استاد انصاریان: حسد و حرص، دو صفتی که شیطان به حضرت نوح(ع) سفارش کرد

کد خبر: 63045
ابلیس گفت: نوح به دو چیز آلوده باش، یکی حسد، قابیل آلوده شد و برادرش را کشت و دیگری حرص، خدا کل باغ آباد را در اختیار حضرت آدم علیه السلام گذاشت و گفت: به یک درخت نزدیک نشو. اما حرص، آدم علیه السلام را از آنچه خدا برایش آماده کرده بود، خارج کرد و به طرف درخت ممنوعه کشاند و از بهشت اخراجش کرد.

وارث: عزاداری دهۀ دوم صفر با سخنرانی استاد انصاریان و مداحی حاج سید مهدی میرداماد در حسینیه حضرت قاسم علیه السلام برگزار شد.

در ادامه متن سخنرانی استاد شیخ حسین انصاریان را می خوانید:

حجت الاسلام انصاریان

حضرت ابراهیم(ع) دارای مقام جمع الجمعی بود

روایات در باب حضرت ابراهیم علیه السلام بسیار زیاد است برای افرادی که می خواهند زندگی ابراهیمی در حد خودشان بسازند، خوب است. ای کاش همه مردم ویژگی های حضرت ابراهیم علیه السلام را که ابی عبدالله علیه السلام به ارث برده است می شناختند چون شناخت ویژگی های ایشان شناخت همه انبیای خداست چون آنچه همه داشتند حضرت ابراهیم علیه السلام آنها را به تنهایی داشت. چون بعضی از انبیاء دارای مقام جمع الجمعی بودند یعنی یک نفر بودند اما ارزشهایی که در اولیای خدا و انبیای خدا به تناسب ظرفیتشان داشتند در آن یک نفر جمع بود.

توحید صدیقین؛ توحید بالا به پایین

"گلشن راز" کتابی است که برای 800 سال قبل است که هزار بیت شعر دارد و از خط اول تا آخر علم، حکمت و عرفان الهی به شعر در آورده است. طبق اخلاق شیعه نمی گویم کل هزار بیت درست است، هر کتابی غیر از قرآن، نهج البلاغه و صحیفه قابل نقد هستند اما این کتاب کمتر قابل نقد است. یک سری سوالات یک دانشمند از خراسان به صاحب این هزار خط شعر در شبستر (شیخ محمود شبستری1) آذربایجان فرستاده که ایشان هزار خط شعر را در پاسخ به آن سوالات سروده است. مثلا یکی از سوالات درباره توحید است و در ده خط پاسخ این سوال را می دهند. در یک خطش یک جواب داده که بیش از هزار سال است فلاسفه و حکمای اسلامی تحلیل و تفسیر همین یک خط شعر است که من نیم بیت را برایتان می خوانم:

که «التوحید اسقاط الاضافات»

اسم این توحید را "توحید صدیقین" می گذارند. رسیدن به این توحید خیلی کار می برد توحید از بالا به پایین است. توحید پایین به بالا اینگونه است: أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ * وَإِلَى السَّمَاء كَيْفَ رُفِعَتْ * وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ * وَإِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ 2؛ یعنی انسان با نگاه به شتر، زمین و آسمان و دیگر موجودات پی به وجود خدا ببرد. این توحید از پایین به بالاست.

اما توحید دعای صباح، دعای عرفه و ابوحمزه توحید بالا به پایین و توحید صدیقین است. امام حسین علیه السلام در دعای عرفه و امام سجاد در ابوحمزه و امیرالمومنین علیه السلام در دعای صباح می فرمایند: من تو را نه بوسیله آسمان ها، نه کوه، نه زمین، نه روییدنی ها و نه خلقت خودمان شناختیم بلکه ما بوسیله خودت تو را شناختیم و می گوییم عالم خدا دارد که این همه مخلوق بوجود آورد. این توحید از بالا به پایین است نه از پایین به بالا. امام زین العابدین علیه السلام در دعای ابوحمزه می فرماید: بک ربّک؛ دلیل اینکه تو وجود داری خودت هستی. خیلی حرف لطیفی است یعنی برای شناخت خدا با شتر چکار دارم؟ یعنی اینقدر سطح عقل من کوتاه است که به دریایی وجود شتر بشناسم؟

ابی عبدالله علیه السلام در دعای عرفه می فرماید: هر چیزی با نور تو دیده می شود و برای ما اثبات می شود مخلوق است و آن وقت تو با وجود پایین شناخته شود؟ من بیایم تو را با کوه بشناسم؟ کوه با وجود تو شناخته می شود.

