استاد جاودان: داستان اربعین برای عصر ما یک موهبت بزرگ است +گزارش تصویری

فرمودند تا مومن اجازه ندهد حضرت ملک الموت نمی تواند او را قبض روح کند. در داستان آمده است حضرت عزرائیل به دیدار حضرت نوح علیه السلام آمد و حضرت نوح علیه السلام از ایشان پرسید: آیا به دیدار ما آمدی یا آمده ای ما را قبض روح کنی؟ گفتند: آمده ام قبض روحت کنم. فرمود: اگر می دانستم عمرم اینقدر کوتاه است این اتاقک را هم نمی ساختم برای خودم. 

روایت از امام صادق علیه السلام است که فرمودند:  «مِنْ أَشَدِّ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَلى‏ خَلْقِهِ ذِکرُ اللَّهِ کثِيراً. ثُمَّ قَالَ: لَا أَعْنِي سُبْحَانَ اللَّهِ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ، وَ لَا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ، وَ اللَّهُ أَکبَرُ، وَ إِنْ کانَ مِنْهُ؛ وَ لکنْ ذِکرَ اللَّهِ عِنْدَ مَا أَحَلَّ وَ حَرَّم؛1‏ از سخت‌ترین چیزهایی که خداوند بر خلق واجب نموده، ذکر بسیار خداوند است. سپس فرمود: مقصودم سبحان‌الله والحمدلله ولااله‌الاالله والله‌اکبر نیست، هر چند این ها نیز از یاد خداست، بلکه منظورم یاد خدا هنگام حلال و حرام اوست»؛ یعنی ذکر قلبی محض

انسان دائمأ بر سر این دو راهی حلال و حرام قرار می گیرد و اگر انسان از عقل خود استفاده کند به سمت حلال می رود و هرچه بیشتر به آن سمت برود بیشتر به او می دهند. بهای سرزمین بهشت هم عقل است و عقلی که خوبی و بدی را تشخیص می دهد که همان عقل عملی است نه اینکه فقط بفهمد خوبی و بدی چیست بلکه وقتی بر سر دو راهی رسید که یک سمت آن به طرف طاعت خداوند بود و طرف دیگر به سمت معصیت بود آن معصیت را نگاه نمی کند و هر چقدر هم بیشتر با خود بجنگد که به سمت معصیت نرود بیشتر پیروز است.

شخصی آمد نزد امام صادق علیه السلام و به ایشان گفت: چرا شما در خانه نشسته اید؟ شما صد هزار شمشیر زن در اختیار دارید در خراسان ما، خادمی وارد اتاق شد و حضرت گفتند مقداری هیزم به تنور بریزد و همان موقع که آتش زبانه کشید حضرت به جوان عرض کردند به داخل تنور برود و او از این کار امتناع کرد در همان موقع فردی به نام هارون مکّی از در وارد شد و حضرت با این که هارون از همه چیز بی خبر بود به ایشان عرض کردند وارد تنور بشو و او هم داخل تنور رفت. جوان ترسید از اینکه هارون در حال سوختن است و بعد از چند دقیقه حضرت فرمودند: بیرون بیا و وقتی او از تنور بیرون آمد هیچ جایی از لباسش هم نسوخته بود. حضرت فرمودند: چند نفر مثل هارون مکی در سپاه ما هست که تا گفتم به داخل تنور برود؟ جوان گفت: هیچکس حتی خود من هم تو زرد از آب درآمدم.

از تمرین های کوچک انسان به تمرین های بزرگ می رسد، اگر عقل را تمرین بدهیم خالص می شود و می رسد به جایی که وقتی چشم خود را می بندد نیازی ندارد آن را باز کند. بازی در زندگی ما زیاد است و این بازی یعنی کاری که با انتخاب عقلانی نیست. انسان در دنیا هیچ کاری نمی کند که هدف نداشته باشد و اگر هدف او عقلانی باشد، دیگر بازی نیست و اگر عقلانی نباشد می رسد به لهو لعب.

امام صادق علیه السلام در روایتی دیگر می فرمایند: أَ لاَ أُخْبِرُكَ بِأَشَدِّ مَا فَرَضَ اَللَّهُ عَلَى خَلْقِهِ ثَلاَثٌ قُلْتُ بَلَى قَالَ إِنْصَافُ اَلنَّاسِ مِنْ نَفْسِكَ وَ مُوَاسَاتُكَ أَخَاكَ وَ ذِكْرُ اَللَّهِ فِي كُلِّ مَوْطِنٍ أَمَا إِنِّي لاَ أَقُولُ‏ سُبْحَانَ اَللَّهِ وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَ اَللَّهُ أَكْبَرُ وَ إِنْ كَانَ هَذَا مِنْ ذَاكَ وَ لَكِنْ ذِكْرُ اَللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ فِي كُلِّ مَوْطِنٍ إِذَا هَجَمْتَ عَلَى طَاعَةٍ أَوْ عَلَى مَعْصِيَةٍ 2 

 نميخواهى سه چيزى را كه از سخت ترين واجبات خداست بر خلقش بتو خبر دهم؟ گفتم: چرا، فرمود: انصاف دادن مردم از خود و مساوات با برادرت و ياد كردن خدا در هر جا. بدان كه من نميگويم ياد خدا سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله الا اللَّه و اللَّه اكبر است اگر چه اين هم از آنست، بلكه ياد خدا در موقع برخورد با حلال و حرام او است.

فرض کنید حدود ده هزار نفر پیاده به کربلا می رفتند ما اگر در راه بودیم می دیدیم آدم هایی را که تک و توک به سمت حرم روانه هستند و زمان صدام هم حرکت سیاسی کردند بر سر این جریان پیاده روی اربعین و ممنوع کردند این پیاده روی را. اما امروز این جریان به حرکت جهانی تبدیل شده است، انشاالله ثمره ی این جریان به ظهور حضرت پیوند می خورد.

زیارت اربعین همانند زیارت های دیگر است که عرض کردم زیارت نیمه ی شعبان برترین زیارت است و بعد از آن زیارت عرفه برترین است و نیز روایات و تأکید زیادی شده است بر زیارت شب جمعه اما جریان اربعین یک جریان رحمت است و عالم پر از سیل رحمت می شود. ما که محروم ماندیم اما دلمان که می خواسته در آنجا باشیم بخاطر همین رحمت واسع ما هم بی نصیب نخواهیم ماند. در این راه هرچقدر خالص تر باشیم بیشتر چیزی گیرمان می آید.