حجت الاسلام عالی: تقدیر خداوند بر اساس اعمال خود انسان است+گزارش تصویری

کد خبر: 65159
قسمت یک لباس از پیش دوخته شده نیست که به زور تن ادمی کنند بلکه قسمت را خود ما انسان ها رقم می زنیم درست است که هیچ چیزی نیست که از ظرف تقدیر و قضا و قدر الهی خارج شود اما خود ما دخیل هستیم در اینکه خداوند چگونه رقم بزند تقدیرما را. گاهی خود ما تنبلی کردیم و یک بلایی بر سرمان امده است، درست است که خداوند تقدیر کرده اما تقدیر بر اساس عمل خود ما بوده است که جبری نیست.

وارث: سلسه جلسات رویش با سخنرانی حجت الاسلام عالی در مسجد الزهرا(س) برگزار شد.

در ادامه ی خبر متن سخنرانی حجت الاسلام عالی را می خوانید:

حجت الاسلام

سختی و بلاها از بزرگترین نعمت هاست

رشته ی اسماء الهی در عالم پخش شده است تا ما به وسیله ی این رشته به حبل الله متصل شویم و به خداوند برسیم منتهی آن کسی که می خواهد متصل شود به بلاها گرفتار میشود. سلسه ی موی دوست حلقه ی دام بلاست / هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست
سختی ها و بلاها عالم دنیا را اینگونه کرده است تا ما مورد امتحان الهی قرار بگیریم اما در بهشت هیچ سختی و رنج و غصه ای وجود ندارد حتی از امام صادق علیه السلام پرسیدند: در آنجا اگر کسی قوم و خویشی داشته باشد که به بهشت راه پیدا نکرده بود طبیعتأ غصه می خورد که فرضأ همسر یا فرزندش باشد که به بهشت نیامده است، حضرت فرمودند: انجا جای غصه و رنج نیست و هر کس هر چیز را بخواهد برایش فراهم می کنند. اما این مربوط به عالم بهشت است و عالم دنیا که بهشت نیست و لذا عالم دنیا جلسه ی امتحان بهشت است و طبیعتأ جایی که امتحان داده شود سختی هم هست و اضطراب هم دارد.

شما مسابقه ی فوتبال را در نظر بگیرید که در این مسابقه طعنه خوردن، لگد خوردن و زمین خوردن و آسیب دیدن وجود دارد و انسان اگر طوریش شود از همان ابتدا می داند که یک امر غیر طبیعی اتفاق می افتد ولی می داند که بازی سر شکستنک دارد و میدان مسابقه همین است اما اگر در همینجا هم بتواند مثلأ حریف را رد بکند و یک گل بزند خیلی لذت دارد ولی اگر همه کنار بروند و حتی دروازه بان هم کنار برود و ما راحت گل بزنیم دیگر لذت ندارد در مبارزه کردن است که اگر انسان به پیروزی برسد لذت دارد. 

عواملی که باعث میشود انسان در زندگی مشکل نداشته باشد

عوالم بی درد و رنج هم وجود دارد مثل عوالم ملائک اما خداوند این عالم را برای ما درست کرد تا انسان ها بتوانند از آتش در بیایند، اگر قرار باشد مقام انسان از ملائک بالاتر باشد باید وارد این میدان مسابقه بشوند. أن الله غالب على أمره1 خداوند بر هر کاری تواناست. از این جهت است که وقتی انسان دقت کند می بیند تمام کارهای خداوند حکیمانه است و پشت تمام سختی ها و بلاها حکمت است و مهم این است که انسان کاری بکند که با زندگی مشکل نداشته باشد و با تقدیرات در نیفتد آنوقت است که حتی در سختی ها هم خوشی را می بیند و دیگر نمی شکند و افسردگی پیدا نمی کند 
امام حسین علیه السلام فرمودند: اگر سه چیز نبود، فرزند آدم هرگز برای چیزی سر خم نمی کرد: فقر، بیماری و مرگ.

