تمدنی که به بشر زندگی نمی دهد
یکجانبهگرایی در جهان غرب در توسعه افسارگسیخته ابزار کار را به این جا رسانده است که در کنار فراموشی خدا و دین و پس زدن عقل، بشر امروز خودش را هم از دست داده است و خودآگاهی ندارد.
وارث: حجتالاسلام والمسلمین ابراهیم یعقوبیان، پژوهشگر دینی و مدرس حوزه علمیه در گفتوگوییبه بیان نکاتی در باب فرهنگ و تمدن غرب پرداخت.
یعقوبیان با اشاره به برجستگی وجه و شأن ابزاری در این تمدن، بیان کرد: این تمدن ابزارهای خوبی را در اختیار بشر قرار داده و دنیای بشر را به سمت آسایش بیشتر سوق میدهد و زمینه ارتباطات بیشتر را فراهم میکند، اما مشکلی که خود غربیها هم به آن اذعان کردهاند، این است که این تمدن به بشر زندگی نمیدهد.
وی با بیان این مطلب که انسان غربی امروز فقط به تولید و اداره ابزار مشغولند، اظهار کرد: این یکی از ضعفهای جدی تمدن غربی و یک نقطه ابهام تمدن امروزی است که این تمدن انسانسازی نکرده، بلکه به عکس با شعار اصالت انسان، خدا را از زندگی حذف کرد و متأسفانه انسان را هم در جایگاه حقیقی خود قرار نداد و به انسان زندگی نبخشید.
یعقوبیان با اشاره به ضرورت اداره جوامع انسانی بر اساس برنامههای آسمانی، گفت: تمدنی که در اسلام و قرآن مطرح میشود، تمدنی است بر همین اساس و تمدنی معطوف به تقدس است و زمین را منقطع از آسمان و از وحی در نظر نمیگیرد، اما تمدن غربی که تنها بر اساس عقل ابزاری و به واسطه تکنیک بر پا شده، با خوف و ارعاب همراه است.
وی در همین رابطه به تمدنهای مطرح شده در قرآن اشاره کرد و گفت: یکی از این تمدنها تمدن فرعونی است که عقل و تکنیک را با خوف به وسط آورده بودند. قرآن میگوید فرعون مخالفان خود را به چهارمیخ میکشید و حتی همسر خود را به چهارمیخ کشید. این یعنی تمدن فرعونی تمدنی است که در کنار عقل مادی و تکنیک، خوف و رعب و وحشت و ترس را آورده است تا خود را حفظ کند. این تمدن فرعونی با عقل و تکینک و خوف و ارعاب میخواست خود را حفظ کند. غرب نیز در کنار عقل ابزاری و تکنیک، ارعاب و هوس را هم به صحنه آورده و غضب و شهوت را هم فعال کرده است.
این محقق و پژوهشگر ادامه داد: غرب امروز برای بقای خود چارهای ندارد جز این که خیالات و وهم و هوس ما را در دست بگیرد. این تنها راه بقای فرهنگ امروز غرب و نشان ضعف غرب است؛ چرا که غرب با میدان دادن به غضب و شهوت و خیال و وهم و هوس، عملاً عقلی را که موجب سعادت بشر میشود از بشر گرفته و روح بشر غربی امروز به شهوت و غضب و به شیطان فروخته شده است. این اتفاقی است که در فرهنگ غرب بر سر مردم غرب آمده است.
غفلت از نقصهای حقیقی؛ از ابتلائات بشر امروز غربی
یعقوبیان یکی از بلایای فرهنگ غربی را نادیده گرفتن نقصهای حقیقی و واقعی دانست و بیان کرد: اینکه این فرهنگ به بشر امروز اجازه نمیدهد که نقصهای حقیقی و واقعی خود را ببیند اتفاق خطرناکی است که بشر را میسوزاند و او را به پوچی میرساند. اینکه من اصلاً فرصت این را نداشته باشم که متوجه نقص خودم شوم، آینده مناسبی را پیش روی من قرار نمیدهد. الان اگر کسی ماشین نداشته باشد این را نقص میداند؛ اگر کسی ثروت و سرمایه نداشته باشد این را نقص میداند؛ کسی مدرک نداشته باشد این را نقص میداند اما اگر کسی ارتباطی با عالم غیب نداشته باشد اصلا متوجه این نیست. او غیبی را عقیده ندارد تا بخواهد متوجه عالم غیب باشد و خود را بهرهمند از امدادهای غیبی کند و اصلاً این را نقص نمیداند.
این مدرس حوزه علمیه افزود: هر انسانی اگر از نیازهای حقیقی و نقصهای حقیقی خود غافل شود این انسان نمیتواند خود را چاره کند و بعد بخواهد برای خود هدفی ترسیم کند و خود را به کمال مطلق انسانی برساند. این که جوانها و بشر امروز متوجه نقصهای حقیقی خود نیستند یکی از ابتلائاتی است که بشر امروز غربی دچار آن است.
تفاوت «فرهنگ» و «تمدن»
وی با اشاره به تفاوت «فرهنگ» و «تمدن» بیان کرد: تمدن اشاره به جنبه ابزاری یک جامعه دارد و این اشتباه ماست اگر فکر کنیم که به دلیل این که غرب در عرصه تمدن و تکنولوژی و ابزارسازی پیشرفتهای محیرالعقولی داشته است، پس همه فرهنگ هم در غرب فرهنگ قابل استفادهای است و همه آن فرهنگ، غرب را به این ابزار رسانده است.
یعقوبیان با تأکید بر تفکیک این دو بیان کرد: ماهیت فرهنگی که امروز در جهان غرب حاکم است، فرهنگ اعراض از خداست و فرهنگی است که بعد از رنسانس حاکم شده است و لذا می بینید که ثمره چنین فرهنگی این است که همان جنبه تمدنی و ابزارسازی نیز به حالتی از افسارگسیختگی دچار شده و این افسارگسیختگی در توسعه ابزار و تمدن، بشر را به اینجا رسانده که این بشر بشری از خود رمیده شده است.
از دست رفتن خودآگاهی بشر در پی فراموشی خدا
وی افزود: در واقع یکجانبهگرایی در جهان غرب کار را به این جا رسانده است که بشر امروز به خودآگاهی نرسیده تا بخواهد به خداآگاهی برسد. بشر امروز همانی است که قرآن میفرماید خودش را فراموش کرده یعنی در واقع خودش را از دست داده است. بنابراین آن چیزی که امروز در جهان غرب اتفاق افتاده است این است که در کنار فراموشی خدا و دین و پس زدن عقل، خودش را هم از دست داده است و خودآگاهی ندارد. این آن اتفاقی است که در عرصه فرهنگی در جهان غرب اتفاق افتاده است.
ر116