ضرورت وحدت هیئات مذهبی حول محور ولایت - بخش اول
آیا هیئت تشکیلاتی و ساختار تشکیلاتی در هیأت تعبیر درستی است؟
تعبیر هیأت تشکیلاتی به معنای اینکه هیأت باید دارای تشکیلات، انسجام و نظم تعریف شده ای در بخش ها و ابعاد مختلف خود باشد، تعبیر درستی است. البته چیز جدیدی هم نیست.
هیأت سابقه درخشان و قدیمی دارد. این سابقه نشان می دهد که دارای نظم و انسجام وتعریف مشخصی بوده که تا کنون باقی مانده است؛ چرا که اساسا بی نظمی و آشفتگی باعث نابودی یک نظام می شود.
برای روشن تر شدن بحث از روایت امام صادق (ع) استفاده می کنم. این روایت شریف بسیاری از ابعاد هیأت را بیان کرده است. آن حضرت فرمودند: " اتقوالله و کونوا اخوه برره متحابین فی الله متواصلین متراحمین تزاوروا و تلاقوا و تذاکروا امرنا و احیوه" امام صادق(ع) چند مرحله را می شمارند. اول می فرمایند: " اتقو الله" تقوا در این فضا فقط اجتناب از گناه نیست.
تقوا یعنی عمل کردن بر اساس آنچه مرضی رضای خداوند متعال اس. بنابراین اصل اول در تشکیل هیأت و مجلس ذکر جلب رضایت خدا است که این نکته بسیار مهمی است که متاسفانه خیلی ها از آن غافلند. حال آنکه باید توجه داشت علت محبت ما به اهل بیت مقام و منزلت آنان نزد خداوند است و در واقع محبت به اهل بیت شعبه ای از محبت به خداوند است. نکته بعدی که امام گوشزد می کنند برادری وکمک یار یکدیگر بودن است. برادری که به برادر دیگر بهره و خیری برساند: " اخوه برره". این برادر ی باید توام با عشق و محبت عمیق باشد؛ لذا فرمودند:" متحابین فی الله".
در ادبیات عرب متحاب جایی استفاده می شود که دوست حاضر بشد برای دوست خود جانش را بدهد.
"تواصیلن متراحمین" یعنی این برادری و عشق و محبت بین شما مومنان و شیعیان باید شما را به اتصال، یگانگی و وحدت برساند. یکی از اهداف و انگیزه های ایجاد وحدت روش و رأی است؛نظمی که یک هدف و یک آرمان را دنبال می کند.
اگر آرمان یکی نباشد، نظم هم محقق نخواهد شد. در بعد معنوی قطعا محوریت ذیل اهل بیت(ع) صورت می گیرد. در مفاهیم اجرایی _ عملیاتی نیز این ساختار باید از یک مرکزیت مشخصی اداره شود.
بعضی ها هیئت را با شورا اشتباه گرفته اند. ده بیست نفر برای هیئت تصمیم می گیرند. حال آنکه هیأت فراز و نشیب فراوانی دارد و. با این روند تصمیم گیری در بین راه دچار مشکلات فراوان می شود؛ چرا که تمرکز در مدیریت نیست و اصل اساسی تشکیلات در آن ایجاد نشده است.
در فراز بعدی امام می فرمایند: " متواصلین متراحمین". تعبیر رحمت مشخص است. سپس می فرمایند: " تزاوروا و تلاقوا". اجتماعات را تشکیل بدهید، همدیگر را ببینید با هم دیدار کنید، و " تذاکروا امرنا" امر ما را یاد آوری کنید. خیلی ها یاد آوری امر اهل بیت را بردن نام آن ها را اشتباه می گیرند. امام می فرمایند: " تذاکروا امرنا" ، نه " تذاکروا اسمئنا". بعضی می گویند همین مقدار که اسم ائمه در مجالس برده می شود، کافی است.
البته قطعا اسامی ائمه و بردن نام آن ها حلاوت و معنویت خاص خود را دارد؛ چنان که در زیارت جامعه هم می خوانیم : "فما أحلی أسمائکم و اکرم انفسکم". اما یقینا این مقدار کافی نیست. اگر قرار بود که خداوند زیبایی این اسماء را فقط به جلوه بگذارد، دیگر چه ضرورتی داشت که به آن ها حکومت و تشکیلات بدهد و برای رسیدن به این حکومت و تشکیلات، آن ها را در عرصه عظیم امتحان و مجاهده قرار دهد؟ پس این امر اصل نیست؛ اگر چه خیل فضیلت دارد. بعد می فرماید: " تذاکروا امرنا و احیوه".
بعد از اینکه امر ما را به همدیگر یاد آوری کردید، یعنی به تعبیر امروزی ها ایجاد گفتمان ولایت، گفتمان مدیریت دینی، گفتمان حاکمیت الهی، نباید در این مرحله متوقف بمانید.
مرحله بعدی عملیات است؛ اقدام کنید برای احیا، ایجاد و اقامه اهل بیت(ع)؛ یعنی ولایت اهل بیت(ع) و حاکمیت آنان. از همین تعبیر امام صادق(ع) می توان چنین برداشت کرد که وقتی جمعی تشکیل می شود، اگر نظم بر آ« حاکم نشود و انسجام و اتحاد در رأی و روش و رفتار وجود نداشته باشد، نمی توان امر ائمه را احیا کرد.
مگر می شود بدون نظم و انسجام یک هدف را دنبال کرد؟ چنانچه در یک جمع نظم و اتحاد نظر وجود نداشته باشد، در مسیر، اهداف تغییر می کند، مسیر کج می شود و در رأی و نظرها اختلاف حاکم می شود. وقتی هدف ها متشتت شد، اختلاف نظرها مجموعه را با بحران مواجه می کند.
/ف104