ماجرای ولادت حضرت عیسی(ع) از زبان قرآن

کد خبر: 64359
خداوندحضرت مریم‌(س) را‌ دو بار‌ برگزید: بار اول، قبول کردن او برای عبادت و خدمت به معبد بود و‌ بار دوم آنکه بدون شوهر صاحب فرزندش کرد که این دومی در دنیا فقط به حضرت‌ مریم‌(س) اختصاص دارد‌ و بس.

وارث: جناب عمران، زنی‌ بسیار‌ صالح‌ و پاکیزه داشت. هنگامی که باردار شد، به گمان اینکه فرزندش پسر است؛ با خدای خویش نذر‌ کرد که پس از تولد فرزندش او را در راه خدا آزاد کند تا‌ پسرش به خدمت معبد مشغول‌ شود.‌ (آیه 35 سوره آل عمران)

اما وقتی وضع حمل کرد، معلوم شد که فرزندش دختر است. غم و اندوه او را فرا گرفت (که شاید نتواند نذرش را ادا کند) با این‌حال دخترش را «مریم» -که به معنی خادمه است- نامید‌ تا او را به خدمت عبادتگاه بگمارد. (آیه 36 سوره آل عمران)

عمران (پدر مریم) پیش از ولادت دخترش از دنیا رفته بود. مادر مریم، دخترش را به معبد آورد تا به کاهنان آنجا -که زکریا‌ نیز‌ جزء آنان بود- بسپارد. کاهنان راجع به کفالت مریم با یکدیگر گفتگو و نزاع کردند. تا آنکه بنا را برقرعه نهادند و قرعه بنام«زکریا» افتاد. (آیه 44 سوره آل عمران)

زکریا کفالت مریم را به‌ عهده‌ گرفت و او هم بـه خدمت معبد مشعغول بود تا هنگامی که به سن بلوغ رسید. آن وقت زکریا برای مریم مکانی پوشیده برپا کرد تا مریم دور از چشم‌ دیگران‌ در میان آن مشغول عبادت خداوند شود. غیر از زکریا کس دیگری به آنجا داخل نمی‌شد.

هر وقت زکریا وارد محراب مریم می‌شد، غذای آماده در محراب او می‌دید. روزی از او پرسید: ای مریم!این روزی‌ از‌ کجاست؟ مریم‌ گفت: «از نزد خدایی است که‌ بدون‌ حساب‌ به هرکس خواهد روزی بخشد.» (آیه 37 سوره آل عمران)

* کرامات حضرت مریم

مریم صدیقه، معصومه و طاهره و برگزیده بود و ملائکه با او سخن گفتند. خداوند، مریم‌ را‌ دوبار‌ برگزید: برگزیدن اول، قبول کردن او برای عبادت و خدمت به معبد بود (37آل عمران) و‌ برگزیدن‌ دوم آنکه بدون شوهر صاحب فرزندش کرد که این برگزیدن دوم در تمام جهان اختصاص به حضرت‌ مریم‌ دارد‌ و بس.

مفسران اسلامی طاهره بودن مریم(س) را نتیجه معصومه بودن او دانسته‌اند‌ که‌ او‌ دارای مقام عصمت شد که صدور گناه از او غیرممکن بود و کرامت مقام‌ عصمت منزلتی‌ عظیم‌ برای آن حضرت و مناسب با مقام «تولد عیسی بدون شوهر» است.

در کتب روائی شیعه و سنی‌ روایات فراوانی وارد شده است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: خدای متعال از زنان، چهار نفر را‌ برگزید: مریم،‌ آسیه(زن‌ فرعون)، خدیجه و فاطمه و اینان بهترین زنان بهشت‌اند. (ترجمه المیزان ج 6 ص 45)

حضرت مریم(س) بتول‌ و محدّثه بوده است. یعنی هیچ‌گاه حائض نمی‌شده است تا بتواند دائماً در مسجد بماند‌ و عبادت‌ کند. امام صادق(ع) درباره محدثه بودن حضرت مریم فرمود‌ه‌اند: «رسول، ملک را می‌بیند و سخن او را‌ می‌شنود اما‌ نبی ملک را در بیداری و به چشم نمی‌بیند بلکه در خواب ملک‌ را‌ می‌بیند‌ و سخن او را می‌شنود و محّدث کسی است که فقط صدای ملک را می‌شنود‌ ولی‌ صاحب‌ صدا را مشاهده نمی‌کند و حاضر نمی‌بیند.» طبق آیه 42 آل عمران‌ و آیات دیگر، حضرت مریم محدثه بوده است که از کرامات الهی نسبت بـه آن حضرت است.

