با کسی مصاحبت کن که تو را زینت کند!

کد خبر: 63186
دوستی با کسی که همه صفات خوب را در حد اعلی دارا باشد ممکن است برای ما مقدور نباشد لذا باید با کسی دوستی کرد که بیشتر از دیگران صفات نیک را دارا باشد. سعی انسان باید بر این باشد که کسی را به عنوان دوست برگزیند که از خودش بهتر باشد تا از این طریق به کسب کمالات بالاتر نائل آید. امام صادق-علیه السلام- می فرمایند: با کسی مصاحبت کن که تو را زینت کند نه این که تو زینت او باشی. (الحکم الظاهر، ج2، ص415)
تبیان: با توجه به این که انسان موجودی اجتماعی است و برای ارائه حیات خویش نیاز به ارتباطات در جامعه دارد. پس انسان در تمام دوران حیات نیازمند به رفاقت و دوستی با دیگران است. انسان ها نه تنها با هم انس می گیرند و با مصاحبت و هم نشینی وسایل شادمانی و شادی یکدیگر را فراهم می سازند، بلکه هر دوستی، به میزان ارتباط و هم نشینی، در روح و روان رفیق خودش نفوذ می کند و بر عقاید، اخلاق، گفتار، و کردار او اثر می گذارد.
بزرگان گفته اند «درباره هیچکس به نیکی یا بدی نمی توانیم قضاوت کنیم، مگر این که دوستانش را بشناسیم. آدمی با صفات همنشینان و دوستان صمیمی اش شناخته می شود. بر این اساس انتخاب دوست و هم نشین برای جوانان از حساس ترین مسائل دوران جوانی است.
امام علی    علیه السلام    می فرماید: «عاجزترین مردم کسی است که از نظر دوست یابی عاجز باشد و عاجزتر از او کسی است که دوستی را که به دست آورده؛ از دست بدهد.»
از این رو بهترین و مناسب ترین دوستان را انتخاب کنیم و همواره دوستی هایمان را مستحکم کنیم و آن را پاس بداریم.

حقوق دوستان

دوستان ایمانی همچون برادر هستند و مانند برادر باید پاس آنها را داشت باید خیرخواه و حامی دوستان بود همان گونه که خیرخواهی و حمایت برادر واجب است. رابطه در راه خدا و برادری ایمانی، رابطه ای مقدس است و حفظ آن بر دوستان واجب است.

حضرت علی علیه السلام می فرمایند: با نیکی به برادرت او را برای عمل بدش سرزنش کن و آزار او را با بخشش به او باز گردان. (نهج البلاغه، قصار الحکم، 158)

الف) محبت بدون قید و شرط: امیرالمومنین (علیه السلام) در نامه 31 نهج البلاغه خطاب به فرزند خود امام حسن می فرمایند: چون برادر تو از تو برید خود را به پیوند با او وادار و چون روی برگرداند با او مهربانی و نزدیکی کن و چون بخل ورزید بخشش نما و چون دوری کرد به او نزدیک شو چون سختگیری کرد نرمی کن چون خطا نمود پوزش پذیر چنان که گویی تو بنده اویی و او به تو نعمت داده است. و مبادا این کار در نابجا و درباره آن کس که شایسته نیست انجام دهی. (نهج البلاغه، الکتاب 31)
در این بند اهمیت پیوند برادری و دوستی آشکار است، زیرا حفظ رابطه دوستی بسیار با اهمیت تلقی شده است و تلاش برای نگهداری این پیوند توصیه شده است. 
ب) دوستی نکردن با دشمن او: دشمن دوستت را به دوستی مگیر تا به او دشمنی نکرده باشی. (نهج البلاغه، الکتاب 31)
ج) پند دادن و ملاطفت: پند گفتن دوستان وظیفه ای مهم است، زیرا مومنان همچون آینه نیک و بد یکدیگر را می گویند تا نیکی ها افزایش یابد و بدی ها رفع گردد. در نصیحت گویی باید به نرمی و از سر خیر خواهی عمل کرد تا نتیجه بهتری حاصل شود، حضرت علی - علیه السلام - در این باره نیز می فرمایند: برادرت را خالصانه پند ده خواه نیک یا زشت و خشم خود را اندک اندک بیاشام که جرعه ای شیرین تر از آن ننوشیدم و پایانی گواراتر از آن ندیدم با کسی که با تو درشتی کند نرمی کن، باشد که به زودی نرم شود. (نهج البلاغه، الکتاب 31)
د) نیکی به او: با نیکی به برادرت او را برای عمل بدش سرزنش کن و آزار او را با بخشش به او باز گردان. (نهج البلاغه، قصار الحکم، 158)
و) وفاداری: وفاداری به دوست، شرط دوستی است. کسی که وفادار نباشد دوست نیست: و از عهده دوستی برنمیآید تا آن که در سه جا با او وفاداری کند: در بیچارگی و بلا، هنگامی که حاضر نیست و چون در گذرد. (نهج البلاغه قصار الحکم، 134)
5) صمیمیت و صداقت: صمیمیت و یکرنگی کردن نیز از وظایف دوستان نسبت به یکدیگر است؛ چرا که دوری از تکلف، مجالست را آسان و پایداری آن را ممکن می سازد: بدترین برادران کسی است که برای او به تکلف گرفتار آیی. (نهج البلاغه، قصار الحکم، 479)

