مداح باید اشارهای بخواند/ اخراجیها کدام هیئت میروند
مداح جوان اهل بیت(ع) ضمن اشاره به بهترین خروجی برای فعالیت جامعه مداحان و انتقاد از عملکرد مسئولین نسبت به برخی مداحان با مستمع چندهزار نفری، از سابقه فعالیت و حضور خودش در این حوزه گفت.
وارث: مکتب اهل بیت(ع) به حدی پر برکت است که هر قدم و فعالیتی در این مسیر برداشته شود برای انسان ماندگار و مایه خیر و برکت خواهد شد. حضور در مسیر قرآن و اهل بیت(ع) انسان را به سوی موفقیت و سعادت هدایت میکند و چه خوب است که انسان از بدو تولد در محیطی قرار گیرد که نور قرآن و اهل بیت(ع) در آن گرمابخش و هدایت کننده باشد.
آنان که با استفاده از الگوی قرآن تربیت یافته مکتب اهل بيت(ع) باشند، میتوانند مسير زندگی خود را به درستی تبيين کرده و برای رشد و تعالی خود از وجود مقدس آنان بهره ببرند. اینبار در پنجمین برنامه از سلسله جلسات سیاه مشق عشق و هم زمان با ایام شهادت حضرت زهرا(س)، به سراغ جواد تلطفی، ستایشگر فرهیخته و مداح خوش آتیه امروز کشورمان رفته ایم. جوانی که با قرآن و مداحی از کودکی آشناست و به واسطه خانواده خود در این عرصه هدایت یافته است. جواد تلطفی بسیار شیرین سخن میگوید و خواندنش تلفیقی از سبک سنتی و مدرن است؛ او توانایی خواندن به اکثر زبانها و لهجههای کشور را دارد و در چند کشور مداحی و نوحهخوانی کرده است. در ادامه این گفتوگو را دنبال خواهید کرد:
*لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید که چگونه با مداحی و ستایشگری آشنا شده و به این عرصه ورود پیدا کردید؟
جواد تلطفی متولد سال ۱۳۶۰ و زاده همدان هستم؛ در یک خانواده ۱۰۰ درصد مذهبی و انقلابی از ناحیه پدری و مادری متولد شدم؛ خانواده ما در سطح جامعه آن روز جز خانوادههای سرشناس بودند و پدرم از کسانی بود که در ایام انقلاب نقشآفرینی تاثیرگذاری داشتند؛ ایشان فرد بسیار زحمتکشی بود که با تلاش و کوشش زندگی خود را اداره کرد و بعد از انقلاب وارد صدا و سیما شد. پدرم از پایه در کار ساخت و ساز مساجد و تاسیس هیئت و کارهای عام المنفعه بودند و به نوعی تمامی هیئتهای استان همدان، ایشان را میشناختند.
آنان که با استفاده از الگوی قرآن تربیت یافته مکتب اهل بيت(ع) باشند، میتوانند مسير زندگی خود را به درستی تبيين کرده و برای رشد و تعالی خود از وجود مقدس آنان بهره ببرند. اینبار در پنجمین برنامه از سلسله جلسات سیاه مشق عشق و هم زمان با ایام شهادت حضرت زهرا(س)، به سراغ جواد تلطفی، ستایشگر فرهیخته و مداح خوش آتیه امروز کشورمان رفته ایم. جوانی که با قرآن و مداحی از کودکی آشناست و به واسطه خانواده خود در این عرصه هدایت یافته است. جواد تلطفی بسیار شیرین سخن میگوید و خواندنش تلفیقی از سبک سنتی و مدرن است؛ او توانایی خواندن به اکثر زبانها و لهجههای کشور را دارد و در چند کشور مداحی و نوحهخوانی کرده است. در ادامه این گفتوگو را دنبال خواهید کرد:
*لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید که چگونه با مداحی و ستایشگری آشنا شده و به این عرصه ورود پیدا کردید؟
جواد تلطفی متولد سال ۱۳۶۰ و زاده همدان هستم؛ در یک خانواده ۱۰۰ درصد مذهبی و انقلابی از ناحیه پدری و مادری متولد شدم؛ خانواده ما در سطح جامعه آن روز جز خانوادههای سرشناس بودند و پدرم از کسانی بود که در ایام انقلاب نقشآفرینی تاثیرگذاری داشتند؛ ایشان فرد بسیار زحمتکشی بود که با تلاش و کوشش زندگی خود را اداره کرد و بعد از انقلاب وارد صدا و سیما شد. پدرم از پایه در کار ساخت و ساز مساجد و تاسیس هیئت و کارهای عام المنفعه بودند و به نوعی تمامی هیئتهای استان همدان، ایشان را میشناختند.
