نخستين درخواست زائران كريمه اهل بيت(ع) هنگام خواندن زيارت نامه
بي شك زيارت حضرت معصومه (عليها السلام)پاداش فراوان و آثار و بركات عظيمي دارد. چرا كه او يادگار يگانه و بي نظير پيامبر خداصلي الله عليه وآله وسلم و اميرمؤمنان عليه السلام در قم است.
وارث: توجه دادن به اهميت تسليم در مقابل خدا و رضايت به مقدرات انسان، تبيين اهميت يقين به معارف و باورهاي ديني نهفته در كتاب و سنّت ، اشاره به مقام شفاعت حضرت معصومه عليهم السلام در درگاه الهي ، بيان والايي شأن و منزلت حضرت معصومه عليها السلام، پرداختن اهميت توجه به آخرت و حشر و نشر با أئمه عليهم السلام و درخواست فرجام نيك و عاقبت به خيري از درگاه الهي برخي از محتواي مهم و نكات سودمند و متنوع زيارتنامه حضرت فاطمه معصومه(ص) است.
خبرگزاري «حوزه»، به مناسبت سالروز وفات شفيه روز جزاء تفسير فرازهايي از زيارتنامه عمه سادات را منتشر مي كند.
السلام عليك عرف الله بيننا و بينكم في الجنة
از اين قسمت لحن زيارت تغيير پيدا كرده و به نوعي گفتگوي با آن حضرت تبديل مي شود. اين سلام، سلام خاص بر آن حضرت است كه پس از آن خواسته ها و دعاهاي زائر شروع مي شود:
نخستين دعاي زائر آن است كه از خداوند مي خواهد در بهشت بين او و حضرت معصومه و اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام (پيامبر، خديجه، فاطمه، اميرمؤمنان، حسن، حسين عليهم السلام و ولي خدا كه شامل همه معصومان مي گردد و پيش از اين نام آن ها در زيارت برده شد) آشنايي و شناختي متقابل قرار دهد و توفيق درك حضور و زندگي در جوارشان را نصيب او گرداند.
به طور كل معرفت حضرت معصومه عليها السلام و آشنايي با ايشان بسيار اهميت دارد، چه اين كه در اين زيارت نامه دو بار به آن اشاره شده است و اين معرفت دو نوع است، معرفت در دنيا و آشنايي و معرفت در آخرت،
معرفت در دنيا به حضرت معصومه(س)
معرفت در دنيا همان است كه در روايت نقل شده از حضرت رضا عليه السلام به آن اشاره شد و آن حضرت فرمود:
هر كه از سر معرفت فاطمه معصومه عليها السلام را زيارت كند در زمره بهشتيان است
و نيز همان است كه در بخش هاي پاياني اين زيارت نامه آمده است كه: «و لايسلبنا معرفتكم»
زاير آن حضرت از خدا مي خواهد، اين توفيق بزرگ الهي كه نصيب او شده است از او گرفته نشود و همواره از كساني باشد كه مقام بلند اهل بيت را بشناسد. و اين معرفت گوهر گراني است كه در زمره بزرگ ترين توفيقات و هدايت هاي الهي است. و بايد قدر آن را شناخت و خدا را شكر كرد اين معرفت به اندازه اي اهميت دارد كه هر كس معصومان و اهل بيت عليهم السلام را بشناسد، در واقع خدا را شناخته است و هر كس آنان را نشناسد به كسي مي ماند كه خدا را نشناخته است.
«من عرفكم فقد عرف الله و من جهلكم فقد جهل الله».
معرفت به فاطمه معصومه در آخرت
دومين نوع معرفت به اهل بيت و فاطمه معصومه شناخت و آشنايي با آنان در آخرت است و مقصود آن است كه زائر عارف شايستگي درك حضور و زندگي در جوار بهشت ايشان را داشته باشد. و اين همان است كه در زيارت ها و دعاهاي مختلف آمده است(3)، بر اساس اين دعاها و زيارت ها، مؤمن از خدا مي خواهد كه در جهان ديگر با محمد و آل محمد عليهم السلام بوده و به آنان دسترسي داشته باشد و اين نعمت، مقام و منزلت بسيار عظيمي است و خوشا به حال آنان كه به اين جايگاه دست يابند و در بخش پاياني زيارت اين نكته دوباره با اندكي تفاوت آمده است.
«و ان يجمعنا و اياكم في زمرة جدكم محمد صلي الله عليه و آله»
از خدا مي خواهم كه ما و شما را در زمره جدتان محمدصلي الله عليه وآله وسلم قرار دهد.