* خلقت حضرت‌ عیسی(ع)

روزی مریم از اهل خویش کناره گرفت و به مکانی در‌ مشرق‌ بیت‌المقدس رفت و از همه خویشانش‌ بـه‌ کنج‌ تنهایی محتجب و پنهان شد. در این هنگام‌ خدای‌ متعال «روح» را به سوی مریم فرستاد.

«روح» به صورت بشر کاملی برای مریم مجسم شد و به‌ او گفت: «من فرستاده پروردگار تو هستم‌ و برای بخشیدن‌ پسری‌ پاک که پدر ندارد، به اذن الهی به‌ سوی‌ تو آمده‌ام. آنگاه به مریم بشارت داد که به زودی از فرزندش معجزات‌ باهره‌ای‌ ظاهر می‌شود و خداوند او را‌ به «روح القدس» تأیید می‌کند. همچنین‌ کتاب‌ و حکمت و تورات و انجیل‌ به او می‌آموزد و او را با آیات و نشانه‌های آشکار به سوی‌ بنی‌ اسرائیل خواهد فرستاد.» روح، داستان عیسی‌ را‌ برای‌ مریم گفت و سپس‌ در او دمید. مریم مانند سایر‌ زنـانی‌ کـه حامله می‌شوند، به فرزند خود حامله شد (16 تا 20 مریم و 40 تا 44 آل‌ عمران)

مریم‌ در مکانی دور، خلوت گزید و چون‌ او‌ را درد‌ زاییدن‌ فرا رسید، زیر‌ شاخ درخت خرمائی رفت‌ و از شدت غم و اندوه با خود گفت: کاش پیش از این مرده بودم و از‌ صفحه دل‌ها نامم فراموش شده بود. در‌ آن‌ حال (روح‌ القدس‌ یا‌ فرزندش عیسی) او را‌ ندا‌ داد: «غـمگین مباش که خدا از زیر قدم‌ات چشمه آبی جاری نمود و تنه درخت را‌ حرکت‌ بده‌ تا از آن برایت رطب تازه فرو ریزد، از‌ این‌ رطب‌ تناول‌ کن‌ و از آن چشمه بیاشام و چشم خود (به عیسی) روشن دارد. اگر از جـنس بشر کسی را دیدی (به اشاره) به او بـگو: «من برای خدا نـذر روزه سکوت کرده‌ام و با‌ هیچکس (تا پایان روزه‌ام) سخن نمی‌گویم». (22 تا 26 مریم)

پس از تولد نوزاد، مریم فرزند خود را برداشت و به سوی قومش بازگشت. چون قومش او را به آن حال دیدند، مشغول طعن و سرزنش او شدند و گفتند: «ای‌ مریم عجب کار منکر و شگفت‌آوری کردی! ای خواهر هارون، تو نه پدری ناصالح و نه مادری بدکار داشتی (کـه تو خود چنین کاری را مرتکب شدی).

مریم پاسخ آنان‌ را‌ به اشاره، به طفل حواله کرد. آنها گفتند: «ما چگونه با طفل گهواره‌ای سخن بگوییم؟ «طفل (به امر خدا به زبان آمد) و گفت: «من بنده خاص خدایم که‌ مرا‌ کتاب آسمانی و شرف نبوت‌ عطا‌ فرموده، هرکجا که باشم مرا مبارک (مایه رحمت الهی) گردانیده و تا زنده‌انم به نماز و زکات سفارش نموده و همچنین به «نیکوکاری با مادر» توصیه فـرموده و مرا‌ ستمکار‌ و شقی نگردانیده است. روز‌ ولادت‌ و مرگ و همچنین روزی که برانگیخته شوم، سلام و درود حق بر من است» (27 تا 33 مریم)