پدرم در زمان خود بهعنوان یک ریش سفید نقشآفرین بود و مردم کوچه و بازار از ایشان مشورت و راهنمایی میگرفتند. پدر بزرگ پدری هم یکی از مداحان و شاعران بزرگ زمان خود با تخلص ناظم همدانی در همدان بودند که نوحههای بسیار مطرحی دارند. پدر مادری هم از افرادی بودند که شیفته و عاشق اهل بیت(ع)، بودند؛ به صورتی که هر زمان در حضور ایشان به حضرت سید الشهدا(ع)، سلام گفته میشد، بلافاصله اشک از دیدگانشان سرازیر میشد؛ ایشان ارتباط بسیار زیادی هم با عرفا و روحانیون همدان داشتند و در جلسات بسیاری که مرتبط با اهل بیت(ع)، بود حضور مستمر داشتند.
ایشان به همه نوهها ازجمله من همیشه تاکید میکردند، تنها چیزی که شما را در دنیا نجات میدهد جلسات اهل بیت(ع)، است و تا جایی که میتوانید از این جلسات فاصله نگیرید چراکه این فاصله گرفتن اتفاقاتی را در زندگی شما به وجود میآورد که قابل جبران نیست.
یک مجمع الذاکرین خانوادگی
خانواده ما به نوعی یک مجمع الذاکرین خانوادگی است؛ داییها، عمو، برادر، پدر و پدربزرگان من همه مداح و ذاکر اهل بیت بوده و هستند و من در چنین جمعی رشد کردم و پرورش یافتم؛ زمانی که کار مداحی را شروع کردم مشکلات و گیر کارها را این جمع حرفهای میگرفتند؛ لذا چکشکاریها را در خانه یاد گرفتم.
کار مداحی را از سن ۸ سالگی شروع کردم و در سن ۱۰ سالگی با مجموعههایی که در سطح شهر با مداحی مرتبط بودند شروع کردم، که ازجمله آنها میتوانم به مجمع الذاکرین همدان زیر نظر سید محمود باقری و جامعه مداحان و شعرای آل محمد(ص)، زیر نظر مرحوم حاج علی اصغر سپهری اشاره کنم. استاد مرحوم حاج علی اصغر سپهری مداحان بسیار خوبی را تربیت کردهاند، چراکه فنی، دقیق و اصولی این کار را انجام میدادند و من از ایشان هم مطالب بسیاری را فرا گرفتم. بعد از آشنایی با این مجموعهها و این اساتید با مجموعه هیئت رزمندگان و جامعه مداحان همدان شروع به فعالیت حرفهایتری کردم و کمی از حالت سنتی خارج شدم.
اول باید قرآن خود را تکمیل کنید و بعد به سراغ مداحی بروید
سوم راهنمایی بودم که در مسابقات کشوری قرآن کریم مقام سوم را کسب کردم؛ مشوق و استاد قرآنی من پدرم بود، ایشان به طور جد میگفتند که اول باید قرآن خود را تکمیل کنید و بعد به سراغ مداحی بروید؛ لذا در خانه فضایی را ایجاد کرده بودند که فرزندانشان با قرآن هم انس بگیرند. پدر بزرگم نیز با نوهها کلاس قرآنی میگذاشتند و به بچهها جایزه میدادند تا در این جلسات حضور پیدا کنند؛ یک کلاس قرآن هم خدمت حاج آقای مسگریان میرفتیم، ایشان یکی از قاریان و نماینده آیت الله نوری همدانی در استان همدان هستند، از چنین فضایی بود که وارد تشکیلات هیئتی شدیم و از هیئتهای مذهبی هم وارد برنامههای ادارات و بعد از آن در سال ۱۳۸۱ وارد برنامههای هیئت رزمندگان شدم و سه سال پیاپی در دهه اول محرم در هیئت رزمندگان برنامه مستقیم داشتم.