توضيح فشرده اين عبارت آن است كه امت پيامبر اسلام ممتازترين امت است، گرچه مؤمنان از امت هر پيامبري باشند، بخاطر ايمان و اطاعت از پيامبر زمان خويش نجات خواهند يافت، ليكن امت پيامبر خاتم صلي الله عليه وآله وسلم جايگاه ويژه خود را دارد؛ در اين دعا زاير از خداوند مي خواهد با عطاي توفيق اطاعت و پيروي از پيامبر خدا و اهل بيت طاهرينش جزء امت، حزب و راه يافتگان به جمع و محضر سراسر نور آن مقرّبان درگاه الهي قرار گيرد و از مصاديق «فَادْخُلي في عبادي» باشد به عبارت ديگر از خداوند مي خواهد هم نشين، مقرب و در زمره نزديكان و مجاوران بهشتي پيامبر خاتم صلي الله عليه وآله وسلم باشد.
«و حشرنا في زمرتكم»
«خداوند در روز قيامت ما را در زمره شما محشور گرداند».
از نگاه قرآن و روايات روز قيامت، روز بسيار مهمي است، نام هاي مختلفي دارد و خداوند در آن روز خطير حساب مردمان را بررسي و پس از آن گروهي را روانه جهنم براي رسيدن به كيفر و گروهي را روانه بهشت براي گرفتن پاداش هاي عظيم خود، خواهد كرد. در آن روز جايگاه پيامبر اكرم، اهل بيت و حضرت معصومه عليها السلام جايگاهي ممتاز خواهد بود و بسيار اهميت دارد كه كسي بتواند در زمره و گروه آنان و با آنان محشور شود. بدين سان اين عبارت دربردارنده نجات خواهي از خداي متعال در روز رستاخيز عظيم است و آسان ترين و بهترين راه براي نجات آن است كه انسان با پيامبر و اهل بيتش محشور گردد.
و أوردنا حوض نبيكم و سقانا بكأس جدكم من يد علي ابن ابي طالب. «و ما را بر حوض پيامبر شما وارد كند و با كاسه جدتان از دست علي بن ابي طالب سيرابمان سازد.»
در اين جمله نيز دو دعا شده است؛ يكي آن كه از خدا مي خواهيم بر حوض پيامبر وارد شويم و دوم آن كه از دست امير مؤمنان علي ابن ابي طالب آب بنوشيم.
حوض كوثر
بر پايه روايات متعددي كه محدثان شيعه و سني آورده اند، پيامبر خداصلي الله عليه وآله در صحنه قيامت و بهشت حوضي دل انگيز، زيبا و داراي انواع نوشيدني هاي لذيذ بهشتي و نهرها و چشمه ها و... دارد ورود بر اين حوض و نوشيدن از آن توفيق و مقامي است بزرگ كه در اين زيارت زاير از خدا مي خواهد بدان دست يابد. زمخشري در تفسير «كوثر» مي نويسد:
«يكي از معاني آن حوض رسول خداصلي الله عليه وآله وسلم در بهشت است.» چنانچه با پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله وسلم فرمود: آيا مي دانيد كوثر چيست؟ نهري است در بهشت كه خداوند وعده آن را به من داده است». در وصف آن در روايات آمده است كه نوشيدني آن «شيرين تر از عسل» سپيدتر از شير، خنك تر از برف و نرم تر از سرشير و كناره آن از زبرجد است و آبدان ها و پياله هايي كه براي نوشيدن آن است از ستارگان آسمان بيش تر است و هر كه از آن بنوشد، هرگز تشنه نمي شود.»
دومين نكته درباره حوض كوثر آن است كه ساقي اين حوض اميرالمؤمنين، علي ابن ابي طالب عليه السلام است، منابع روايي و تفسيري شيعه اتفاق نظر دارند كه ساقي حوض كوثر اميرمؤمنان علي ابن ابي طالب است، در اين ميان روايات متعددي از اهل سنت نيز در اين باره نقل شده است بر پايه اين روايات اميرمؤمنان ساقي كوثر است و نااهلان، كافران و منافقان را از نزديك شدن به حوض باز مي دارد.
به هر حال زاير در اين بخش از زيارت نامه از خدا مي خواهد كه وارد بر حوض پيامبرصلي الله عليه وآله وسلم شود. در واقع زاير از خدا مي خواهد مثل فرزندان خود آنان بر حوض كوثر وارد شود و از زلال گواراي آن بنوشد؛ به عبارت ديگر داراي حيات، پاكي و پاكيزگي باشد نه آن كه از آب بنوشد تا پاك شود.