من به شما تجویز می کنم در نماز شب بعد از دعاها و استغفار در قنوت این بیت حافظ را بخوانید و گریه کنید:

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند      گِل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت          با من راه نشین باده مستانه زدند

قرعه کار به نام من دیوانه زدند             آسمان بار امانت نتوانست کشید

این آیه قرآن است در سوره احزاب: إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ 3؛اینها اشارات عرفانی است.

معنای توحید واقعی

نشانی داده‌اندت از خرابات           که «التوحید اسقاط الاضافات»

توحید واقعی یعنی همه ی بارها را از دوشت بریز و خودت و پروردگارت بمان، وقتی حس کردی خودت و پروردگار مانده ای خودیت خودت را از بین ببر. چند نفر اینطور موحد داریم که توحیدشان چنین باشد؟

یکی خـط است از اول تا به آخــر       بر او خلــق جهــان گشتــه مسافر

در ایـن ره انبیــا چون سـاربـاننـد        دلیـــل و رهنمـــای کـــارواننـد

وز ایشـان سیـّد مـا گشتـه سـالار     هم او اوّل هـم او آخـِر در این کـار

احـد در میـم احمــد گشت ظاهـر      در ایـن دور اول آمــد عیـن آخـر

ز احمد تا احـد یک میم فرق است     جهانی اندر آن یک میم غرق است

بر او ختم آمده پایان این راه             در او منزل شده «ادعوا الی الله»

مقام دلگشایش جمع جمع است     جمال جانفزایش شمع جمع است

مقام او، مقام جمع جمع است، او به تنهایی برای روشنایی هستی شمع است. اینها را آدم بفهمد خیلی لذت بخش است بعد هم به اندازه ظرفیت وجود خودش به شکل، رنگ و اخلاق آنها در آید، با عمل آنها همراه باشد. جوانان عزیز ما اگر در کاروان انبیاء باشیم برایمان خیر دنیا و آخرت دارد یا در کاروان امر فساد، یا در کاروان شیاطین؟ عقل داریم و می فهمیم کدام خیر یا کدام شر است.

"قانت لله" بودن شامل چه نوع عبادتی است؟

یک ارزش حضرت ابراهیم "قانت لله" بودن است یعنی عبادت کننده ای بود که خالص برای خدا عبادت می کرد و تا آخر عمر عبادتش قطع و قیچی نشد، رها نشد، یک عبادت دائم و مستمر، عبادت مالی، اخلاقی، خانوادگی، عملی، روانی و آبرویی بود. لامی که بر سر الله است لام تنها و به معنای اخلاص است و دنیایی معنا در آن هست.

من در این چندسال منبر نشده است تا معنای اخلاص را برای مردم موشکافی کنم معنای گسترده ای دارد. اخلاص یعنی برای خدا بودن، برای خدا شدن، برای خدا کار کردم، برای خدا پول دادن و حرف زدن یک پرونده قطور است. یعنی بخشی از آیات قرآن و روایت معصومین علیهم السلام است.

اخلاص است که انسان مخلص را به حقیقت لقاء الله، رحمت الله، رضایت الله، جنة الله می رساند که اگر از زندگی برداشته شود چیزی باقی نمی ماند.

خداوند به حضرت آدم دو پسر به نام هابیل و قابیل داد. هابیل معنویت و کمال را از پدرش گرفت و تبدیل به یک انسان مخلص شد و باز هم جا داشت که بالا برود، مخلِص(به کسر لام) و مخلَص(به فتح لام)، در قرآن آمده و بین آنها از زمین تا عرش فاصله است اینها مقامات انسانی است، مخلَص از بندگان خاص خداست. چه شده که به این مسائل توجه نمی کنیم؟ یا عمل نمی کنیم؟ آیا درست است که انسان ارزش خودش را پایین بیاورد که اسیر موبایل و شبکه های اجتماعی شود در حالی که راه برای حرکت به سوی پروردگار عالم دارد با نیروهایی مثل حضرت ابراهیم، ابی عبدالله الحسین علیهماالسلام و قران و روایات در اختیار دارد.

