حجت الاسلام کرمی: ما نه صلح طلب و نه جنگ طلب بلکه تکلیف محور هستیم

وارث: مراسم عزاداری شب شهادت امام رضا علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام کرمی، پیش منبری حاج جواد اعتمادسعید و مداحی کربلایی محمدحسین پویانفر برگزار شد.

در ادامه متن سخنرانی حجت الاسلام کرمی را می خوانید:

ائمه علیهم السلام کلهم نور واحد هستند

تصور می شد که انعطاف امام مجتبی علیه السلام بیشتر است و وجود مقدس سیدالشهدا علیه السلام روحیه تهاجمی و سلحشوری بیشتری دارد در صورتی که طبق مبادی و مبانی روشن تشیع که در مصادر طبقه اول موجود است کلهم نور واحد هستند، همه ی آنها یک نور و یک مرتبه دارند و همه ی اهل بیت علیهم السلام از نظر اینکه انسان کامل هستند هر چیزی که لازمه کمال است را دارند و نقصانی در آنها وجود ندارد.

امام معصوم آنچه را که می گوید باید تعبدا بپذیریم و واجب الاطاعه است و درک مصلحت جنگ و صلح با تحلیل جریان های موجود یک امر شفافی است یعنی اگر این تحلیل ها را هم در پذیرش صلح و ولایتعهدی امام رضا علیه السلام هم نداشتیم باید تعبدا می پذیرفتیم ولکن این را نمی گوییم و تحلیل می کنیم.

اگر بخواهیم زندگی هر کدام از ائمه علیهم السلام را به صورت مجزا تحلیل کنیم علی القاعده دچار خلط می شویم. اگر بخواهیم تحلیل درستی داشته باشیم، باید مجموعه دوران امامت که 250 سال است را به عنوان امر بسیط و وحدانی در نظر بگیریم، یعنی یک انسانی را که 250 سال عمر کرده در نظر بگیریم و متناسب با اقتضائات و مناسبات زمانی و مکانی تصمیم گرفته گاهی جنگ، گاهی صلح، گاهی بیعت، گاهی ولایتعهدی و ... بوده است.

امیرالمومنین علیه السلام نمونه کامل مدیریتی در سطح کلان

امیرالمومنین علیه السلام یک نمونه کامل مدیریتی در سطح کلان است، اینکه جرداق می گوید حضرت جامع بین اضداد است و شناخت ایشان امکان پذیر نیست به این دلیل است که وقتی تطورات و تحولات سیاسی امیرالمومنین علیه السلام را ملاحظه می کند متوجه می شوید تجمیع آنها در یک فرد امکان پذیر نیست! صلح بی نهایت، کلی نگری، جزئی نگری، جنگ و بخشش بی نهایت. وقتی کسی کلی نگر باشد جزئی نگری را فراموش می کند اما امیرالمومنین علیه السلام توانسته است تمام اینها را در خودش جمع کند.

هر جا اسلام افتخاری داشته است اهم و اعظم آن برای امیرالمومنین علیه السلام بوده است. اسلام از سال دوم هجرت تا سال دهم هجرت، این دوران 8 ساله در تمام نقاط حساس در جایی که اسلام احتیاج به هزینه انسانی داشته است اول امیرالمومنین علیه السلام پیشقدم بوده است به طوری که افرادی که حق حضرت را غصب کردند اعتراف داشته اند: اگر شمشیر علی علیه السلام نبود اسلام جلو نمی رفت.

امیرالمومنین علیه السلام در ایام جوانی مامور به صبر شد

درست در ایام جوانی و عنفوان شباب که انبوهی از پتانسیل های مزدحم و متراکم در وجود انسان و می خواهد هیجانش را تخلیه کند و جبلان کند اگر کسی دست به شمشیر شود دوست دارد خودش را نجات دهد، در این موقعیت یک تکلیف سنگین به حضرت می شود که باید سکوت کنی، علی جان بعد از من جریان نفاق می خواهند جنگ داخلی راه بیاندازند، اینجا نزج و بافتشان قبیله ای است، علی جان بعد از من کوچکترین خونی که ریخته شود تا رستاخیر نمی شود آن را جمع کرد. کار به هر جا رسید باید هزینه و صبر کنی.

روایتش در اصول کافی است که جبرئیل و میکائیل، اسرافیل و عزرائیل نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند تا از امیرالمومنین علیه السلام پیمان صبر بگیرند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: جنس این اتفاقی که باید برآن صبر کنی با همه اتفاقاتی که پیشتر بر آن صبر می کردی سنگین تر و ثقیل تر است. پیامبر صلی الله علیه و آله اتفاق ها را ذکر می کند به سومین اتفاق که می رسد امیرالمومنین علیه السلام با صورت به زمین می افتد و فرشتگان مقرب او را بلند می کنند و در نهایت حضرت پیمان به صبر کردن می بندند.

