تسلیم شدن در برابر قضای الهی
عدهای به محضر امام باقر علیهالسلام رسیدند و دیدند که یکى از فرزندان او بیمار شده است و امام ناراحت و اندوهگین است...
وارث: یکی از موضوعات محوری و بنیادین در رابطه خلق با خالق مسئله رضا بر قضای الهی است. البته مقدمه رضا، صبر است و تا کسی به مقام صبر نرسد نمیتواند در برابر مقدرات الهی راضی و خشنود باشد. البته مسلم است که نگاه ما به مسئله رضا به میزان نقشی که برای خدا در عالم قائلیم بازمیگردد. برای مثال اگر کسی نقش خداوند را تنها محدود در امور غیر اختیاری انسانها بداند برای او مسئله رضایتمندی بسیار محدود خواهد بود. چنین افرادی معرفت اندکی به قدرت لایزال الهی دارند و گمان میکنند زمام امور به دست بشری است که ضعف مطلق است.
ما نباید سه نکته را از یاد ببریم:
1- همه کارها و امور به خداوند تعالی انتساب دارد و تحت ید قدرت اوست.
2- همه امور بر اساس حکمت خداست که ما از آن آگاهی نداریم.
3- خداوند نیز برای مؤمن جز خیر مقدر نمیکند.
اگر این سه نکته را باور کردیم قطعاً میزان رضایتمندی ما افزایش خواهد یافت.
در همین ارتباط حدیث قدسی بسیار زیبایی نقلشده است که نشان میدهد عاقلانهترین کار تسلیم شدن در برابر قضای الهی است. از امیرالمؤمنین علیهالسلام نقلشده است که فرمود:
«أَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَى دَاوُدَ علیهالسلام يَا دَاوُدُ تُرِيدُ وَ أُرِيدُ وَ لَا يَكُونُ إِلَّا مَا أُرِيدُ فَإِنْ أَسْلَمْتَ لِمَا أُرِيدُ أَعْطَيْتُكَ مَا تُرِيدُ وَ إِنْ لَمْ تُسْلِمْ لِمَا أُرِيدُ أَتْعَبْتُكَ فِيمَا تُرِيدُ ثُمَّ لَا يَكُونُ إِلَّا مَا أُرِيد.» (1)
خدای عزوجل به داوود وحی کرد: اي داوود! تو ارادهای میکنی و من هم ارادهای میکنم ولی [درنهایت] جز آنچه من اراده میکنم واقع نمیشود!
پس اگر تو در برابر اراده منِ خدا تسلیم شدی، من نیز آنچه میخواستی و اراده کرده بودی به تو عطا میکنم؛ ولی اگر تسلیم اراده من نشوی، تو را در آنچه که میخواهی بهزحمت مياندازم. دستآخر هم چیزی جز آنچه که من میخواهم واقع نمیشود [یعنی اولاً بازهم بعد از بهسختی افتادن تو اگر منِ خدا نخواهم به حاصلی نخواهی رسید و ثانیه تو دیگر اجری نخواهی برد].»
سه نکته کوتاه:
**عاقلانهترین تصمیم!
این روایت درس بزرگی برای همگان دارد و کمک شایانی در تغییر نگرش و ایدئولوژی انسان نسبت به وقایع و پستیوبلندیهای زندگی خواهد داشت. لذا عاقلانهترین تصمیم این است که به خواست خدا راضی باشیم و اگر خواستهای هم مدنظر داریم آن را مشروط و گرهخورده به خواست خدا نماییم. مسئله صبر و رضا آنقدر اهمیت دارد که امام سجاد (ع) آن دو را راس و سر طاعات الهی برمیشمرد و میفرماید اگر بر قضای الهی صبر کردی و راضی شدی خدا نیز جز خیر برایت مقدر نخواهد کرد. (2)
**تسلیم اراده الهی در مقابل بیماری لاعلاج فرزند
چندی پیش به مناسبتی حدیث قدسی فوق را برای جمعی نقل کردم. یکی از دوستان گفت از این روایت درس بزرگی گرفتم، اینکه تسلیم خواست خدا باشم. میگفت فرزند جوانی دارم که تابهحال چند هزار قرص خورده و بیماریاش بهبود پیدا نکرده است. هر وقت باخدا راز و نیاز میکردم میگفتم خدایا به مقدساتت قسم او را شفا بده. مشهد هم میرفتم فقط از حضرت شفا طلب میکردم. امروز به خدا گفتم خدایا من تسلیم قضای توام. هرچه صلاح بدانی در برابر آن صابر و راضیام.
