حجت الاسلام بندانی نیشابوری:حضرت علی اکبر(ع) به دو نبی شباهت داشت
در ادامه متن سخنرانی حجت الاسلام بندانی را می خوانید:

چطور جمع کثیری در قیامت وارد بهشت می شوند؟
در روز قیامت منادی صدا می کند: هر کس از پیامبر صلی الله علیه و آله طلبی دارد بایستد. جمع کثیری بلند می شوند. از آنها پرسیده می شود: شما چه طلبی از حضرت دارید؟ آنها پاسخ می دهند: ما صله می کردیم به خاندانش، اولادش را دوست داشتیم. یه اینها گفته می شود: بروید در صحرای محشر بگردید و هر کس را دوست دارید با خود به بهشت ببرید. جماعت کثیری به سبب صله اهل بیت علیهم السلام وارد بهشت می شوند.
صله نسبت به اهل بیت(ع)
"صله" من جمله این است که نام اهل بیت علیهم السلام را روی خودمان و بچه هایمان بگذاریم، زیارت امامزادگان جلیل القدر است. در ماجرای مستر همفر انگلیسی خبیث که محمدبن عبدالوهاب و وهابیت را روی کار آورد، یکی از نقشه هایشان در حدود 90 سال پیش این بود که کاری کنند که نام اهل بیت علهیم السلام را روی بچه هایمان نگذاریم. چون نوعی تبلیغ است و در طول سال چندبار گفته می شود. می خواستند این تبلیغات از دست شیعه برود.
صله به اهل بیت علیهم السلام به اقامه مجلس برای آنهاست، در روایات هست که شیعیان در شادی اهل بیت علیهم السلام شاد و در ناراحتی آنها غمگین هستند. زیارت اعتاب مقدسه ی اهل بیت علیهم السلام هم صله محسوب می شود قریبا و بعیداً؛ در اربعین زیارت امیرامومنین علیه السلام غفلت نشود. حدیث داریم یک قدم پیاده روی به طرف نجف نمی گذارد بدن به آتش نزدیک شود.
یکی از راههای صله کردن به اهل بیت علیهم السلام زیارت امامزادگان جلیل القدر است. من جمله صله به اهل بیت علیه السلام اطلاع داشتن پیرامون اهل بیت علیهم السلام و منسوبین آنها ولو شناسنامه ای. پیرامون هر کسی و هر چیزی اطلاعات دارند اما درباره اهل بیت علیهم السلام خیر. لذا شبکه های نجس وهابی و ارباب هایشان با کوچک ترین شبهه بچه را منحرف می کنند. بارها حوزه اعلام کرده در تهران، قم و ریاض با هر کدام از طوایف وهابی حاضر به مناظره است اما هیج کدام نیامدند، شبهه می اندازند و می روند.
روضه امام حسین(ع) در هر زمان و مکان
من جمله منسوبین به حضرت اباعبدالله علیه السلام، وقتی اطلاعات و صله مان ما کم شد دشمن هم قوی می شود، به مشکی آنها گیر می دهند، به لطمه زنی، به شام (و نذری) دادن و روضه خوانی. خود امام صادق، باقر، اباعبدالله علیهم السلام فرمودند: آب گوارایی نوشیدی می گویی: صلی الله علیک یا اباعبدالله؛ این خودش روضه است! هر زمان و هر کجا بودی وقتی آب خوردی این جمله را بگو. روضه اش کجاست؟ امام صادق علیه السلام می فرماید: کسی که به جدّ ما سلام می دهد بدنی را در نظر بگیرد که عمه ی ما در گودی قتلگاه دیده است.
روضه تاریخ دارد امام امر می فرماید، امام صادق علیه السلام می فرماید: بر مثل اباعبدالله به صورت بزن، گریبان چاک کند. ظهر عاشورا، فاطمیات، علویات را نگاه کنید که به صورت می زدند اگر اشکال داشت امام سجاد علیه السلام تذکر می داد، حضرت زینب سلام الله علیها 6 ماه نائبةالامام بودند.