من در برابر الطاف شما چيزي ندارم، تنها از خدا مي خواهم كه رحمت و درودهايي پياپي و ناگسسته خود را بر شما نازل كند؛ چه اين كه آن چه شما را اشباع مي كند كرامت و عنايت خداوند است بر شما از خدا مي خواهم كه هماره اين رحمت ها و كرامت ها را نصيب شما سازد.
اسئل الله ان يرينا فيكم السرور و الفرج
از خدا مي خواهم، زمينه ظهور مهدي ارواحنا فداه فراهم سازد و با فرج ايشان شادي، نشاط و فرج شما پديد آيد و ما نيز در آن سهمي داشته باشيم به گونه اي كه نشاط او فرج شما را ببينيم؛ خداوند عنايت كند ارتباط ما با شما دايمي بوده و در حكومت مهدي داراي نقش و سهم باشيم؛ از اين بخش از زيارتنامه نكته هاي زير استفاده مي شود:
* دعا براي فرج و سرور اهل بيت عليهم السلام مطلوب است و در اين زيارت زاير از خدا مي خواهد زمان فرج و عصر ظهور و سرور آنان را برساند.
* حضور انسان در زمان فرج و سرور اهل بيت عليهم السلام نيز بسيار مغتنم و ارزنده است. مضمون اين دعا آن است كه خداوند مهدي عليه السلام شما را برساند تا شما شاد شويد و من سرور شما را ببينيم و در پرتو عنايت الهي ارتباط من با شما دايمي و حتمي باشد و حكومت مهدي را درك كنيم.
* توفيق الهي براي رسيدن به فرج و درك زمان سرور اهل بيت عليهم السلام از عوامل مهم است كه دعا از زمينه هاي دستيابي به اين توفيق ارزنده و گران قدر است و نبايد از آن غفلت ورزيده و آن را دست كم گرفت.
* سرور و شادماني اهل بيت عليهم السلام زماني است كه فرج آنان فرا رسد. و اين فرج با توجه به ديگر زيارت ها و دعاها با ظهور حضرت ولي عصر ارواحناه فداه تحقق مي يابد.
* همان طور كه خواهد آمد، حضرت فاطمه معصومه عليها السلام در زمره اهل بيت است و لذا اين فراز از زيارتنامه دعاي براي ايشان است، البته نه به تنهايي بلكه به همراه ديگرِ از اهل بيت عليهم السلام كه پيش از اين به نام آن ها اشاره شد.
و ان لا يسلبنا معرفتكم
آشنايي با شما و معرفت شما بسي ارزنده و گرانقدر است خدا نكند كه پاكي را از دست بدهيم و يا به پاكي دست نيافته باشيم و يا نسل ما پاكي را از دست بدهد و يا عمل هايمان سبب شود از شما جدا شويم و ميان ما و شما آشنايي نباشد.
از مجموع روايات و قرآن مي توان استفاده كرد كه مقصود از معرفت آنان، اين است كه انسان از روي يقين به حجت بودن و معصوم بودن و امام بودن آنان اعتقاد داشته باشد؛ در زيارت عاشورا اين معرفت كرامت خدا به بنده اش دانسته شده است: «و اسئل الله الذي اكرمني بمعرفتكم و معرفة اوليائكم»
و از خدا خواسته و دعا كرد كه اين كرامت و نعمت عظيم الهي باقي و جاودان باشد و مباد كه در برهه اي از زمان از انسان گرفته شود.
انّه وليّ قدير
خدا اين دعا را مستجاب خواهد كرد، چه اين كه او بر مؤمنان و هستي ولايت دارد: «الله وليّ الذين امنوا.» آغاز و فرجام كار در قلمرو قدرت اوست؛ او مي تواند اين دعا را مستجاب كند و به يقين مستجاب خواهد كرد. زيرا او ولي است و ولي هر گاه توانا باشد و از سر حكمت و آگاهي تصميم بگيرد. مصالح و منافع آنان را كه در حيطه ولايت اويند حفظ خواهد كرد و بي شك معرفت اهل بيت عليهم السلام مهم ترين منفعت و مصلحت براي هر مؤمن است و زمينه سعادت و يا شقاوت او را رقم خواهد زد. به طور خلاصه اين جمله تأكيد است بر مستجاب شدن اين دعا و اشاره به علت آن.
اتقرب الي الله بحبكم
زندگي بي عشق و محبت به كالبد بي جاني ماند كه هيچ نشاط، شادابي و تحرك از آن بر نخواهد خاست و جامعه بي محبت به گورستاني مي ماند كه سكوت، غم، اندوه و افسردگي و نوميدي از آن مي بارد. محبت رمز و راز همه شادابي ها، حركت ها، رسيدن به مقصد و مقصود و دستيابي به اهداف بلند و كوتاه و خرد و كلان است.