**برخورد عجیب امام باقر (ع) باخبر مرگ فرزندشان
عدهای به محضر امام باقر علیهالسلام رسیدند و دیدند که یکى از فرزندان او بیمار شده است و امام ناراحت و اندوهگین است. با خود گفتند: اگر این کودک از دنیا برود میترسیم امام را آنگونه ببینیم که نمیخواهیم در آن حال باشد. چیزى نگذشت که صداى شیون اهل خانه بلند شد و فرزند امام از دنیا رفت . آنگاه حضرت نزد آنها آمد درحالیکه چهره او نگران نبود و ناراحتیها قبل از سیماى او برطرف شده بود. به امام عرض کردند: فدایت شویم ما ترس آن داشتیم که با مرگ فرزند حالتى پیدا کنید که ما هم به خاطر اندوه شما غمگین شویم.
حضرت به آنها فرمود: ما میخواهیم کسى را که دوست داریم بهسلامت باشد اما وقتى امر الهى فرارسد تسلیم اراده خداوند هستیم. (3)
پینوشت:
1- توحید صدوق، 337
2- قال السجاد (ع): «الصَّبْرُ وَ الرِّضَا عَنِ اللَّهِ رَأْسُ طَاعَةِ اللَّهِ وَ مَنْ صَبَرَ وَ رَضِيَ عَنِ اللَّهِ فِيمَا قَضَى عَلَيْهِ فِيمَا أَحَبَّ أَوْ كَرِهَ لَمْ يَقْضِ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ فِيمَا أَحَبَّ أَوْ كَرِهَ إِلَّا مَا هُوَ خَيْرٌ لَه؛ صبر و رضای از خدا رأس اطاعت خداست و کسی که صبر کند و در آنچه که خدا بر او مقرر کرده است ـخواه خوشایند او باشد و خواه ناخوشایندـ خداوند عزوجل در آنچه دوست دارد، یا ناخوش دارد چیزی جز خير برای او مقرر نکند.» (کافی، ج2، ص60)
3- وسائل الشيعه ، ج 12، ص 135
ما نباید سه نکته را از یاد ببریم:
1- همه کارها و امور به خداوند تعالی انتساب دارد و تحت ید قدرت اوست.
2- همه امور بر اساس حکمت خداست که ما از آن آگاهی نداریم.
3- خداوند نیز برای مؤمن جز خیر مقدر نمیکند.
اگر این سه نکته را باور کردیم قطعاً میزان رضایتمندی ما افزایش خواهد یافت.
در همین ارتباط حدیث قدسی بسیار زیبایی نقلشده است که نشان میدهد عاقلانهترین کار تسلیم شدن در برابر قضای الهی است. از امیرالمؤمنین علیهالسلام نقلشده است که فرمود:
«أَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَى دَاوُدَ علیهالسلام يَا دَاوُدُ تُرِيدُ وَ أُرِيدُ وَ لَا يَكُونُ إِلَّا مَا أُرِيدُ فَإِنْ أَسْلَمْتَ لِمَا أُرِيدُ أَعْطَيْتُكَ مَا تُرِيدُ وَ إِنْ لَمْ تُسْلِمْ لِمَا أُرِيدُ أَتْعَبْتُكَ فِيمَا تُرِيدُ ثُمَّ لَا يَكُونُ إِلَّا مَا أُرِيد.» (1)
خدای عزوجل به داوود وحی کرد: اي داوود! تو ارادهای میکنی و من هم ارادهای میکنم ولی [درنهایت] جز آنچه من اراده میکنم واقع نمیشود!