امیرالمومنین علیه السلام فرمود: صبر آسانی نبود خار در چشمم و استخوان در گلویم بود می دیدم همه چیزم را به یغما می برند. حضرت دعوای شخصی با کسی نداشت. مادر انقلاب پیامبر صلی الله علیه و آله آقایی بود که با اینکه می توانست تشنج، تنش و اصطکاک ایجاد کند اما دینش را برداشت رفت تا کودک نوپا ضربه نبیند. آنها نمی فهمیدند ولایت یعنی چه، فکر می کردند اهمیت مدیریت امیرالمومنین علیه السلام در حد پیشنمازی است. آن کسی که صاحب بچه بود و زحمت اسلام را کشیده بود و بچه را پرورش داد دینش را برداشت و رفت تا اسلام بماند. مصالح ایجاد می کرد که امیرالمومنین علیه السلام صبر کند.

اتفاقاً امیرالمومنین علیه السلام در آستانه بازنشستگی و سن حدودا 40 سالگی دعوت به کار شد. امیرالمومنین علیه السلام در خطبه سوم نهج البلاغه می فرماید: جوری ازدحام شد که حسنین علیهمالسلام زیر دست و پا مانده بودند، و اگر ازدحام نکرده بودند و نیامده بودید من افسار خلافت را آنطور که 25 سال به گرده اش انداختم رها می کردم. آمدند درب خانه اش را آتش زدند، به ناموسش تعرض کردند و به ریسمان به گردنش انداختند اما ایستاده و تماشا می کند تا اسلام بماند آمده در صف مقدم و در سنین بالا می جنگد.

جنگ و صلح از عوارض تکلیف است/ ما نه صلح طلب هستیم و نه جنگ طلب!

امام حسن علیه السلام صلح طلب است یا جنگ طلب؟ ائمه علیهم السلام نه طرفدار صلح بودند و نه طرفدار جنگ. ما موظف به تکلیف هستیم، صلح و جنگ از عوارض تکلیف است گاهی وظیفه جنگیدن و گاهی صلح کردن است، ما تکلیف محور و وظیفه طلب هستیم، معنا ندارد بگوییم ما صلح طلب یا جنگ طلب هستیم! گاهی اقتضا به جنگ و فریاد است و گاهی اقتضاء به صلح.

امام حسین علیه السلام که حاضر نشد با یزید سرکار باشد، 20 سال در بیعت با معاویه بود! معاویه دستگاه تبلیغاتی بسیار فعالی داشت که اگر خون سیدالشهدا علیه السلام ریخته می شد برای جهان اسلام نتیجه ای نداشت. اگر قرار باشد امام کشته شود و برای اسلام نتیجه ای نداشته باشد شهادت محسوب نمی شود و عملیات انتحاری است. امام اگر می رود باید معوضی داشته باشد و چیزی جای آن باشد.

امام مجتبی(ع) تمام کننده جنگ جمل بود

امام حسن علیه السلام به حسب ظاهر جنگنده تر از امام حسین علیه السلام بود. در جنگ جمل هم امام حسن و هم امام حسین علیهماالسلام حضور داشتند، وقتی جنگ شروع شد امیرالمومنین علیه السلام فرماندهی را به محمد حنفیه داد و پس از چند حمله او عقب نشینی کرد و حضرت خیلی ناراحت شد و فرمود: عقب نشینی تو به من ارتباطی ندارد، این اثر شیر مادرت بود، بچه های زهرا سلام الله علیها عقب نشینی نمی کنند.

امیرالمومنین علیه السلام شمشیر را به دست امام مجتبی علیه السلام داد و فرمود که جنگیدن را به برادرت بیاموز، امام مجتبی علیه السلام مثل داسی که گندم درو کند به تنهایی لشگر را کنار زد تا به شتر عایشه رسید و به پای شتر زد و شتر به زمین افتاد و جنگ تمام شد، امام مجتبی علیه السلام جنگ جمل را به تنهایی تمام کرد.

پس جنگ و صلح از عوارض تکلیف است و باید دید شرایط چه چیزی اقتضا می کند. این را بدانید اگر امام موسی بن جعفر علیه السلام در زمان یزید زنده بود فرمانده جنگ عاشورا ایشان بود و اگر سیدالشهدا علیه السلام در زمان هارون الرشید زندگی می کرد در سیاهچال بغداد بود. اگر کسی این را قبول نداشته باشد امامت را زیر سوال برده است و امامت را نشناخته است.