اما همواره اين پرسش در برابر چشمان دل آدمي نقش مي بندد كه محبت به چه چيزي و چه كسي؟
پاسخ اين نكته بسيار اهميت دارد، چه اين كه بر پايه روايات رسيده از معصومان عليهم السلام روز قيامت آدمي با كسي و يا چيزي محشور مي شود كه او را دوست داشته است.
«المرأ مع من احبّ»
و البرائة من اعدائكم
به همان اندازه كه محبت اهل بيت عليهم السلام اهميت دارد و از زمينه هاي سعادت انسان است، بيزاري و برائت جويي از دشمنان آنان مهم است. برائت از دشمنان اهل بيت پيامبر عليهم السلام در دنيا و آخرت نكته اي كه در ده ها روايت در قالب هاي مختلف و در دعاها مورد تأكيد قرار گرفته است ، تا اين فراز از زيارت بارها به حضرت معصومه و اهل بيت عليهم السلام با ضمير «كُم» خطاب شده است و اين خطاب به روشني از قرب خاص آن حضرت به معصومان عليهم السلام حكايت دارد.
والتسليم الي الله راضياً به غير منكر و لامستكبر
«تسليم» از ماده «سلم» به معناي راضي بودن و خشنودي از حكم است، خدا در قرآن از مؤمنان مي خواهد در برابر احكام رسول خداصلي الله عليه وآله از اعماق دل خشنود و در برابر آن ها دل چركين نبوده و به طور كامل تسليم باشند.
«فلا و ربّك لا يؤمنون حتي يحكّموك فيما شجر بينهم ثمّ لايجدوا في انفسهم حرجاً مما قضيت و يسلّموا تسليماً.»
از اين آيه استفاده مي شود كه انسان بايد بكوشد تا روحيه حق جويي و تسليم در برابر حكم و قضاي الهي را به دست آورد و دستيابي به چنين مقام و مرتبه اي گرچه سخت و دشوار مي نمايد، اما مي توان با به دست آوردن صفاي باطن و روح وارسته اين حالت را در خود پديد آورد و در مقام عمل هم در برابر اراده الهي و احكام خدا و حق مطيع بود. علامه نراقي در تعريف تسليم چنين نوشته است:
و بدان كه تسليم، كه تفويض (واگذاشتن) نيز ناميده مي شود و به معناي «رضا» نزديك است... عبارت است از ترك خواهش ها در اموري كه بر او وارد مي شود و واگذاشتن همه آن ها به خدا، با قطع كلي تعلق كلي خودش به آن ها، به اين معنا كه طبع او به چيزي از آن ها تعلق نداشته باشد. پس آن بالاتر از رضا است. زيرا در مرحله رضا افعال خدا مطابق طبع اوست و در مرتبه تسليم طبع و موافقت و مخالفت آن به كلي به خداي سبحان واگذار شده است... در مرتبه تسليم قطع كلي علاقه از امور متعلق به خويش است.»
بدين سان تسليم در برابر خدا بدين معنا است كه در دل از احكام الهي و قضاي خدا و مقدراتش خشنود باشد و در مقام عمل، منقاد و مطيع و زماني آدمي مي تواند به اين مرحله برسد كه به قدرت و نيروي لايزال و نامتناهي الهي باور داشته باشد، شايد به همين دليل است كه امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
«چون بنده مي گويد: «لا حول و لا قوة الا بالله»، خدا به ملائكه مي فرمايد: بنده من تسليم شد حاجتش را بر آوريد.»
كسي كه به علم، قدرت، حكمت و عظمت خدا ايمان داشته و خدا محبوب واقعي او باشد، چون پروردگار درباره موضوعي اراده اي كند و آن را به گونه اي خاص رقم زند و يا حكمي صادر كند، به يقين در برابر اين حكم از ژرفاي جان خاضع خواهد بود؛ از امام صادق عليه السلام پرسيدند: مؤمن چگونه مي تواند بفهمد مؤمن است؟ آن حضرت فرمود: با تسليم در برابر خدا و خشنود بودن از شادي ها و ناراحتي هايي كه بر او وارد مي گردد.»
«راضياً به غير منكر و لا مستكبر»:
تسليم در برابر احكام، اراده و مقدرات الهي هر گاه با خشنودي و از ژرفاي دل باشد، گرانقدر است و نشان گر مقام بلند مؤمن، در زيارت نامه حضرت معصومه عليها السلام مي خوانيم: من در برابر خدا تسليم هستم و اين تسليم از سر خشنودي و از اعماق دل و با رضايت كامل است و از هر گونه آلودگي انكار خدا و تكبّر پيراسته است؛
بدين سان در واقع اين فراز از زيارت نامه به مضمون آيه شريف گذشته اشاره دارد كه بايد در برابر امر رسول خدا از اعماق جان خشنود و تسليم بود و تسليم در مقام عمل كفايت نمي كند. پس زاير حضرت معصومه عليها السلام مي گويد: من نه در دل منكر امر و حكم الهي هستم و نه در مقابل آن تكبّر ورزيده و اين انكار را به مرحله عمل و ظهور مي رسانم.