پرهیز انسانها از بسیاری کارها، به یکی از دلایلی است که در روایت آمده است ؛ وگرنه انسان، طغیان می کرد و برای خود حد و مرز نمی شناخت و چون حریف مرگ، بیماری و فقر نمی شود، مجبور است مراعات خیلی مسائل را بکند و خودنگه دار باشد. برخلاف مومن که ایمان و تقوا عامل کنترل اوست؛ که هر چه قوی تر باشد، لغزشش کمتر است.
فرض کنید همه ی انسان ها در رفاه و راحتی بودند و از مریضی هم خبری نبود، این انسانی که هیچ دردی ندارد دیگر خدا را بنده نخواهد بود و کوس انا الحق را می زند.
از امام کاظم علیه السلام پرسیدند: چه چیزی باعث شد که خداوند ما را از عالم بالا به پایین بیاورد؟ امام کاظم علیه السلام فرمودند: اگر انسان ها در همان عالم بالا می ماندند یعنی همان بهشتی که حضرت آدم در آنجا بود و هیچ رنجی به آن راه نداشت، دیگر انسان ها ضعف های خود را نمی دیدند اما او را در عالم دنیا قرار دادند که این ها را درک کند و بفهمد چقدر به خدا نیاز دارد و این زانو زدن برای خودمان خوب است.

وقتی دعا می کنیم از خداوند می خواهیم به ما بلا ندهد

مرحوم ایت الله قاضی که جزو افراد کم نظیر شیعه در این دوران اخیر بودند و ایشان به شاگردان خود میگفتند: خداوند مرا فقیر افرید اما با این وجود آنهایی که با ایشان بوند نقل می کردند که زبان شاکر، روحیه ی خوش و با نشاطی داشتند و به خصوص در نماز آنچنان لذت می بردند که گفتند: اگر ما به بهشت رفتیم و خداوند در انجا به ما گفت اینجا نماز نیست من از چه چیزی لذت ببرم؟ 

در دعای ندبه که برای ناله و ندبه است، بلاها از زمان حضرت آدم گرفته تا پیامبران و بعد هم اهل بیت علیه السلام و تا آخر بلاهای انها ذکر شده است. در جای دیگر دعا می فرماید که گریه کنید اما شروع دعای ندبه با حمد و ستایش است که می گوییم خدایا شکرت به خاطر جریان بلایی که برای اولیای خودت به وجود اوردی. 
امیرالمومنین علیه السلام در متنی خلاصه ای از زندگی با مصیبت خود را بیان کردند، جمله ی اولی که بیان کردند این بود که فرمودند: زمانی که خداوند پیامبر صلی الله علیه و آله را مبعوث کردند به رسالت من در سختی بودم. بعد شروع می کنند به بیان سه دوره از زندگی خود که می فرمودند: ده ساله بودم که با پیامبر صلی الله علیه و اله بودم و سیزده سال با ایشان در مکه بودم (زمانیکه مشرکین در حال ازار بودند).
در دوره ی دوم با پیامبر صلی الله علیه و آله هجرت کردم و به مدینه امدم و ده سال با ایشان در مدینه بودم یعنی از 23 سالگی تا 33 سالگی و در طول این ده سال هشتاد جنگ را پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله انجام دادند و من در تمام جنگ ها حضور داشتم که یکی از آن ها جنگ احد بود که امام علی علیه السلام تا مرز شهادت پیش رفتند. 
در دوره ی سوم که به تعبیر امیرالمومنین علیه السلام مصیبت عُضمی ایشان شروع شد. حضرت این سه دوره را که فقط درد و سختی و رنج بود را ذکر کردند و در اخر فرمودند: به حمد خداوند جز خیر ندیدم.
یکی از نزدیکان آیت الله خوانساری نقل میکند وقتی به عیادت ایشان رفتم و حالشان را جویا شدم اطرافیان گفتند تا صبح درد می کشید. خودم داخل رفتم و شخصأ نزد آقای خوانساری رسیدم  و حالشان را پرسیدم که دیشب چطور بودید؟ گفتند: دیشب تا صبح الحمدالله و دیگر ادامه ندادند. این هنر است که انسان اینگونه شود.
در اخرین جمله ی دعای ابوحمزه امده است که خوب است آن را حفظ کنیم و در قنوت یا سجده ی خود بگوییم چرا که جز امام سجاد علیه السلام و معصوم کس دیگری بلد نیست اینگونه صحبت کند اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ إِيمَانا تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِي وَ يَقِينا حَتَّى أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ يُصِيبَنِي إِلا مَا كَتَبْتَ لِي وَ رَضِّنِي مِنَ الْعَيْشِ بِمَا قَسَمْتَ لِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ. خداوندا از تو ایمانی میخواهم که همیشه تو را حاضر ببینم و لذا تو همیشه حاضر و ناظر هستی اما من نمی دیدم، خدایا مرا راضی کن به زندگی و به قسمت و تقدیر. 