*شما ساکن همدان بودید و مداحی را از آنجا فرا گرفتید؛ چه شد که با جلسات تهران آشنا شدید و در پایتخت فعالیت خود را ادامه دادید؟
در سال ۶۹ اولین مداحی را در هیئت رزمندگان همدان خواندنم؛ بعد از آن برنامههای تلویزیونی استانی را داشتم و بعد در برنامه کاروان عاشورایی شبکه یک سیما اجرا داشتم و در همین جریان آهسته، آهسته دوستانی را در تهران پیدا کردیم. جرقه و آوازه تهران آمدن من از کربلا شروع شد؛ در آنجا برنامهای را که اجرا میکردیم که دوستانی زیادی از تهران میآمدند و برنامهها را دنبال میکردند، در این جریان برخی دوستان من را برای اجرای برنامه به تهران دعوت کردند.
سال ۸۳ اولین باری بود که دهه اول محرم به تهران میآمدم؛ یکی از افتخارات من این بود که در اولین برنامه هیئتی خود در مسجد صدریه و در محضر آیت الله خلخالی در تهران اجرای برنامه داشتم. شب دوم این برنامهها بود که من را صدا زدند و گفتن که آقای خلخالی با من کار دارند، خدمت ایشان که رسیدم از من بسیار تشکر کردند و گفتند که تو جوانی اما خیلی فنی و جا افتاده اجرا کردی؛ ایشان همیشه بعد از منبر و روضه از مجلس خارج میشدند و این امر من را بسیار تشویق میکرد، همیشه از من تشکر میکردند و میگفتند که تو روضه خود را با شعر شروع میکنی و حرف اضافه نمیزنی؛ این شیوه اساتید بزرگ مداحی بود.
تردد من به تهران شروع شده بود و نم نم جلسات بیشتری را در تهران اجرا میکردم؛ این روند تا اعزام من به خارج از کشور ادامه داشت. بعد از آن با صحبتهای یکی از اساتید حوزوی به خارج کشور اعزام شدم و به عنوان مداح فعالیت میکردم؛ در کشور آلمان و تانزانیا اجرای برنامه داشتم و بعد از آن در کشور فیلیپین اجرای برنامه داشتم؛ البته همین موضوع ذهنم را درگیر کرده بود چراکه داشت من را از جلسات تهران دور میکرد، از این رو اعزام به لندن را انجام ندادم و به جلسات تهران بازگشتم و سال ۸۶ به بعد در شهرستانها اجرای برنامه داشتم و این روند تا اوایل سال ۸۹ ادامه داشت.
*مداحی را به عنوان یک شغل نکاه میکنید و یا در حرفه دیگری هم مشغول به کار هستید؟
بعد از خدمت سربازی به سازمان زندانها به عنوان مسئول دارالقرآن آنجا ورود پیدا کردم که در آنجا بنا به پیشنهاداتی که شد استخدام آموزش و پرورش شدم.
* مداحانی هستند که فنی نمیخوانند اما کارشان بسیار گرفته، در چنین فضایی چقدر ضرورت دارد که فنی خواند؟
معتقدم کسی که قصد رانندگی در کنار یک راننده حرفهای دارد، اگر قانونمند عمل کند آن فرد به راننده اعتماد میکند و فردای آن روز در رانندگی بعدی هم همراه راننده خواهد بود ولی اگر به در و دیوار بزند و غیر قانونی رانندگی کند همراهی نخواهد داشت و این موضوع دراز مدت خودش را نشان میدهد؛ کار حرفهای و غیر حرفهای در مداحی دقیقا همین است.