منبع: رواق عصمت :سيد علي حسيني
خبرگزاري «حوزه»، به مناسبت سالروز وفات شفيه روز جزاء تفسير فرازهايي از زيارتنامه عمه سادات را منتشر مي كند.
السلام عليك عرف الله بيننا و بينكم في الجنة
از اين قسمت لحن زيارت تغيير پيدا كرده و به نوعي گفتگوي با آن حضرت تبديل مي شود. اين سلام، سلام خاص بر آن حضرت است كه پس از آن خواسته ها و دعاهاي زائر شروع مي شود:
نخستين دعاي زائر آن است كه از خداوند مي خواهد در بهشت بين او و حضرت معصومه و اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام (پيامبر، خديجه، فاطمه، اميرمؤمنان، حسن، حسين عليهم السلام و ولي خدا كه شامل همه معصومان مي گردد و پيش از اين نام آن ها در زيارت برده شد) آشنايي و شناختي متقابل قرار دهد و توفيق درك حضور و زندگي در جوارشان را نصيب او گرداند.
به طور كل معرفت حضرت معصومه عليها السلام و آشنايي با ايشان بسيار اهميت دارد، چه اين كه در اين زيارت نامه دو بار به آن اشاره شده است و اين معرفت دو نوع است، معرفت در دنيا و آشنايي و معرفت در آخرت،
معرفت در دنيا به حضرت معصومه(س)
معرفت در دنيا همان است كه در روايت نقل شده از حضرت رضا عليه السلام به آن اشاره شد و آن حضرت فرمود:
هر كه از سر معرفت فاطمه معصومه عليها السلام را زيارت كند در زمره بهشتيان است
و نيز همان است كه در بخش هاي پاياني اين زيارت نامه آمده است كه: «و لايسلبنا معرفتكم»
زاير آن حضرت از خدا مي خواهد، اين توفيق بزرگ الهي كه نصيب او شده است از او گرفته نشود و همواره از كساني باشد كه مقام بلند اهل بيت را بشناسد. و اين معرفت گوهر گراني است كه در زمره بزرگ ترين توفيقات و هدايت هاي الهي است. و بايد قدر آن را شناخت و خدا را شكر كرد اين معرفت به اندازه اي اهميت دارد كه هر كس معصومان و اهل بيت عليهم السلام را بشناسد، در واقع خدا را شناخته است و هر كس آنان را نشناسد به كسي مي ماند كه خدا را نشناخته است.
«من عرفكم فقد عرف الله و من جهلكم فقد جهل الله».
معرفت به فاطمه معصومه در آخرت
دومين نوع معرفت به اهل بيت و فاطمه معصومه شناخت و آشنايي با آنان در آخرت است و مقصود آن است كه زائر عارف شايستگي درك حضور و زندگي در جوار بهشت ايشان را داشته باشد. و اين همان است كه در زيارت ها و دعاهاي مختلف آمده است(3)، بر اساس اين دعاها و زيارت ها، مؤمن از خدا مي خواهد كه در جهان ديگر با محمد و آل محمد عليهم السلام بوده و به آنان دسترسي داشته باشد و اين نعمت، مقام و منزلت بسيار عظيمي است و خوشا به حال آنان كه به اين جايگاه دست يابند و در بخش پاياني زيارت اين نكته دوباره با اندكي تفاوت آمده است.
«و ان يجمعنا و اياكم في زمرة جدكم محمد صلي الله عليه و آله»
از خدا مي خواهم كه ما و شما را در زمره جدتان محمدصلي الله عليه وآله وسلم قرار دهد.
توضيح فشرده اين عبارت آن است كه امت پيامبر اسلام ممتازترين امت است، گرچه مؤمنان از امت هر پيامبري باشند، بخاطر ايمان و اطاعت از پيامبر زمان خويش نجات خواهند يافت، ليكن امت پيامبر خاتم صلي الله عليه وآله وسلم جايگاه ويژه خود را دارد؛ در اين دعا زاير از خداوند مي خواهد با عطاي توفيق اطاعت و پيروي از پيامبر خدا و اهل بيت طاهرينش جزء امت، حزب و راه يافتگان به جمع و محضر سراسر نور آن مقرّبان درگاه الهي قرار گيرد و از مصاديق «فَادْخُلي في عبادي» باشد به عبارت ديگر از خداوند مي خواهد هم نشين، مقرب و در زمره نزديكان و مجاوران بهشتي پيامبر خاتم صلي الله عليه وآله وسلم باشد.
