اقامه نماز یا قرائت نماز؟ کدامیک؟

کد خبر: 63903
وارث: در قرآن برای ادای نماز بارها و بارها از کلمه متعدی "أَقِيمُوا" و مشتقات آن به معنای "اقامه کردن" یا برپا داشتن استفاده شده است. چند نمونه از تعبیر اقامه نماز که مکررا در قرآن آمده‌اند، عبارتند از: وَ أَقِيمُوا الصَّلَاةَ، وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ، وَ يقِيمُونَ الصَّلَاةَ، وَ أَقَامُوا الصَّلَاةَ، وَ إِقَامِ الصَّلَاةِ، وَ أَقِمِ الصَّلَاةَ. تنها به یک نمونه آیه بعنوان تبرک اشاره می‌کنیم: وَ أَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَ آتُوا الزَّكَاةَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (النور/56).
 
این در حالیست که برای ادای نماز از کلمات دیگری همچون "اقْرَءُوا" به معنای "قرائت کردن" یا خواندن استفاده نشده است. حتی اقامه کردن نماز با "از جا برخواستن" برای ادای نماز نیز متفاوت است. تعبیر "از جا برخواستن"، یک بار برای دستور به گرفتن وضو و یک بار هم برای توصیف نماز منافقین بکار رفته است. يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيدِيكُمْ ... (مائده/6، اي کساني که ايمان آورده‌ايد هنگامي که به نماز مي‌ايستيد، صورت و دستهایتان را بشویید) - ... وَ إِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى ... (النساء/142، و هنگامي که به نماز برمي‌خيزند، با کسالت برمي‌خيزند).
 
بنابراین آنچه که وظیفه یک مومن است، "اقامه نماز" است که بسیار فراتر از قرائت و خواندن نماز و حتی برخواستن برای نماز است. بی‌دلیل نیست که در زیارت نامه ائمه اطهار (ع) از جمله حضرت سیدالشهداء (ع)، شهادت می‌دهیم که آنها نماز را اقامه کردند. أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاَةَ. در نتیجه آنچه در مورد ادای نماز اهمیت دارد و امر شده است، اقامه آن است و نه صرف خواندن آن. چه بسا بعضی منافقین و گمراهانی همچون معاویه، مامون و شمر هم به ظاهر نماز می‌خواندند. ماجرای پیشنهاد مامون به امام رضا (ع) برای برگزاری نماز عید فطر توسط ایشان و سپس جلوگیری وی از ادامه کار بسیار قابل تامل است.
 
البته دقت شود که موضوع "اقامه نماز"، غالبا ناظر بر "نمازهای واجب یومیه" است و نه نمازهای مستحبی. می‌دانیم که شرائط لازم برای ادای نمازهای مستحبی بسیار سهل‌تر و ساده‌تر از شرائط نمازهای واجب است. بعنوان مثال، نمازهای مستحبی را می‌توان در حال حرکت و بدون سوره خواند و نمی‌توان آنها را به جماعت خواند.
 
2- مصادیق اقامه نماز
با توجه به مطالب فوق، لازم است تا با مصادیق اقامه نماز آشنا شویم و به آنها عمل کنیم تا شاید در درگاه الهی از برپا کنندگان نماز محسوب شویم. اقامه نماز، هم مصادیق فردی و هم مصادیق اجتماعی دارد. در اینجا مختصرا به ذکر این مصادیق می‌پردازیم. البته قبل از این کار، ابتدا به ذکر دو دلیل برای اصل وجود مصادیق اجتماعی اقامه نماز می‌پردازیم:
 
الف- از کلمه "أَقِيمُوا" برای موارد مهم اجتماعی همانند اقامه میزان (وَ أَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ ...)، اقامه دین (أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ) و اقامه شهادت و گواهی (وَ أَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ) نیز استفاده گردیده است. از اینرو اقامه نماز نیز قطعا جنبه اجتماعی و تاثیرگذاری باید داشته باشد و نباید در حد خواندن ساده نماز معنی شود.
 
ب- یکی از وظائف مومنانی که به مکنت (اعم از مال یا قدرت) می‌رسند آن است که اقامه نماز کنند. الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ ... (الحج/41، همان کساني که هر گاه در زمين به آنها قدرت بخشيديم، نماز را برپا مي‌دارند). از اینرو اقامه نماز قطعا جنبه اجتماعی و عمومی دارد که در آن قدرت و امکانات مومنین موثرتر خواهد بود وگرنه چه دلیلی دارد که اقامه نماز به مکنت و قدرت مومنین مرتبط شده باشد.
 
1-2 مصادیق فردی
از جمله مصادیق فردی اقامه نماز می‌توان به آماده شدن برای نماز، ادای اول وقت، گفتن اذان و اقامه، آرامش و حضور قلب، خشوع، تضرع، آراستگی و از همه مهمتر حب و ولایت ائمه اطهار (ع) اشاره نمود.
 
