چرا حضرت ام البنین در کربلا حضور نداشت؟
وارث: وي اظهار داشت: درباره چگونگي ازدواج ايشان با اميرالمؤمنين (ع) بنا به نقل بسيار معروف و مشهور، حضرت علي با برادر خويش عقيلبن ابيطالب مشورت كرد و از آنجايي كه عقيل، نسبشناس برجستهاي بود و نسبت به تمامي قبايل مختلف عرب شناخت داشت، حضرت با او مشورت كرد كه همسري از خانوادهاي اصيل كه به دلاوري مشهور باشد و بتواند فرزندان دلاوري به دنيا آورد را به او معرفي كند كه عقيل هم به حضرت امير (ع) عرض كرد من «فاطمه كلابيه» از قبيله بني كلاب را به شما معرفي ميكنم چرا كه در ميان عرب، دليرتر از مردان بنيكلاب وجود ندارد و حضرت علي (ع) با اين بانو كه دختر خالد كلابي بود ازدواج كرد.
اين كارشناس تاريخ عنوان كرد: از اين بانو چهار فرزند پسر به نامهاي عباس، عبدالله، جعفر و عثمان متولد شدند. اما اينكه امالبنين (س) در واقعه كربلا حضور داشت علت آن را نميدانيم چه بسا شايد بنا بر مصلحت و يا نظر خود حضرت سيدالشهداء (ع) بود كه در مدينه باقي بماند و در پايان اين حركت عظيم كه شهادت رقم خورده بود نميخواست كه وقتي چهار فرزندش به شهادت ميرسند شاهد صحنه شهادت فرزندانش باشد.
وي خاطرنشان كرد: حضرت امالبنين (س) و شرح حال موقعيت ايشان بسيار محدود و مختصر است كه نه سال تولد آن بزرگوار را به درستي ميدانيم و نه سال رحلتش را و شايد به همين دليل است كه اطلاعات ما محدود بوده و از علت دقيق عدم حضور ايشان در كربلا نيز مطلع نيستيم.
رجبي دواني اظهار داشت: اما در واقعه كربلا و در ارتباط با عكسالعمل آن بانوي بزرگوار با شنيدن خبر شهادت حضرت سيدالشهداء (ع) و يارانش نكته اي داريم كه دلالت بر معرفت آن بانوي بزرگوار ميكرد كه نسبت به جايگاه امامت داشت.
وي تصريح كرد: در نقلها آمده است كه وقتي امالبنين (س) از كارواني خبر فاجعه كربلا را شنيد و كسي ميخواست خبر شهادت فرزندش را به او بدهد امالبنين (س) گفت ابتدا از حسين (ع) برايم بگوييد و چون شنيد چهار فرزندش همراه امام حسين (ع) به شهادت رسيدهاند گفت اي كاش همه فرزندانم و همه آنچه در روي زمين است فداي حسين ميشد و آن حضرت زنده ميماند.
اين تحليلگر تاريخ اسلام ادامه داد: در تاريخ داريم كه اين بانوي جليلالقدر در سوگ حضرت سيدالشهداء (ع) و فرزندانش به قبرستان بقيع ميرفت و در آنجا با دلخراشترين صحنهها و با خواندن مرثيههاي سوزناك چنان فضايي را ايجاد ميكرد كه مردم نزد او گرد آمده و به مرثيههاي او گوش ميدادند و همراه با هم ميگريستند.
وي گفت: همچنين مروانبن حكم آن پير بنياميه كه از دشمنان سرسخت اهل بيت عليهمالسلام و حاكم مدينه در آن موقعيت بود، او نيز ميآمد در بقيع يا در پشت درب خانه خانم امالبنين (س) به نوحهها و مرثيههاي سوزناك اين بانوي بزرگوار گوش ميداد و ميگريست.
رجبي دواني خاطرنشان كرد: تمام اين موارد متقن و مورد اعتماد مطالبي بود كه ذكر شد اما مواردي هم در برخي از منابع متأخر درباره ايشان داريم كه چون در منابع اصلي و دست اول ذكر نشده نميتوان به آنها اعتماد كرد.