«و حشرنا في زمرتكم»
«خداوند در روز قيامت ما را در زمره شما محشور گرداند».
از نگاه قرآن و روايات روز قيامت، روز بسيار مهمي است، نام هاي مختلفي دارد و خداوند در آن روز خطير حساب مردمان را بررسي و پس از آن گروهي را روانه جهنم براي رسيدن به كيفر و گروهي را روانه بهشت براي گرفتن پاداش هاي عظيم خود، خواهد كرد. در آن روز جايگاه پيامبر اكرم، اهل بيت و حضرت معصومه عليها السلام جايگاهي ممتاز خواهد بود و بسيار اهميت دارد كه كسي بتواند در زمره و گروه آنان و با آنان محشور شود. بدين سان اين عبارت دربردارنده نجات خواهي از خداي متعال در روز رستاخيز عظيم است و آسان ترين و بهترين راه براي نجات آن است كه انسان با پيامبر و اهل بيتش محشور گردد.
و أوردنا حوض نبيكم و سقانا بكأس جدكم من يد علي ابن ابي طالب. «و ما را بر حوض پيامبر شما وارد كند و با كاسه جدتان از دست علي بن ابي طالب سيرابمان سازد.»
در اين جمله نيز دو دعا شده است؛ يكي آن كه از خدا مي خواهيم بر حوض پيامبر وارد شويم و دوم آن كه از دست امير مؤمنان علي ابن ابي طالب آب بنوشيم.
حوض كوثر
بر پايه روايات متعددي كه محدثان شيعه و سني آورده اند، پيامبر خداصلي الله عليه وآله در صحنه قيامت و بهشت حوضي دل انگيز، زيبا و داراي انواع نوشيدني هاي لذيذ بهشتي و نهرها و چشمه ها و... دارد ورود بر اين حوض و نوشيدن از آن توفيق و مقامي است بزرگ كه در اين زيارت زاير از خدا مي خواهد بدان دست يابد. زمخشري در تفسير «كوثر» مي نويسد:
«يكي از معاني آن حوض رسول خداصلي الله عليه وآله وسلم در بهشت است.» چنانچه با پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله وسلم فرمود: آيا مي دانيد كوثر چيست؟ نهري است در بهشت كه خداوند وعده آن را به من داده است». در وصف آن در روايات آمده است كه نوشيدني آن «شيرين تر از عسل» سپيدتر از شير، خنك تر از برف و نرم تر از سرشير و كناره آن از زبرجد است و آبدان ها و پياله هايي كه براي نوشيدن آن است از ستارگان آسمان بيش تر است و هر كه از آن بنوشد، هرگز تشنه نمي شود.»
دومين نكته درباره حوض كوثر آن است كه ساقي اين حوض اميرالمؤمنين، علي ابن ابي طالب عليه السلام است، منابع روايي و تفسيري شيعه اتفاق نظر دارند كه ساقي حوض كوثر اميرمؤمنان علي ابن ابي طالب است، در اين ميان روايات متعددي از اهل سنت نيز در اين باره نقل شده است بر پايه اين روايات اميرمؤمنان ساقي كوثر است و نااهلان، كافران و منافقان را از نزديك شدن به حوض باز مي دارد.
به هر حال زاير در اين بخش از زيارت نامه از خدا مي خواهد كه وارد بر حوض پيامبرصلي الله عليه وآله وسلم شود. در واقع زاير از خدا مي خواهد مثل فرزندان خود آنان بر حوض كوثر وارد شود و از زلال گواراي آن بنوشد؛ به عبارت ديگر داراي حيات، پاكي و پاكيزگي باشد نه آن كه از آب بنوشد تا پاك شود.
من در برابر الطاف شما چيزي ندارم، تنها از خدا مي خواهم كه رحمت و درودهايي پياپي و ناگسسته خود را بر شما نازل كند؛ چه اين كه آن چه شما را اشباع مي كند كرامت و عنايت خداوند است بر شما از خدا مي خواهم كه هماره اين رحمت ها و كرامت ها را نصيب شما سازد.