پس اگر تو در برابر اراده منِ خدا تسلیم شدی، من نیز آنچه میخواستی و اراده کرده بودی به تو عطا میکنم؛ ولی اگر تسلیم اراده من نشوی، تو را در آنچه که میخواهی بهزحمت مياندازم. دستآخر هم چیزی جز آنچه که من میخواهم واقع نمیشود [یعنی اولاً بازهم بعد از بهسختی افتادن تو اگر منِ خدا نخواهم به حاصلی نخواهی رسید و ثانیه تو دیگر اجری نخواهی برد].»
سه نکته کوتاه:
**عاقلانهترین تصمیم!
این روایت درس بزرگی برای همگان دارد و کمک شایانی در تغییر نگرش و ایدئولوژی انسان نسبت به وقایع و پستیوبلندیهای زندگی خواهد داشت. لذا عاقلانهترین تصمیم این است که به خواست خدا راضی باشیم و اگر خواستهای هم مدنظر داریم آن را مشروط و گرهخورده به خواست خدا نماییم. مسئله صبر و رضا آنقدر اهمیت دارد که امام سجاد (ع) آن دو را راس و سر طاعات الهی برمیشمرد و میفرماید اگر بر قضای الهی صبر کردی و راضی شدی خدا نیز جز خیر برایت مقدر نخواهد کرد. (2)
**تسلیم اراده الهی در مقابل بیماری لاعلاج فرزند
چندی پیش به مناسبتی حدیث قدسی فوق را برای جمعی نقل کردم. یکی از دوستان گفت از این روایت درس بزرگی گرفتم، اینکه تسلیم خواست خدا باشم. میگفت فرزند جوانی دارم که تابهحال چند هزار قرص خورده و بیماریاش بهبود پیدا نکرده است. هر وقت باخدا راز و نیاز میکردم میگفتم خدایا به مقدساتت قسم او را شفا بده. مشهد هم میرفتم فقط از حضرت شفا طلب میکردم. امروز به خدا گفتم خدایا من تسلیم قضای توام. هرچه صلاح بدانی در برابر آن صابر و راضیام.
**برخورد عجیب امام باقر (ع) باخبر مرگ فرزندشان
عدهای به محضر امام باقر علیهالسلام رسیدند و دیدند که یکى از فرزندان او بیمار شده است و امام ناراحت و اندوهگین است. با خود گفتند: اگر این کودک از دنیا برود میترسیم امام را آنگونه ببینیم که نمیخواهیم در آن حال باشد. چیزى نگذشت که صداى شیون اهل خانه بلند شد و فرزند امام از دنیا رفت . آنگاه حضرت نزد آنها آمد درحالیکه چهره او نگران نبود و ناراحتیها قبل از سیماى او برطرف شده بود. به امام عرض کردند: فدایت شویم ما ترس آن داشتیم که با مرگ فرزند حالتى پیدا کنید که ما هم به خاطر اندوه شما غمگین شویم.
حضرت به آنها فرمود: ما میخواهیم کسى را که دوست داریم بهسلامت باشد اما وقتى امر الهى فرارسد تسلیم اراده خداوند هستیم. (3)
پینوشت:
1- توحید صدوق، 337
2- قال السجاد (ع): «الصَّبْرُ وَ الرِّضَا عَنِ اللَّهِ رَأْسُ طَاعَةِ اللَّهِ وَ مَنْ صَبَرَ وَ رَضِيَ عَنِ اللَّهِ فِيمَا قَضَى عَلَيْهِ فِيمَا أَحَبَّ أَوْ كَرِهَ لَمْ يَقْضِ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ فِيمَا أَحَبَّ أَوْ كَرِهَ إِلَّا مَا هُوَ خَيْرٌ لَه؛ صبر و رضای از خدا رأس اطاعت خداست و کسی که صبر کند و در آنچه که خدا بر او مقرر کرده است ـخواه خوشایند او باشد و خواه ناخوشایندـ خداوند عزوجل در آنچه دوست دارد، یا ناخوش دارد چیزی جز خير برای او مقرر نکند.» (کافی، ج2، ص60)
3- وسائل الشيعه ، ج 12، ص 135