خاندان آل الله را در خرابه ای کنار کاخ برده بودند وقتی سر امام حسین علیه السلام را آوردند حضرت رقیه سلام الله علیها به شدت گریه کردند به طوری که سرابازان هم به گریه افتادند، یزید دستور داد تا کاری با آنها نداشته باشند. امام سجاد علیه السلام می فرماید: نگهبانانی که برای ما گذاشته بودند عربی متوجه نمی شدند و غیر عرب آورده بودند تا نفهمند ما خاندان رسالتیم.
یزید وقتی دید کار خیلی خراب است گفت: من نگفتم که امام را بکشند، ابن زیاد و عمرسعد خودشان این کار را کردند. اگر می خواهید در شام بمانید این باغ و ملک و ... اگر هم می خواهید بروید. بشیر بن حذلم1 را با 200 سرباز که از محبین اهل بیت علیهم السلام بود همراه آنان روانه کرد. هودج های رنگین بسته بودند وقتی حضرت زینب سلام الله علیها به آنها نگاه کرد فرمود: ما که در عروسی نیستیم همه را مشکی کنید.
بعد هم که وارد مدینه شدند همه را جمع کردند و همه مشکی پوشیدند، دو روز و سه ماه هم نبود بلکه تا وقتی که سر عمرسعد و ابن زیاد به سفره زین العابدین علیه السلام آمد، مختار آنها را فرستاد.
شباهت حضرت علی اکبر(ع) به دو نبی
جوانان از همه چیز اطلاع دارند اما به بحث دینی که می رسند بی اطلاع هستند. حضرت علی اکبر علیه السلام حدود 6 سال از عمرش را در خلافت ظاهری امیرالمومنین علیه السلام گذراند. ایشان ازدواج کرده بود و فرزند داشت اما حضرت به او فرمود: آنها را در مدینه بگذار. ایشان در کربلا قریب به 27 سال سن داشتند و شباهت به دو نبی داشتند.
حضرت علی اکبر علیه السلام پدر گرامي اش امام حسين علیه السلام و مادرش ليلي بنت ابي مرّه بن عروه بن مسعود ثقفي است. پیامبر صلی الله علیه و آله درشب معراج حضرت عیسی علیه السلام را دیدند که شباهت به عروه بن مسعود داشت، عروه بن مسعود موذن حضرت در طائف بود. یعنی حضرت علی اکبر از طرف مادری به حضرت عیسی علیه السلام شباهت داشت و از طرف پدر به سیدالانبیاء والمرسلین حضرت محمد صلی الله علیه و آله شباهت داشت.
اولا داریم راه رفتنش و تُن صدایش شبیه پیامبر صلی الله علیه و آله بود. در آن سن وقتی سرها را وارد کوفه و شما کردند در مقاتل نوشته اند جای سجده در پیشانی او بود و کان زاهداً عابداً. با دو نیزه و دو شمشیر می توانست بجنگد مثل امیرالمومنین علیه السلام.
سفره داری در مدینه
منزلش در قبه و وسط مدینه نبود بلکه در حوالی مدینه بود. امام باقر علیه السلام فرمود: در پشت بام منزلش ظرفی آهنی بود که در آن آتش روشن می کردند و به غلامش می فرمود تا صبح آتش را نگه دارد تا هر کس غریب بود، جا برای خواب نداشت، لقمه نانی نداشت به منزل ایشان می آورد. کشاورزی هم می کرد، نخل هم داشت.
حسن بن علی علیه السلام در مدینه سفره دار بود می آمدند و می خوردند و در ظرف های مسی و گِلی غذا می بردند. حضرت علی اکبر علیه السلام در زمان امامت پدرش اجازه گرفت و شروع به سفره انداختن نمودند. وقتی مهمان می آمد به استقبالش می آمد و با پای برهنه آنها را بدرقه می کرد. خیلی از مهمان ها که می آمدند دشمن امیرالمومنین علیه السلام بودند، می پرسیدند اینجا خانه ی کیست؟ وقتی به آنها می گفتند ایشان پسر حسین بن علی علیه السلام است برای عذرخواهی بازمی گشتند.