اسئل الله ان يرينا فيكم السرور و الفرج
از خدا مي خواهم، زمينه ظهور مهدي ارواحنا فداه فراهم سازد و با فرج ايشان شادي، نشاط و فرج شما پديد آيد و ما نيز در آن سهمي داشته باشيم به گونه اي كه نشاط او فرج شما را ببينيم؛ خداوند عنايت كند ارتباط ما با شما دايمي بوده و در حكومت مهدي داراي نقش و سهم باشيم؛ از اين بخش از زيارتنامه نكته هاي زير استفاده مي شود:
* دعا براي فرج و سرور اهل بيت عليهم السلام مطلوب است و در اين زيارت زاير از خدا مي خواهد زمان فرج و عصر ظهور و سرور آنان را برساند.
* حضور انسان در زمان فرج و سرور اهل بيت عليهم السلام نيز بسيار مغتنم و ارزنده است. مضمون اين دعا آن است كه خداوند مهدي عليه السلام شما را برساند تا شما شاد شويد و من سرور شما را ببينيم و در پرتو عنايت الهي ارتباط من با شما دايمي و حتمي باشد و حكومت مهدي را درك كنيم.
* توفيق الهي براي رسيدن به فرج و درك زمان سرور اهل بيت عليهم السلام از عوامل مهم است كه دعا از زمينه هاي دستيابي به اين توفيق ارزنده و گران قدر است و نبايد از آن غفلت ورزيده و آن را دست كم گرفت.
* سرور و شادماني اهل بيت عليهم السلام زماني است كه فرج آنان فرا رسد. و اين فرج با توجه به ديگر زيارت ها و دعاها با ظهور حضرت ولي عصر ارواحناه فداه تحقق مي يابد.
* همان طور كه خواهد آمد، حضرت فاطمه معصومه عليها السلام در زمره اهل بيت است و لذا اين فراز از زيارتنامه دعاي براي ايشان است، البته نه به تنهايي بلكه به همراه ديگرِ از اهل بيت عليهم السلام كه پيش از اين به نام آن ها اشاره شد.
و ان لا يسلبنا معرفتكم
آشنايي با شما و معرفت شما بسي ارزنده و گرانقدر است خدا نكند كه پاكي را از دست بدهيم و يا به پاكي دست نيافته باشيم و يا نسل ما پاكي را از دست بدهد و يا عمل هايمان سبب شود از شما جدا شويم و ميان ما و شما آشنايي نباشد.
از مجموع روايات و قرآن مي توان استفاده كرد كه مقصود از معرفت آنان، اين است كه انسان از روي يقين به حجت بودن و معصوم بودن و امام بودن آنان اعتقاد داشته باشد؛ در زيارت عاشورا اين معرفت كرامت خدا به بنده اش دانسته شده است: «و اسئل الله الذي اكرمني بمعرفتكم و معرفة اوليائكم»
و از خدا خواسته و دعا كرد كه اين كرامت و نعمت عظيم الهي باقي و جاودان باشد و مباد كه در برهه اي از زمان از انسان گرفته شود.
انّه وليّ قدير
خدا اين دعا را مستجاب خواهد كرد، چه اين كه او بر مؤمنان و هستي ولايت دارد: «الله وليّ الذين امنوا.» آغاز و فرجام كار در قلمرو قدرت اوست؛ او مي تواند اين دعا را مستجاب كند و به يقين مستجاب خواهد كرد. زيرا او ولي است و ولي هر گاه توانا باشد و از سر حكمت و آگاهي تصميم بگيرد. مصالح و منافع آنان را كه در حيطه ولايت اويند حفظ خواهد كرد و بي شك معرفت اهل بيت عليهم السلام مهم ترين منفعت و مصلحت براي هر مؤمن است و زمينه سعادت و يا شقاوت او را رقم خواهد زد. به طور خلاصه اين جمله تأكيد است بر مستجاب شدن اين دعا و اشاره به علت آن.
اتقرب الي الله بحبكم
زندگي بي عشق و محبت به كالبد بي جاني ماند كه هيچ نشاط، شادابي و تحرك از آن بر نخواهد خاست و جامعه بي محبت به گورستاني مي ماند كه سكوت، غم، اندوه و افسردگي و نوميدي از آن مي بارد. محبت رمز و راز همه شادابي ها، حركت ها، رسيدن به مقصد و مقصود و دستيابي به اهداف بلند و كوتاه و خرد و كلان است.
اما همواره اين پرسش در برابر چشمان دل آدمي نقش مي بندد كه محبت به چه چيزي و چه كسي؟
پاسخ اين نكته بسيار اهميت دارد، چه اين كه بر پايه روايات رسيده از معصومان عليهم السلام روز قيامت آدمي با كسي و يا چيزي محشور مي شود كه او را دوست داشته است.