حسد و حرص؛ دو صفت سفارش شده از ابلیس

قابیل یک مقدار تمایلش به آزادی نامشروع بیشتر بود و جاده انحرافی می رفت. قابیل کشاورز بود و زراعت خوبی داشت، هابیل عاشق دامداری بود. خداوند متعال با حضرت آدم صحبت کرد: «یک بچه ات خیلی خوب است و یک بچه ات بی ارزش است، یک بچه ات پر است و بچه ی دیگر پوچ است. تو که از باطن اینها خبری نداری به هر دوی انها بگو برای من چیزی بیاورند که مقربشان به من کند.»

تمام خوبی ها انسان را به قرب حق می رساند و تمام بدی ها انسان را از خداوند دور می کند.

پدر به هر دو پیشنهاد کرد قربانی ببرند، قربانی نه شتر و گوسفند، قربان یعنی وسیله برای تقرب به خدا. اینکه در حج گوشفند و غیره قربانی می کنند گوسفند و اینها که به خدا نمی رسد بلکه عبادتی است که اخلاص و نیت شما به من می رسد، نیت شما در قربانی به من می رسد نه گوشت و پوست و کله پاچه.

وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ ۖ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ 4 ؛ هر دو به پیشگاه من قربانی آوردند. پولی که ما در راه خدا می دهیم یک نوع قربانی است. هابیل در بین گوسفندانش گشت و چاقتر و پرقیمت تر را جدا کرد و به پیشگاه خدا آورد. قابیل هم در زمین کشاورزی اش رفت و آشغال سبزی ها را جدا کرد و یک کُپه از محصولات زرد شده، بو گرفته و به درد نخور جمع کرد و از مالش جدا کرد.

خداوند در قرآن می فرماید: آنچه خودت دوست داری در راه خدا انفاق کن. قربانی یک از آنها را قبول کردند و قربانی دیگری را قبول نکردند، خداوند فقط یک دلیل می آورد و می فرماید: من فقط عمل را از آدمهای پاک، مبارزه کننده با گناه، افرادی که خودشان را در برابر معاصی حفظ می کنند و تقوا دارند قبول می کنم.

حضرت آدم علیه السلام به فرزندانش فرمود: خداوند قربانی یکی از شما را قبول کرده، قربانی هابیل پذیرفته شده است. قابیل از شدت حسادت برادرش هابیل را به قتل رساند. حسد خیلی راحت می تواند برادر را قاتل برادر کند، حسد می تواند من را وادار کند به منبری های دیگر که اندازه من جمعیت دارد بدوبیراه بگویم، خیلی راحت!

حضرت نوح از کشتی پیاده شد با 84 نفر مومن بعد از 900 سال، ابلیس نزد او آمد و گفت: نوح به دو چیز آلوده باش، یکی حسد، قابیل آلوده شد و برادرش را کشت و دیگری حرص، خدا کل باغ آباد را در اختیار حضرت آدم علیه السلام گذاشت و گفت: به یک درخت نزدیک نشو. اما حرص، آدم علیه السلام را از آنچه خدا برایش آماده کرده بود، خارج کرد و به طرف درخت ممنوعه کشاند و از بهشت اخراجش کرد.

حضرت ابی عبدالله علیه السلام عبادت همه جانبه یعنی نه فقط نماز و روزه و عبادت خالصانه را از حضرت ابراهیم علیه السلام به ارث برد.

حجت الاسلام انصاریان

پی نوشت:


1- سعدالدّین محمودبن امین‌الدّین عبدالکریم‌بن یحیی شبستری - معروف به: شیخ محمود شبستری- یکی از عارفان و شاعران سدهٔ هشتم هجری‌ست. وی از مشاهیر عرفای ایران است و بیشتر شهرت او به خاطر اثر معروفش گلشن راز است.


2- سوره غاشیه آیات 17-20


3- سوره احزاب آیه 72.


4- سوره مائده آیه 27.