 امام صادق - علیه السلام - فرمود: سعی و گام برداشتن مسلمان برای برآوردن نیازهای مسلمان، بهتر از هفتاد بار طواف، به دور کعبه است.

به هر حال حقوق برادری بسیار و ادای آنها بسیار مهم و گاه دشوار است. بی توجهی به این حقوق، موجب از میان رفتن دوستی است. دوستان باید از صمیمیتی که دارند سوء استفاده نکنند و به سبب مهربانی موجود میان آنها و دوستانشان، حقوق آنها را فرو نگذارند: حق برادرت را به اعتماد دوستی ای که با او داری ضایع مکن، زیرا آن کس که حقش را ضایع کنی برادرت نیست. (نهج البلاغه، الکتاب 31)

ره گشایی از کار دوست

ابان بن تغلب، از یاران نزدیک امام صادق - علیه السلام - است، می گوید: با امام صادق - علیه السلام - در مکّه بودم، همراه آن حضرت، مشغول طواف کعبه شدیم، در این وقت یکی از شیعیان، از من تقاضا کرد که همراه او برای برآوردن حاجتی که داشت، برویم .
من به طواف، ادامه دادم، او اشاره کرد، ولی من به او توجه نکردم زیرا دوست داشتم امام صادق - علیه السلام - را تنها نگذارم .
او بار دیگر اشاره کرد، امام متوجه اشاره او گردید، به من فرمود: او با تو کاری دارد؟ گفتم : آری، فرمود او کیست؟
گفتم : از دوستان ما است، شیعه است .امام که متوجه شده بود، او کار لازمی دارد، فرمود: نزد او برو. عرض کردم : طواف را قطع کنم .فرمود: آری .عرض کردم : گر چه طواف واجب باشد؟ فرمود: آری برو، گر چه طواف واجب باشد.
و از سخنان امام صادق - علیه السلام - است که فرمود: مشی المسلم فی حاجة المسلم خیر من سبعین طوافاً بالبیت الحرام .سعی و گام برداشتن مسلمان برای برآوردن نیازهای مسلمان، بهتر از هفتاد بار طواف، به دور کعبه است.

خلاصه سخن اینکه:

دوستی با کسی که همه صفات خوب را در حد اعلی دارا باشد ممکن است برای ما مقدور نباشد لذا باید با کسی دوستی کرد که بیشتر از دیگران صفات نیک را دارا باشد. سعی انسان باید بر این باشد که کسی را به عنوان دوست برگزیند که از خودش بهتر باشد تا از این طریق به کسب کمالات بالاتر نائل آید. امام صادق-علیه السلام- می فرمایند: با کسی مصاحبت کن که تو را زینت کند نه این که تو زینت او باشی. (الحکم الظاهر، ج2، ص415)


منابع: 
سایت اندیشه قم
داستان دوستان / محمد محمدی اشتهاردی
الحکم الظاهر، ج2