«المرأ مع من احبّ»
و البرائة من اعدائكم
به همان اندازه كه محبت اهل بيت عليهم السلام اهميت دارد و از زمينه هاي سعادت انسان است، بيزاري و برائت جويي از دشمنان آنان مهم است. برائت از دشمنان اهل بيت پيامبر عليهم السلام در دنيا و آخرت نكته اي كه در ده ها روايت در قالب هاي مختلف و در دعاها مورد تأكيد قرار گرفته است ، تا اين فراز از زيارت بارها به حضرت معصومه و اهل بيت عليهم السلام با ضمير «كُم» خطاب شده است و اين خطاب به روشني از قرب خاص آن حضرت به معصومان عليهم السلام حكايت دارد.
والتسليم الي الله راضياً به غير منكر و لامستكبر
«تسليم» از ماده «سلم» به معناي راضي بودن و خشنودي از حكم است، خدا در قرآن از مؤمنان مي خواهد در برابر احكام رسول خداصلي الله عليه وآله از اعماق دل خشنود و در برابر آن ها دل چركين نبوده و به طور كامل تسليم باشند.
«فلا و ربّك لا يؤمنون حتي يحكّموك فيما شجر بينهم ثمّ لايجدوا في انفسهم حرجاً مما قضيت و يسلّموا تسليماً.»
از اين آيه استفاده مي شود كه انسان بايد بكوشد تا روحيه حق جويي و تسليم در برابر حكم و قضاي الهي را به دست آورد و دستيابي به چنين مقام و مرتبه اي گرچه سخت و دشوار مي نمايد، اما مي توان با به دست آوردن صفاي باطن و روح وارسته اين حالت را در خود پديد آورد و در مقام عمل هم در برابر اراده الهي و احكام خدا و حق مطيع بود. علامه نراقي در تعريف تسليم چنين نوشته است:
و بدان كه تسليم، كه تفويض (واگذاشتن) نيز ناميده مي شود و به معناي «رضا» نزديك است... عبارت است از ترك خواهش ها در اموري كه بر او وارد مي شود و واگذاشتن همه آن ها به خدا، با قطع كلي تعلق كلي خودش به آن ها، به اين معنا كه طبع او به چيزي از آن ها تعلق نداشته باشد. پس آن بالاتر از رضا است. زيرا در مرحله رضا افعال خدا مطابق طبع اوست و در مرتبه تسليم طبع و موافقت و مخالفت آن به كلي به خداي سبحان واگذار شده است... در مرتبه تسليم قطع كلي علاقه از امور متعلق به خويش است.»
بدين سان تسليم در برابر خدا بدين معنا است كه در دل از احكام الهي و قضاي خدا و مقدراتش خشنود باشد و در مقام عمل، منقاد و مطيع و زماني آدمي مي تواند به اين مرحله برسد كه به قدرت و نيروي لايزال و نامتناهي الهي باور داشته باشد، شايد به همين دليل است كه امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
«چون بنده مي گويد: «لا حول و لا قوة الا بالله»، خدا به ملائكه مي فرمايد: بنده من تسليم شد حاجتش را بر آوريد.»
كسي كه به علم، قدرت، حكمت و عظمت خدا ايمان داشته و خدا محبوب واقعي او باشد، چون پروردگار درباره موضوعي اراده اي كند و آن را به گونه اي خاص رقم زند و يا حكمي صادر كند، به يقين در برابر اين حكم از ژرفاي جان خاضع خواهد بود؛ از امام صادق عليه السلام پرسيدند: مؤمن چگونه مي تواند بفهمد مؤمن است؟ آن حضرت فرمود: با تسليم در برابر خدا و خشنود بودن از شادي ها و ناراحتي هايي كه بر او وارد مي گردد.»
«راضياً به غير منكر و لا مستكبر»:
تسليم در برابر احكام، اراده و مقدرات الهي هر گاه با خشنودي و از ژرفاي دل باشد، گرانقدر است و نشان گر مقام بلند مؤمن، در زيارت نامه حضرت معصومه عليها السلام مي خوانيم: من در برابر خدا تسليم هستم و اين تسليم از سر خشنودي و از اعماق دل و با رضايت كامل است و از هر گونه آلودگي انكار خدا و تكبّر پيراسته است؛
بدين سان در واقع اين فراز از زيارت نامه به مضمون آيه شريف گذشته اشاره دارد كه بايد در برابر امر رسول خدا از اعماق جان خشنود و تسليم بود و تسليم در مقام عمل كفايت نمي كند. پس زاير حضرت معصومه عليها السلام مي گويد: من نه در دل منكر امر و حكم الهي هستم و نه در مقابل آن تكبّر ورزيده و اين انكار را به مرحله عمل و ظهور مي رسانم.
منبع: رواق عصمت :سيد علي حسيني