ما همان سپرهایِ جانِ مردمیم
قطعه شعری از محمدرضا جعفری تقدیم به شهدای آتشنشان حادثۀ ساختمان پلاسکوی
ما همان سپرهایِ جانِ مردمیم
که اینگونه در خونِ خود شناوریم ،
اما دوباره تر از هر بار ، باید شناخته شویم !
آری ؛
این قطعه ای که نوشته ام
از زبانِ شهیدانِ آتش نشانی ، سروده ام
همانانی که ساعتِ کاریِ آنها ، تازه آغاز شده بود ،
و آمده بودند تا ما را از شعله هایِ آتش ، نجات دهند
که غیرتمندانه ما را نجات دادند ، امّا خود شهید شدند !
آنان برایِ خاطرِ ما ،
شربتِ شیرینِ شهادت را نوشیدند ...
من این بار می خواهم
از لهیبِ آتشی که در خانه هایمان شُعله ور شده است
و همه را داغدار نموده است ،
اینچنین بنویسم :
پرستوهایِ مهاجر
در سقفِ خانه های قدیمی
دارند ناله ای از جنس آوارها ، سر می دهند
و یکی یکی ، به پرواز درآمده اند ...