مکرمین چه کسانی هستند؟

کد خبر: 6202
«مُکْرَمُونَ» در قرآن به دو صورت مطرح شده است، صورت اول که در سوره انبیاء آمده و مخصوص فرشتگان و معصومین (ع) است؛ صورت دوم همان مکرمینی است که در سوره یس، صافات و معارج بیان شده است که شامل تعداد اندکی از مومنان می‌شود.

وارث: آیت‌الله‌العظمی جوادی آملی در تفسیر آیات 20 تا 29 سوره مبارکه یاسین گفت: سوره یاسین که سوره مکی است ضمن اینکه براهین اصول اولیه را اقامه می‌کند جریان تاریخی را نیز که سبقه تجربی دارد را مطرح می‌کند، در این سوره هم حضور برخی از افراد فعال و آگاه بازگو می‌شود تا هم سبقه تاریخی و تجربی محفوظ باشد و هم اینکه برخی از افراد که برای حفظ دین تا مرز شهادت پیش رفتند مطرح می‌شود.

وی ادامه داد: در این آیات آن سه نفری که به این قوم برای انذار و تبشیر آمده بودند پیامبر بودند و داعیه نبوت داشتند چرا هم خودشان گفتند که ما مرسل هستیم و هم اینکه خداوند در این آیات به عنوان «ارسلنا» از آنها یاد کرده است و هم محاوره در این آیات نشان می‌دهد که آنها مبلغ و روحانی مصطلح نبودند و اینها داعیه نبوت داشتند؛ چرا که افراد آن قوم می‌گفتند «مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا؛ شما جز بشرى مانند ما نیستید» اگر اینها مبلغان و روحانیون و علما بودند و داعیه رسالت نداشتند این سخن آنها انکار نبود، اشکالی نداشتند.

لذا نزاع در تبلیغ نبود چرا که این اشکال به تبلیغ نیست بلکه به رسالت است و افراد این قوم می‌گفتند بشر نمی‌تواند رسول و پیامبر باشد؛ لذا تکذیب این قوم بر رسالت این انبیا بوده است.

مکانی که معنویت در آن رشد کند جای تمدن و مدنیت است

این مرجع تقلید بیان کرد: نکته دیگری که در این آیات وجود دارد این است که در خطاب اولیه آیات مکانی که این سه پیامبر به آنجا رفتند قریه است «وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْیَةِ» اما آیات پایانی این داستان با عنوان مدینه از آن یاد می‌کند«وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِینَةِ». اینکه بخواهیم قریه را به معنای روستا و مدینه را به معنای شهر در نظر بگیریم، صحیح نیست چرا که قریه بر مدینه هم اطلاق می‌شود. اما این تقابل نشان دهنده این است که زمانی که افراد آن قوم اهل شرک و اسراف هستند قریه است اما زمانی که تبلیغ این پیامبران اثر کرده است و از نقطه دوری مردان الهی برخاستند که تا مرز شهادت دین خودشان را یاری کنند همین قریه، مدینه می‌شود.
بنابرین مدینه‌ای که در آیه 20 ذکر شده همان قریه‌ای است که در آیه 13 ذکر شده بود. بنابراین جایی که خوی شهادت است و علم است و معرفت و معنویت است جای تمدن و مدنیت است.

تشریح علت استفاده خداوند از کلمه «أَقْصَى»

آیت‌الله جوادی آملی عنوان کرد: اما سر اینکه در آیه 20 سوره یاسین «وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَى قَالَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ؛ در این میان مردى از دورترین نقطه شهر شتابان آمد و گفت: اى قومِ من، از این رسولان پیروى کنید» از کلمه «اقصی» برای مرد حق طلب و شهادت طلب استفاده شده است این است که مبدا کسی خیال کند که اینها در همان محدوده رسالت این سه نفر بوده‌اند و توطئه‌ای در کار است؛ این طور نیست که این فرد حق‌طلب از همان کوی و برزن این سه رسول بوده است که کسی خیال کند اینجا توطئه‌ای در کار است. بنابراین اقصی دفع این خیال و توهم توطئه است که این فرد از دورترین جای شهر به پاخاسته است.