2-2 مصادیق اجتماعی
اقامه نماز مصادیق مهم اجتماعی دارد که می‌بایستی مورد توجه قرار گیرند و نباید از آنها غفلت نمود. سه مصداق مهم اجتماعی عبارتند از به جماعت خواندن نماز، آشکار خواندن نماز و اشاعه نماز، که در اینجا به دو مورد اول می‌پردازیم.
 
1-2-2 نماز جماعت
قطعا یکی از مصادیق اجتماعی اقامه نمازهای واجب یومیه، به جماعت خواندن آنها است. قرآن دستور به اقامه نماز و انجام رکوع به همراه رکوع کنندگان (نماز جماعت) داده است. وَ أَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَ آتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ (البقرة/43، و نماز را بپا داريد و زکات را بپردازيد و همراه رکوع کنندگان رکوع کنيد). بطور خاص به حضرت مریم (س) نیز دستور به نماز جماعت داده شده است، يا مَرْيمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ (آل عمران/43، اي مريم براي پروردگار خود، خضوع کن و سجده بجا آور و با رکوع‌کنندگان رکوع کن).
احادیث و روایات فراوانی در باب اهمیت و تاکید بر نماز جماعت وارد شده‌اند که در اینجا فقط به یک مورد اکتفا می‌شود. در حدیثی از حضرت رسول (ص)، چنین آمده است: لَا صَلَاةَ لِمَنْ لَمْ یُصَلِّ فِی الْمَسْجِدِ مَعَ الْمُسْلِمِینَ إِلَّا مِنْ عِلَّةٍ وَ لَا غِیبَةَ لِمَنْ صَلَّى فِی بَیْتِهِ وَ رَغِبَ عَنْ جَمَاعَتِنَا و من رغب عن جماعة المسلمین سقطت عدالته و وجب هجرنه. (وسائل الشیعه/ج 5/ص 394، کسی که بدون هیچ عذری نماز خود را همراه دیگر مسلمانان در مسجد نمی‌خواند نمازش مقبول نیست و غیبت احدی جایز نیست مگر کسی که نمازش را در خانه می خواند و در جماعت ما حاضر نمی شود و کسی که به حضور در جماعت مسلمین بی رغبت است از عدالت ساقط و دوری از او واجب است). همین یک حدیث محکم و تکان‌دهنده بس است تا پی به اهمیت و جایگاه بالای نماز جماعت ببریم.
 
2-2-2 آشکار نمودن نماز
پر واضح است که بهتر است حتی‌المکان اعمال و عبادات مومن مخفی و غیر آشکار باشند. بعنوان مثال بهتر است انفاق مخفیانه باشد. إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِي وَ إِنْ تُخْفُوهَا وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيرٌ لَكُمْ ... (البقرة/271، اگر انفاق‌ها را آشکار کنيد، خوب است و اگر آنها را مخفي ساخته و به نيازمندان بدهيد، براي شما بهتر است). یا اینکه بهتر است دعا و ذکر و تضرع به درگاه الهی، در درون و مخفیانه باشد. ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيةً ... (الأعراف/55، پروردگار خود را از روي تضرع و در پنهاني بخوانيد) - وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَ خِيفَةً ... (الأعراف/205، پروردگارت را در دل خود، از روي تضرع و خوف و آهسته ... یاد کن).
اما از طرف دیگر هستند اعمال و عباداتی که باید یا بهتر است آشکار و علنی انجام شوند چرا که جنبه اجتماعی و شعاری آنها غالب و قابل توجه است و چه بسا آشکار بودن آنها جزو ذات و اصل آنها باشد. از جمله این اعمال عبارتند از: نمازهای جمعه، عید فطر، قربان و استسقاء، حج تمتع، فرستادن صلوات، عزاداری امام حسین (ع) و فریاد بر سر ظالمین (مانند شعار مرگ بر آمریکا).
یک مصداق بارز اعمال و عبادات آشکار، مسلما نمازهای واجب یومیه هستند. اصلا یکی از عوارض به جماعت خواندن نمازهای یومیه، آشکار و علنی شدن آنها است. امام رضا (ع) در بیان علت به جماعت خواندن نمازهای یومیه، چنین فرموده‌اند: اِنَّما جُعِلَتِ الْجَماعَةُ لِئَلَّا یَكُونَ الْاِخْلاصُ وَ التَّوْحیدُ وَ الْاِسْلامُ وَ الْعِبادَةُ للَّهِ اِلَّا ظاهِراً مَكْشُوفاً مَشْهُوراً (وسائل الشیعه/ج 5/ص 372، علت تشریع نماز جماعت آن است که اسلام و توحید و بندگی و اخلاص به خداوند متعال آشکار، باز و مشهور باشد). بی‌دلیل نیست که یکی از سنن دین اسلام آن است که باید صدای اذان نماز جماعت بصورت رسا از مناره‌های مساجد پخش شوند. در واقع با اینکار اقامه نماز را داد می‌زنیم.
یک شاهد دیگر برای آشکار نمودن نمازهای یومیه، آشکار و علنی خواندن نماز ظهر روز عاشورا توسط حضرت سیدالشهداء (ع) و یارانش می‌باشد. ایشان می‌توانستند دستور دهند آن نماز را در جای خلوت، سایه و دور از تیررس دشمن بخوانند ولی دقیقا زیر تابش نور خورشید و در منظر همگان خواندند.
در کلامی دیگر، نماز ستون و رکن دین است و یقینا جزو شعائر الهی به شمار می‌رود و شعائر الهی را باید تعظیم کرد و بزرگ داشت. ذَلِكَ وَ مَنْ يعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ (الحج/32، اين است، و هر کس شعائر الهي را بزرگ دارد، این کار نشانه تقواي دلهاست). لازمه تعظیم شعائر هم، علنی و پرشکوه نمودن آنها و نه مخفی کردن آنها است.
 
