حجت الاسلام دغائلو: قرآن کتاب تدوین الهی و امام کتاب تکوین الهی است
حدیث شریف «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا، کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی؛ أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ»1
که زیبایی این حدیث در متواتر بودن آن در میان شیعه و اهل سنت است و اختصاص به زمان احتضار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ندارد بلکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در طول عمرشان مرتب این موضوع را بیان فرموده بودند اما برای تأکید بیشتر در زمان احتضار نیز بیان فرمودند.
انی تارکم فیکم الثقلین، که دو نوع تلفظ دارد که هر دو صحیح است که یکی چیز سنگین و دیگری شی گرانبها معنی میدهد که قابل جمع هستند ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا ، تا وقتی به قرآن و امیرالمؤمنین علیه السلام و فرزندانش تمسک بجویید می فرماید: لن تضلوا؛ که لن نفی ابد است یعنی ابدا و تا ابد گمراه نخواهد شد. از این فرمایش یک برداشت می شود و آن این است که تمام گمراهی هایی که مسلمانان در این هزارو چهارصد سال به آن دچار شده اند فقط یک علت دارد، یا دستشان را از دامن قرآن کوتاه کرده اند و یا از دامن اهل بیت و عترت.اگر کسی میخواهد یقین پیدا کند که صراطی که میرود همان صراط مستقیم است که قرآن فرموده است و اهل ضلالت و گمراهی نیست کتاب الله و عترتی.
آیت الله جوادی آملی فرمود: اگر کسی گفت که این دو از هم جدا هستند و گفت حسبنا کتاب الله، بدانید که دروغ می گوید چون اینها قابل جدایی نیستند.
قرآن نسخه شفابخش است
ما ان تمسکتم بهما؛ که وظیفه شما این است که به اینها چنگ بزنید نه اینکه قرآن را فقط برای ظاهر و ختم و عروسی بخواهید، این تمسک نیست. قرآن نسخه شفابخش است برای همه نیازهای ما.مثلا شما یک بیماری دارید که به نزد حازق ترین طبیب بروید و به شما یک نسخه شفابخش بدهد و شما آن نسخه را صبح و شب ببوسید و روی سر و چشم خود بگذارید که درمانی برای شما حاصل نخواهد شد بلکه باید آن را مصرف کنید. قرآن هم همینطور است که باید برنامه زندگی خودرا از آن بگیریم. دوست داشتن و ارادت داشتن صرف کافی نیست، گرچه خوب است اما اگر عمل نباشد بی فایده است و این مبدأ حرکت است و محبت اهل بیت هم موضوع است و هم ظریقت و در نهایت باید ما را به تبعیت بکشاند: إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي 2
ما نسبت به عترت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم سه وظیفه اصلی داریم: مودت، اطاعت و تبعیت که تبعیت از بقیه موارد مهم تر است.
در مبدأ حرکت نباید معامله مقصد کرد که این جلسات همه مبدأ است. از آیت الله بهجت پرسیدند: غایت معرفت چیست؟ فرمود: اطاعت یعنی اگر کسی میخواهد بداند که چقدر معرفت به امیرالمؤمنین علیه السلام دارد باید ببیند که چقدر حاضر به اطاعت بی چون و چرا است؟
تمسک به قرآن یعنی عمل به آیات قرآن و تمسک به اهل بیت یعنی عمل کردن مانند ایشان. یک کلام خلاصه کنیم حداقل، انجام واجبات و ترک محرمات و هر فردی در جای خودش.
فقه شیعه فقه بسیارمحکمی است. امام باقر علیه السلام فرمودند که هر کلامی از من شنیدید از من بپرسید تا به شما بگویم در کجای قرآن است. شخصی که شیعه نبود از امام صادق علیه السلام پرسید که مسح سر در کجای قرآن است؟ فرمود:لمکان الباء فی الآیه، فامسحوا برئوسکم. این باء دلالت بر بعضیت دارد که بخشی از سر باید مسح شود.
اگر بخواهیم به قرآن عمل کنیم نیاز به فهم آن داریم و فهم قرآن فقط با اهل بیت میسر است که قرآن را به ما بفهمانند. عقل منقطع از وحی فایده ای ندارد وبه فرموده قرآن عقل شما قلیل است. در آیات الاحکام یا باید خود انسان مجتهد باشد یا از یک مرجع تقلید پیروی کند. یکی از شاکیان قرآن به خاطر مهجور بودن در دنیا کتاب قرآن است.
قرآن کتاب تدوین الهی است و امام کتاب تکوین الهی است. هنگامی که کتاب خدا تجسم پیدا کند میشود معصوم.
در جزئی ترین مسائل و در هر نیازی میتوانیم به قرآن و اهل بیت تمسک بجوییم.
1- صحیح ترمذی، ج ۵، ص ۶۶۳-۶۶۲، ۳۲۸.
2- سوره آل عمران آیه 31.