حجت الاسلام ملکی : هفت گروه هستند که روز قیامت زیر سایه رحمت خداوندند / نکویی پور :لب نگار که باشد رطب حرام بود

کد خبر: 6579
مراسم هفتگی هیئت غریب مدینه (موج الحسن علیه السلام) همزمان با ایام ولادت پیامبر (ص) و حضرت صادق (ع) با سخنرانی حجت الاسلام ملکی و مداحی آقایان نکویی پور،شعبانی،ژولیده،نیک نام،عباسی و زارع زاده ، برگزار شد .

اجاقی خبرنگار وارث : مراسم هفتگی هیات غریب مدینه (موج الحسن علیه السلام) هم زمان با ایام ولادت پیامبر اکرم (ص) و امام صادق (ع) ، برگزار شد . در این مراسم حجت الاسلام ملکی سخنرانی کرد و مداحان اهل بیت (ع) آقایان نکویی پور،شعبانی،ژولیده،نیک نام،عباسی و زارع زاده به مولودی خوانی پرداختند .

حجت الاسلام ملکی در صحبت های کوتاه خود به حدیثی از پیامبر (ص) اشاره کرد و گفت : هفت گروه هستند که روز قیامت زیر سایه رحمت خداوند هستند . اول پیشوا و رهبری که به عدل عمل می کند . دوم جوانی که عمر خویش را در عبادت و بندگی خدا می گذراند . سوم کسی که دلش گره خورده به مسجد و عاشق نماز هستند . چهارم کسانی که تمام زندگی خود را در بندگی خدا است .پنجم شخصی که در خلوت یاد خدا می کند و چشمانش پر از اشک می شود . ششم کسی که دعوت می شود به زنا و می گوید من می ترسم از خدا و گناه نمی کنم . هفتم شخصی که مخفیانه صدقه می دهد و کسی نمی فهمد .در ادامه سخنرانی ، حجت الاسلام ملکی فراض های از دعای نماز وتر را خواند و توضیحاتی پیرامون آن داد .

در ادامه مراسم مداحان اهل بیت (ع) به شعر خوانی و سرود خوانی پرداختند .

در زیر شعری که مداح اهل بیت محمد نکویی پور خواند را می خوانیم :

لب نگار که باشد رطب حرام بود
زمان واجبمان مستحب حرام بود

فقیه نیستم اما به تجربه دیدم
بدون عشق مناجات شب حرام بود

اگر که هست طبیبم طبیب دوّاری
به من معالجه ی در مطب حرام بود

برآنکه دشمن اولاد توست نیست عجب
که نطفه اش نسب اندر نسب حرام بود

تو مرد ظرفشناسی و مهِر اولادت
عجم که هست برای عرب حرام بود

تو آفریده شدی و سرآمدت گفتند
هزار مرتبه اَحسن به ایزدت گفتند

تورا به سمت زمین با نسیم آوردند
توآمدی و ملائک خوش آمدت گفتند

نشان دهنده ی معصومیِ قبیله توست
اگر که قّبه خضرا به گنبدت گفتند

تمام آل عبا«کُلنا محمّد» بود
توعین نوری و در رفت و آمدت گفتند

اگر چه یک نفری، جمع چهارده نفری
تورا محمّد و آل محمّدت گفتند

شب ولادتت ای یار می کنم خیرات
نثار مقدم خیر تو چهارده صلوات

مرا اویس شدن در هوای تو کافی است
اگر چه باز ندیدم، دعای تو کافی است

همینکه بوی تو را در مدینه حس کردم
لبم رسید به خاک سرای تو کافی است

چه حاجتی به پسر داری ای بزرگ قریش
همینکه فاطمه داری برای تو کافی است

همینکه اوّل هر صبح پیش زهرایی
برای روشنی لحظه های تو کافی است

تو آن پیمبر دنباله داری و بعدت
اگر علی تو باشد به جای تو کافی است