مداحی که دوست دارد مدام در ذهن مردم باشد باید کار را فنی اجرا کند
ما میخواهیم یک عمر مداح باشیم نه برای چند سال کوتاه؛ لذا اگر قاری و یا مداح دوست دارد مستدام در ذهن مردم باشد باید کار را فنی و بهصورت حرفهای شروع کند. لازمه این کار هم این است که اگر میخواهد موفق باشد باید یک استاد پیدا کند؛ استاد هم باید به واقع استاد باشد؛ پیشنهادم به هرکسی که در این حوزه قدم بر میدارد این است که اول به دنبال یک استاد مطلع این حوزه بروند چراکه اگر استاد خوبی داشته باشید یک عمر جلو خواهید بود؛ بعد که درس را در محضر استاد گذراندید، معصوم(ع)، به ما میگوید که فرزند زمان خودت باش؛ لذا باید به دنبال این باشیم که در این جامعه جوانان و عموم را چگونه نگه داریم و این علم برگرفته از تبادلات ما در سطح جامعه و حضور در جلسات و مجالس است.
* بسیاری از مداحان ما امروز به دنبال این هستند که با یک نگاه ویترینی کارهایی را ارائه دهند که تنها موجب جذب جوانان میشود اما هیچ بعد آموزشی و تربیتی در آنها رعایت نمیشود؛ لذا با نگاه فرهیختگی امروزی فاصله میگیرند؛ چگونه باید این موقعیتها را به فرصت تبدیل کرد و جوانان پرشوری که جذب این هیئتهای چند ده هزار نفری میشوند آموزش داد؟
انسان همیشه به دنبال این بوده که پیشرفت و ترقی کند و این پله پله رفتن به بالا را همه دوست داریم، اما شرطی را هم در این حرکت باید رعایت کنیم. امروز فضای جامعه ما به جایی رسیده که جوانان و عموم مردم به هیئتهایی وارد میشوند که شور خواندن در آن زیاد باشد؛ لذا مردم و جامعه به این قصه بیشتر علاقمند شدهاند و مایلند که مداحان به جای روضه بیشتر شور بخوانند، البته این آسیبهایی دارد که به دلیل تغییر روند ذائقه جامعه در این حوزه است.
حاج محمد نوروزی اخیرا در همایشی گفته بودند که «جوانان؛ من با خواندن شما و اینکه چه و چطور میخوانید کاری ندارم؛ ولی طوری بخوانید که اگر در حرم امام رضا(ع) دعوت شدید بتوانید آن را بخوانید»؛ این یک اصل است که مقیاس مداح باید اهل بیت(ع) و آنچه آنها از ما خواستهاند باشد؛ آیا ما فقط باید موضوع کربلا را در هیئتها و مجالس مطرح کنیم و یا اینکه بگوییم که چرا بعد از هزار و چهار صد سال هنوز نام امام حسین(ع)، زنده است؟ ما باید روی کدام فرهنگ کار کنیم؟
شناساندن اهل بیت در مجالس مداحان به مردم کم شده است
متاسفانه شناساندن اهل بیت در مجالس مداحان به مردم کم شده است؛ مدیحهخوانی و روضهخوانی هم کم شده است؛ مداح باید اشارهای بخواند و چیزهایی را بخواند که اهل بیت(ع) را معرفی کنند و زمانی که مستمع را به حدی از معارف اهل بیت(ع) آشنا کرد تنها کافی است به امام حسین(ع) با آن عظمت یک سلام بدهد و روضه خود را تمام شده بداند؛ روضهخواندن مخصوص یک روز خاص است و متاسفانه این موضوع از مجالس ما رخت بر بسته است.
معروفیت خوب است اما چرا با این وسیله؟
ما امروز به این رسیدهایم که ظاهر و ویترین کار را ببینیم و به دنبال ستاره شدن هستیم تا معروف شویم؛ معروفیت خوب است اما چرا با این وسیله؟ همیشه با خودم میگویم که، نشود روزی که فردای آن روز به من بگویند با یک بیت تو و یا خواندن تو فردی از امام حسین(ع) و مکتب اهل بیت(ع)، زده شده و یا از هیئت دور شده است .مقیاس ما همیشه باید اهل بیت(ع) باشد و ببینیم آنها از ما چه میخواهند. جلسات مداحانی که شورخوانی دارند معمولا بیش از سایر مداحان است و این افراد همیشه مخاطب خاص خود را دارند اما دریغ از بعد آموزشی و یا تربیتی، درست است که این جوانان جذب هیئت میشوند اما آن چیزی را که باید فرا نمیگیرند؛ چه باید کرد که جوانان و عموم از ابتدا تا انتهای مجلس از روضهخواندن تا شور و منبر حضور داشته باشند و درک خود را افزایش دهند؟
ما باید فضایی را ایجاد کنیم تا افرادی که مد نظر و مورد پسند همه هستند و گل مجلسشان هم سینهزنی است دعوت شده و با آنها در مورد بعد تربیتی و آموزشی این فرصت صحبت کرد. باید روی این افراد کار کرد و نظام باید این مداحان را دریابد و برای آنها سرمایهگذاری کند.