هیچ برگی بدون اذن خداوند از درخت نمی افتد

استادی سر کلاس بود و در حال درس دادن که از خداوند صحبت می کرد که یکی از شاگردانش گفت: استاد، این خدایی که می گویی چرا پنهان است و ما او را نمی بینیم ؟ استاد فرد بسیار فهمیده ای بود که ارام ارام رفت به انتهای کلاس و پشت سر شاگرد قرار گرفت و گفت مرا می بینی یا نمی بینی؟ شاگرد گفت: نمی بینم. استاد علت را پرسید که چرا نمی بینی؟ شاگرد گفت: چون پشتم به شماست اگر برگردم می بینم. هیچ چیزی در این عالم شانسی نیست و همه چیز را خداوند مقدر کرده است و یک مولکول بدون اجازه ی خداوند جا به جا نمی شود. 

شُرْطَةُ الخَمیسْ گروهی از یاران همیشه مسلح امام علی (ع) بودند که با آمادگی کامل در همه جا به امیرالمؤمنین (ع) در امور حکومتی یاری می‌رساندند. این گروه علاوه بر حضور در جنگ، وظایف مهمی در غیر زمان جنگ همچون اجرای حدود الهی، حفظ امنیت شهر کوفه، حفاظت از جان امام علی (ع) و جمع‌آوری نیرو برای جنگ‌ها را برعهده داشتند. تعداد آن ها خیلی کم بود که یک نفر از آن ها عبدالله بن یحیی بود که خدمت حضرت آمد و روی کرسی نشست که پایه ی ان در رفت و او به زمین خورد و سرش شکست، امیرالمومنین علیه السلام او را کمک کرد و سرش را بست و گفت: الحمدالله که خداوند بلای شیعیان ما را در همین دنیا به ان ها می دهد تا با آنها بی حساب شود. عبدالله بن یحیی گفت: یا امیرالمومنین من چکار کردم که باید اینگونه بلا بر سرم می امد؟ حضرت فرمودند: اینجا نشستی بسم الله نگفتی.

تقدیر خداوند بر اساس اعمال خود انسان است

در روایات ما مکرر آمده است سر دردی می گیرید تیغی به دستتان می رود و ... تمام این ها روی حساب و کتاب است. قسمت یک لباس از پیش دوخته شده نیست که به زور تن ادمی کنند بلکه قسمت را خود ما انسان ها رقم می زنیم درست است که هیچ چیزی نیست که از ظرف تقدیر و قضا و قدر الهی خارج شود اما خود ما دخیل هستیم در اینکه خداوند چگونه رقم بزند تقدیرما را. گاهی خود ما تنبلی کردیم و یک بلایی بر سرمان امده است، درست است که خداوند تقدیر کرده اما تقدیر بر اساس عمل خود ما بوده است که جبری نیست.
فرزند آیت الله شاهرودی نقل می کند در خانه ما میخی داشت که پدرم به من گفت با چکش ان میخ را ثابت کنم و من به ایشان گفتم که دنیا را سخت نگیر و ساده بگذر، پدرم گفت: چکش را بیاور و تنبلی نکن. از تنبلی کردن انسان اسیب می بیند و اسم آن را قسمت می گذارد.  
بارها خداوند از امیرالمومنین علیه السلام امتحان شهادت و جان دادن در راه خدا را گرفته بود اما خواستند از ایشان امتحان شدیدتری بگیرند که صحنه ای را ببیند و جان ندهد. بارها امتحان مردن را خداوند از ایشان گرفت و این بار خواست امتحان نمردن را از ایشان بگیرد که ببیند انچنان حضرت زهرا سلام الله علیها بر زمین افتاد. 

حجت الاسلام
پی نوشت:
1- سوره یوسف آیه 21