خداوند فاطر است/ انسان مفطور خدا را به خاطر ترس از جهنم و یا سودای بهشت عبادت نمی‌کند

این مفسر قرآن کریم ادامه داد: این شخص شهادت طلب در آیه 22 برهان‌هایی ارائه می‌کند: «وَمَا لِیَ لَا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ؛ آیا جز خدا معبودانى برگزینم که اگر خداى رحمان زیانى براى من بخواهد، شفاعت آنها چیزى از آن زیان را از من دور نمى‌سازد و [خود نیز] نمى توانند مرا نجات بخشند؟».
فطرنی حد وسط است این کسی است که به علت ترس از جهنم و اشتیاق دستیابی به بهشت او را عبادت نمی‌کند و عبادت این چنین شخصی به خاطر فاطر بودن خدا، فطرت‌بخشی خدا، نو آوری و هستی‌بخشی خدای سبحان او را عبادت می‌کند. پس او می‌گوید خدا فاطر است و هر فاطری معبود بذات و ذات او قابل ستایش و پرستش است و من مفطور هستم و هر مفطوری عابد است لذا من نیز چون هیچ مانعی برای عبادت او وجود ندارد، باید عابد او باشم.

آیت‌الله جوادی آملی اظهار کرد: بنابراین این فرد حق‌طلب دلیل عبادت خود را فطرت‌محوری عنوان می‌کند و برای کسانی که هنوز به اندازه او به حقیقت نرسیده‌اند و توانایی درک حقیقت را ندارد دلیل دیگری ارائه می‌کند و می‌گوید:«إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ» این دلیل عبادت افراد قوم است.

این مدرس عالی حوزه تصریح کرد: در آیه 23 برهان دیگر ارائه می‌شود « أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا وَلَا یُنْقِذُونِ؛ آیا جز خدا معبودانى برگزینم که اگر خداى رحمان زیانى براى من بخواهد، شفاعت آنها چیزى از آن زیان را از من دور نمى‌سازد و [خود نیز] نمى‌توانند مرا نجات بخشند؟!» معنای این آیه این نیست که آنها می‌توانند شفاعت بکنند و یا می‌توانند نجات دهند ولی در این مقام سخن آنها مسموع نیست؛ بلکه آنها اصلا اجازه و توانایی این کار را ندارند.

وی ادامه داد: خداوند سبحان اگر بخواهد کمترین ضرری برساند از دست این بت‌ها هیج کاری بر نمی‌آید. این فرد حق‌پرست در ادامه ارائه براهین خود می‌گوید: اگر چنانچه من با اقامه برهان حق غیر خدا را بپرستم «إِنِّی إِذًا لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ؛ اگر جز خدا معبودانى را پرستش کنم، در آن صورت قطعاً در گمراهى آشکارى خواهم بود» بنابراین من رسما موضع خودم را اعلام می‌کنم که خدای سبحان را عبادت می‌کنم « ِنِّی آمَنْتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ؛ اى فرستادگان خدا، همانا من به پروردگارتان ایمان آورده‌ام؛ پس گواهى مرا بر یگانگى خدا بشنوید و گواه باشید».

این مرجع تقلید ابراز کرد: این بزرگوار چون عبادتش از روی فطرتش بود و نه طمعکار بود که عبادتش از روی طمع و برای دستیابی نعمت بوده باشد و هراسناک هم نبود که بخواهد به دنبال مأمن باشد و از همین رو خدا را عبادت کند پاداش این چنین شهیدی «بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ؛ که پروردگارم گناهانم را بخشید و مرا از بزرگواران درگاهش قرار داد» است. مکرمین همان طور که در آیه 27 سوره انبیاء به آن اشاره شده است «بَلْ عِبَادٌ مُکْرَمُونَ لَا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ؛ بلکه فرشتگان بندگانى‌اند که خدا آنان را گرامى داشته است آنان در سخن گفتن بر او پیشى نمى‌گیرند و تنها به فرمان او کار مى‌کنند» صفت فرشتگان است. هم در سوره صافات و هم در سوره معارج آمده است که تعداد کمی از اهل ایمان در بهشت مکرم هستند پس تعداد کمی از اهل ایمان مکرم‌اند، فرشتگان هم مکرم‌اند، این فرد شهید در این آیات نیز مکرم است.

آیت‌الله جوادی آملی تصریح کرد: «مُکْرَمُونَ: کسانی که خداوند آنها را گرامی می‌دارد» در قرآن به دو صورت مطرح شده است، مکرمین در سوره انبیاء که مخصوص فرشتگان و بر اساس آنچه که وجود مبارک امام هادی(ع) در زیارت جامعه کبیره بیان می‌کند مخصوص معصومین (ع) است؛ صورت دوم همان مکرمینی است که در سوره یس، صافات و معارج بیان شده است که شامل تعداد اندکی از مومنان مانند این شهید سوره یس می‌شود.

منبع: ایکنا
ر116