چطور میشود مداحی با یک سیب ۷ هزار نفر را جذب میکند ولی فردی با یک سفره رنگین در هیئت تنها ۲۰۰ نفر را جذب میکند؟ تفاوت این دو در چیست؟ لذا باید با این مداحان راه بیایم و با آنها صحبت کنیم؛ باید از هر طریقی به آنها بگوییم که با این شیوه مداحی، جوانان زیادی جذب شدهاند اما احتمال اینکه با این روش تا چند سال دیگر جوانان دم از حسین(ع)، نزنند وجود خواهد داشت. باید با آمار با آنها صحبت کنیم و آنها را متقاعد کنیم که به چه سمتی باید حرکت کنند و از این جمعیت و مستمع چند هزار نفری بهترین استفاده را داشته باشیم.
متاسفانه هیچ نهاد و یا مسئولی تا کنون این کار را نکرده و هیچکس با یک نفر از این افراد آنطور که باید صحبت نداشته؛ همه اینکار را از دوش خود رها میکنند، اما این بهترین خروجی برای فعالیت جامعه مداحان است. زمانی در این عرصه موفق خواهیم بود که سران این کار با صد نفر از نخبگان و اساتید در این حوزه را جمع کنیم و مطالعهای را در مورد سود و زیان مداحی در دین داشته باشیم؟ ما میخواهیم کار مستحب انجام دهیم اما میبینیم فعل حرام انجام دادهایم؛ مداحی یک کار مستحب است و کار واجبی نیست و هیچ مرجع تقلیدی نگفته که اینکار واجب است، متاسفانه ۹۹ درصد این رفتارها و بیاخلاقیها هم ناخواسته است و میبینیم که ناخواسته در زمین دشمن در حال بازی کردن هستیم.
*نظر شما در مورد سخنان رهبری به جامعه مداحان چیست؟
ما در سخنان رهبری تنها شنونده بودهایم، چرا که اگر گوش میدادیم این وضع جامعه مداحی نمیشد؛ آقا خیلی از مسائل را باز کرد و خیلی چیزها را مطرح کردند اما متاسفانه کمیتهای وجود نداشت که سخنان آقا را بعد از میلاد حضرت زهرا(س) در طول سال برای مداحان بخوانند و آن را به عنوان یک الگو برای مداحان ارائه دهند. آقا هر سال برای مداحان یک پیام دارند اما چرا این پیام تیتر مجالس ما مداحان نمیشود، چرا این پیامها سرلوحه ما مداحان نمیشود؟
*زمانی که مداحان به پیامهای مقام معظم رهبری عمل نکنند تکلیف نهادهای این حوزه چیست؟
بحث این است که اگر بدانید و انجام ندهید قصه آن متفاوت میشود؛ دستگاهها باید به وظیفه خودشان در این زمینه عمل کنند تا حرفی برای گفتن باقی نماند، بعد از آن میتوانند بگویند که ما فعالیت را انجام دادیم اما آنها عمل نکردند؛ با توجه به همین موضوع ما کتابی را در مورد سخنان رهبری در رابطه با مداحان نداریم، چرا آنها را تبیین نمیکنیم؟ اینها آسیب و کم کاری است.
