فَقَالَ مَا هَذَا فَقِيلَ عَلَّامَةٌ فَقَالَ وَ مَا الْعَلَّامَةُ فَقَالُوا لَهُ أَعْلَمُ النَّاسِ بِأَنْسَابِ الْعَرَبِ وَ وَقَائِعِهَا وَ أَيَّامِ الْجَاهِلِيَّةِ وَ الْأَشْعَارِ الْعَرَبِيَّةِ قَالَ فَقَالَ النَّبِيُّ ص ذَاكَ عِلْمٌ لَا يَضُرُّ مَنْ جَهِلَهُ وَ لَا يَنْفَعُ مَنْ عَلِمَهُ ثُمَّ قَالَ النَّبِيُّ ص إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ آيَةٌ مُحْكَمَةٌ أَوْ فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَ مَا خَلَاهُنَّ فَهُوَ فَضْل »2
پیامبر صلی الله علیه و آله در مسجد نشسته بودند و دیدند گوشه ی مسجد شلوغ شد و فرمودند: چه خبر شده است؟ گفتند: یا رسول الله، کسی اینجا آمده است که بسیار علّامه و دانشمند است. پیامبر صلی الله علیه و آله گفتند: شما به چه کسی علّامه می گویید؟ گفتند: ایشان تاریخ عرب، اشعار و داستان های عرب، همه را می داند. پیامبر صلی الله علیه و آله گفتند: این علمی است که کسی که می داند نه فایده ای برایش دارد و نه کسی که نمی داند ضرر کرده است.
ما در دعای تعقیبات نماز عصر می خوانیم: خدایا، پناه می برم به تو از نفسم که هیچ وقت سیر نمی شود. پناه می برم به تو از قلبی که خاشع نمی شود و پناه می برم به تو از علمی که به درد نمی خورد و منفعتی ندارد.
سپس پیامبر صلی الله علیه و آله فرموند: همانا علم سه چيز است: آيه محكم، فريضه عادله، سنت پا برجا، و غير از اينها فضل است. کلمه ی فضل به معنای زیادی و اضافی.
علما در این سه علم تفکر کردند و ما خلاصه و ماحصل و فهم علما از این حدیث را بیان می کنیم؛
علم اول مربوط به عقل و اعتقادات انسان است و اینکه می خواهد خدا را که اولین و مهم ترین اعتقاد ما هست را به ما نشان بدهد. توحید نشان دهنده ی خداوند است و محکم بودن است.
علم دوم مربوط به اخلاق است و این علم اخلاق، اعتدال ما را مشخص می کند.
علم سوم مربوط به احکام و قوانین و حقوق است.
می بینیم در جای دیگر امام علی علیه السلام فرمودند: « العلم علمان، علم الاديان و علم الابدان» علم بدن یعنی طب و علم ادیان مختلف و در جای دیگر می فرمایند: «اطلبوا العلم و لو بالصين...» علم را بجوييد حتي اگر در چين باشد.
پس منظور از این سه علم که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند، چیست؟ یعنی علم های دیگر را رها کنیم در دانشگاه ها؟ یعنی فقط مشغول به خواندن درس طلبگی شویم؟
ما بعد از ساختن یک ساختمان شروع به تزیین و آرایش آن می کنیم. انسانیت و آدمیت ما یک پایه و اساسی دارد که اول باید ساخته شوند بعد به سراغ تزیینات آن برویم.
پایه های اساسی انسانیت
پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمایند: در قیامت از امت من ده گروه محشور می شوند و فقط یک گروه به صورت آدم محشور می شوند بقیه به اشکال دیگر.
پس خیلی از انسان ها، انسان نیستند، به تعبیر متخصص ترین موجود در شناخت انسان یعنی خداوند و پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیه السلام .
انسان یک بُعد عقلانی دارد و برای تغذیه آن، خداوند اعتقادات و تفکرات صحیح فرستاده است. برای بُعد قلبی انسان، اخلاق و شجاعت و کرامت قرار داده است و برای بُعد ظاهری انسان هم احکام را قرار داده است. یعنی اگر من و شما می خواهیم انسان شویم باید اخلاقمان، تفکرمان و اعمالمات تحت چهارچوبی که خداوند می گویند قرار بگیرد. اگر آدم شدیم آن وقت نوبت فضل است یعنی تزیینات را وصل کنیم.
مرحوم آقا مجتبی تهرانی می گفتند: پدر مادر ها آدم، تحویل جامعه بدهید.
ساختمان آدمیت من و شما به تفکرات و اخلاق و اعمال درست و تحت دین ما بر می گردد.
همین بحث فهم، اگر درست نشود مسئله ی ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم درست نمی شود.
آیت الله جاودان می گویند: بعد از بازی ایران استرالیا شخصی نزد حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف رسید و ایشان فرمودند: اگر مردم فقط به اندازه ی همین اضطرار و دعایی که برای بردنشان داشتند برای ظهور ما دعا می کردند کافی بود.
آدمیت ما دست امام معصوم است و به ایشان احتیاج داریم. ما در زیارت عاشورا لعن می کنیم دشمنان امام حسین علیه السلام را چرا که به ما ظلم کردند و در اصل خون ما را ریختند و رگ حیات انسانیت ما را قطع کردند، امام سجاد علیه السلام چه مصیبتی کشیدند تا جامعه ی به انحطاط کشیده شده و نابود شده ی بعد از امام را آرام آرام زنده کردند.
پی نوشت:
1-
کشف الغمه، ج2، ص 208
2-
اصول کافی ، ج 1 ، ص 32 باب فضل العلم