حضرت علی اکبر(ع)؛ اولین شهید از بنی هاشم
در زیارت مقدسه و رجبیه به عنوان اولین شهید ذکرشده است. اولین شهید از بنی هشام حضرت علی اکبر هستند نه از اصحاب امام حسین علیه السلام. ادب را ببینید! حضرت علی اکبر علیه السلام همراه پدر و عمویش راه نمی رفت و همیشه یک ذراع عقب تر می آمد. تاریخ می نویسد اصلا دیده نشد که در چشمان امام حسین علیه السلام نگاه کند و حرف بزند. علاقه ی امام حسین علیه السلام به این جوان غوغا بود.
دشمن، معاویه در یک جمعی نشسته بودند وحرفشان این بود که اگر اباعبدالله علیه السلام از دنیا برود چه کسی امام می شود؟ معاویه گفت: از وجنات این جوان پیداست که بعد از او حضرت علی اکبر امام می شود.
تواضع بی نظیر حضرت علی اکبر(ع)
ظهر عاشورا اجازه گرفت که به میدان برود امام حسین علیه السلام او را تجهیز کرد و به او فرمود: برو از عمه ات خداحافظی کن. امام سجاد علیه السلام می فرماید: من در خیمه ای جدا بودم حس کردم کسی کف پایم را می بوسد چشم باز کردم دیدم برادر بزرگم علی اکبر است. تواضع را ببینید! با اینکه از امام سجاد علیه السلام بزرگتر بودند. حضرت از او پرسید: این چه هیبتی است چرا لباس جنگ پوشیده ای؟ حضرت علی اکبر علیه السلام فرمود: نمی توانم بمانم و غربت و تنهایی پدرم را بشنوم، سینه ام هم تنگ شد و اصحاب پسرم. این از مقامات اصحاب امام حسین علیه السلام است که حضرت علی اکبر و حضرت عباس علیهم السلام آنها را دوست داشتند و فرمودند: از کشتن آنها سینه مان تنگ شده.
امام سجاد علیه السلام فرمود: عمه ام عصایم و شمشیرم را بیاور پسر رسول خدا تنهاست. که امام حسین علیه السلام فرمود: خواهرم او را نگه دارتا نسل رسول خدا صلی الله علیه و آله قطع نشود.
حضرت علی اکبر علیه السلام از آن طرف برای خداحافظی به خیمه های عمه هایشان رفتند، ادب را ببنید به حضرت ام کلثوم و زینب سلام الله علیها عمه نمی گفت بلکه می گفت: یا بنت امیرالمومنین؛ شما دختران امیرالمومنین علیه السلام هستید، دست و شانه های آنها را می بوسید. تاریخ نوشته است وقتی آب قطع شد از بیرون خیمه ها سلام می کردند تا شرمنده نشوند.
اینها درسهایی است که باید بگیریم، چطور باید امامت و ولایت را حفظ کنیم. حضرت ام البنین ازدواج کرد و قبیله ی ایشان به حیا معروف بودند حتی قبل از اسلام. جد مادری ام البنین به حیا معروف بود و پیامبر صلی الله علیه و آله اشعار او را زمزمه می کردند چون آدم های سالمی بودند.
یک روز امیرالمومنین علیه السلام به منزل آمدند و دیدند حبوبات و مقداری غذا در خانه هست، حضرت از او پرسید: اینها چیست؟ چرا مصرف نکرده ای؟ جناب ام البنین فرمود: اینها را از خانه پدرم آورده ام و هر لقمه ای را نمی توان در منزل شما مصرف کرد. امامش را مقدم بر پدرش کرد! حضرت در حق او دعا کرد و فرمود: اگر ما به حزام بن خالد اطمینان نداشتیم دختر از او نمی گرفتیم.
شما همین مطلب را در نظر بگیرید که حضرت علی اکبر علیه السلام پای برادر کوچک را ببوسد که امام بعد از اوست، معترف به امامت و ولایت است؛ با اینکه همه گمان می کردند او امام خواهد بود.

پی نوشت:
1- از ياران امام سجاد عليهالسلام بود.