حالا باید این سوال را از خودمان بپرسیم که چرا برخی هیئتها در یک جلسه مستمع چند ده هزار نفری دارند اما برخی در طول سال به هزار نفر نمیرسد؟ چرا این توانسته و آن نمیتواند؟ پاسخ آن این است که ما هیئت را اداری و سازمانی و درگیر کاغذبازی کردهایم. مداحی که مستمع زیاد دارد از دل مردم شروع کرده است و مسیر خودش را میرود؛ لذا وظیفه ما در این مسیر این است که وقتی میبینیم این راه جواب داده است با یک نگاه مدیریت شده و با برنامهریزی این راه را دنبال کرده، با دل مردم شروع کنیم و از سازمانی شدن و کاغذبازی در هیئتها دوری کنیم.
هیئتها در حال از دست رفتن است
چرا باید در هیئت امام حسین(ع) کار تشکیلاتی کنیم؟ ما باید کاری کنیم که هیئت مردمی شود و وقتی از دل مردم بیرون بیاید موفق خواهد شد، اگر جواد مقدم امروز موفق است بخاطر مردمی بودنش است. نظام باید این مداحان را دریابید و پای حرف آنها بنشیند و با قاعده و اصول آنها را هدایت کند، و با دست پر با آنها صحبت کند؛ متاسفانه هیئتها در حال از دست رفتن است، چون ما با این مداحان اصولی صحبت نکردهایم و آنها را کوبیدیم. یکی از آنها تشکر نکرد، خودی و ناخودی آنها را کوبید؛ لذا ما باید با این افراد با منطق و آمار صحبت کرده، آنها را جذب و با متخصصان با آنها به گفتوگو بنشینیم؛ البته سازمان تبلیغات در این موضوع باید جوابگو باشد.
چرا در یک هیئت مستمع از هر جنسی، از اخراجیها گرفته تا معتاد وجود دارد؟ تمام این موارد بخاطر این است که آن مداح شور خوان است؛ ما هرچه بکاریم همان را درو میکنیم، اما متاسفانه در این زمینه خوب کار نکردهایم، در نهضت امام حسین(ع) نباید اینقدر درگیری و اختلاف وجود داشته باشد، باید اعتراف کنیم که ما نتوانستیم با برخی مداحان کنار بیاییم آنها را کوبیدیم.
*به نظر شما آیا هیئت جای منابر سیاسی است؟
هم منبر و هم هیئت باید سیاسی باشد، اما با خوراک و حرف خودمان؛ گاهی یک بیت شعر کار ۵۰۰ منبر را انجام میدهد؛ به نظر شما در زمان دفاع مقدس، آیا مداحی آهنگران جوانان را جذب جبهه میکرد و یا منبرها؟ ما اگر میخواهیم حرفی را بزنیم باید در قالب شعر باشد؛ مداح باید سخنرانی بلد باشد، اما مداحی مداح است که بتواند حرفش را با شعر بگوید. شعر امام حسین(ع) باید حماسی باشد، حماسهای که مردم را با تفکر اهل بیت(ع)، آشنا کند؛ متاسفانه ما خط کشیهایمان درست نبوده و نتوانستهایم به درستی عمل کنیم. ما مامور به اشاره هستیم و در خواندنهایمان باید تنها اشاره داشته باشیم نه اینکه یک ماجرا را از ابتدا تا آنها بیان کنیم؛ مداحان ما به انقلاب سرخ امام حسین(ع) مدیون هستند و تداوم انقلاب امام حسین(ع)، انقلاب اسلامی ما شده است.
هدف انقلاب ما این بود که به ظالم بها ندهیم و از همه چیزمان برای زنده نگه داشتن دینمان بگذاریم، وای به حال مداحی که به خون شهدا و این انقلاب پشت کند، هر مداحی که به خون شهدا پشت کند، به امام حسین(ع)، پشت کرده است؛ شهدا رفتند تا ما زنده باشیم. در قاموس اهل بیت(ع) تبانی با دشمن وجود ندارد. پس نباید خط کشی کنیم که تعدادی را مداح انقلابی و سایر را غیر انقلابی بنامیم.
برنامه سیاه مشق عشق با هدف ترغیب و تشویق جوانان برای ورود به عرصه ستایشگری (صحیح خوانی)، شناسایی و ارائه الگوی مناسب به جوانان علاقمند و راهکارهای برقراری ارتباط بین مساجد و هیئات با کرسیهای تلاوت برگزار میشود.