3- آفات اقامه نماز
هر عمل و عبادتی آفاتی دارد، همانطور که درخت میوه آفت دارد. بعنوان مثال تحصیل علم آفات زیادی دارد که یکی از مهمترین آنها عجب و غرور است. اقامه نماز هم همانند هر عملی که بصورت آشکار و علنی انجام می‌شود، ممکن است آفاتی را بهمراه داشته باشد.
یک آفت مهم این است که احتمال "ریا نمودن" بالا رود که البته ریا، آن هم برای نماز، بسیار مورد مذمت است. فَوَيلٌ لِلْمُصَلِّينَ - الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ - الَّذِينَ هُمْ يرَاءُونَ (الماعون/4-5-6، پس واي بر نمازگزاراني، که در نماز خود سهل‌انگاري مي‌کنند، همان کساني که ريا مي‌کنند). آفت دیگر ممکن است این باشد که کسی بخواهد از فضای عمومی اقامه نماز کسب وجهه و موقعیت نماید و به زعم خود امتیازاتی دنیوی را بدست آورد. این آفت هنگامی که مومنین در راس قدرت هستند بیشتر و مضرتر خواهد بود.
بلی همه اینها درست است ولی آیا برای رهائی از آفات یک موضوع باید اصل موضوع را منتفی نمود؟ آیا برای رهائی از آفات درخت میوه باید درخت میوه نکاشت؟ آیا برای رهایی از آفات علم باید تحصیل علم نکرد؟ آیا مگر حضرت رسول (ص)، نمازها را در مسجدالنبی به جماعت اقامه نمی‌کردند و سپس به امور زندگی و مشکلات مردم در همان جا نمی‌پرداختند؟ ظاهرا عده‌ای منافق از این فضا سوء استفاده می‌کردند ولی می‌بینیم که حضرت رسول (ص) و سپس حضرت علی (ع) و امام حسن (ع) که حاکم مسلمین بودند همین سنت و رویه را ادامه دادند.
برای پرهیز از آفات اقامه نماز بطور عام و شرکت در نماز جماعت بطور خاص، راهی جز تقویت بنیه ایمانی و بی‌اعتنایی به وساوس شیطان نیست. دقیقا خود این یک وسوسه شیطانی است که بگوییم برای پرهیز از ریا، در نماز جماعت مومنین شرکت نکنیم، یا نماز خود را در خفا بخوانیم. مگر نماز واجب یومیه جرم و خلاف است که بخواهیم آنرا در خفا و پنهانی انجام دهیم؟ حتی متاسفانه ممکن است معدود افرادی، به بهانه دوری از آفات ریا و امتیازطلبی، نه تنها خود را از اقامه نماز محروم کنند بلکه مرتکب سوء ظن و تهمت به اقامه کنندگان نماز شوند و حاضران در نماز جماعت را متهم به ریا، نفاق و منفعت‌طلبی کنند.
 
نتیجه: 
نمازها به دو دسته مستحبی و واجب تقسیم می‌شوند. نمازهای مستحبی را همانند اعمالی همچون انفاق و ذکر بهتر است حتی‌الامکان در خفا و دور از انظار عمومی خواند. اما نمازهای واجب علی‌الخصوص نمازهای یومیه را باید اقامه نمود و در این راستا حتی‌الامکان آشکار و علنی و با جماعت خواند. البته در همه اعمال خود، از جمله اقامه نماز، باید ضمن دوری از آفاتی همچون ریا و امتیازطلبی، از وساوس شیطانی همچون رها کردن آن اعمال به بهانه دوری از آفات آنها پرهیز کنیم.
در انتها باید دعا کنیم که خداوند ما و نسل ما را از اقامه کنندگان نماز قرار دهد. رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلَاةِ وَ مِنْ ذُرِّيتِي رَبَّنَا وَ تَقَبَّلْ دُعَاءِ (ابراهيم/40، پروردگارا مرا برپا کننده نماز قرار ده، و از فرزندانم نيز، پروردگارا دعاي مرا بپذير). انشاء ا...