حجت الاسلام غروی: حریم اهل بیت(ع) را بشناسیم

کد خبر: 69083
امروز می توانی کف بزنی وسینه بزنی هستی، فردا وقتی پا به سن گذاشتی اگر اعتقاداتت استوار شد می گویی: حالا نمی توانم سینه بزنم اما می توانم خرج بدهم، یعنی تا آخر عمر خودت را نوکر اهل بیت علیهم السلام می دانی.

وارث: مراسم جشن ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام سید صادق غروی و مداحی حاج عبدالرضا هلالی، حاج سید مجید بنی فاطمه، حاج جواد مقدم و حاج محسن طاهری در هیئت الرضا(ع)  برگزار شد.

در ادامه خبر متن سخنرانی حجت الاسلام سیدصادق غروی را می خوانید:

حجت الاسلام غروی

لزوم حفاظت از حریم اهل بیت(ع)


مهمتر از حرم اهل بیت علیهم السلام حریم اهل بیت علیهم السلام است. اصلا نمیدانیم حریم اهل بیت علیهم السلام چیست؟ پدر حریم دارد، محل کار حریم دارد، گود زورخانه حریم وحرمت دارد، امروز حرمت ها همه از بین رفته لذا بچه به پدر بی حرمتی می کند. یک روزی ما هم قرار است پدر شویم و عملکردی که نسبت به پدرمان داشتیم بچه ی ما با ما خواهد داشت.


آیه ای که خدای منان به پیغمر صلی الله علیه و آله می فرماید: يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ 1؛


تبلیغ امر ولایت و دفاع از حریم اهل بیت علیهم السلام فقط مربوط به 1400 سال پیش نیست. امروز غیبت امام عصر علیه السلام از منی است که ادعا می کنم شیعه و دوست اهل بیت علیهم السلام هستم. حضور تک تک شما تیری است به چشم دشمن! اما شیعه به حرمت اهل بیت علیهم السلام باید به کوره و تنور برود. شخصی از خراسان نزد امام علیه السلام آمد و گفت: امروز عده ی زیادی منتظر هستند تا شما قیام کنید حدود 100 هزارتا شاید هم بیشتر. حضرت تنور را روشن کرد و به آن مرد گفت: وارد تنور شو. اما مرد امتناع کرد. هارون مکی وارد شد و سلام کرد، حضرت به او فرمود: برو درتنور بنشین. حتی یک کلمه سوال نکرد چرا؟ چون می داند امام از خود انسان بر انسان دلسوزتر است.


خدا به آتشی که برای سوزندان حضرت ابراهیم علیه السلام روشن کرده بودند، دستور داد تا سرد شود، سرمایی که اذیت نکند، این قدرت خدا را امام معصوم علیه السلام دارد چون خلیفه خداست. اعتقادات را باید سفت کرد، اگر اعتقادات پای منبر درست شد وقتی برای حضرت علی اکبر علیه السلام می خوانند توجه به گرما و درد دست نمی کنی، میگویی: همه ی وجودم فدای اهل بیت علیهم السلام. امروز می توانی کف بزنی وسینه بزنی هستی، فردا وقتی پا به سن گذاشتی اگر اعتقاداتت استوار شد می گویی: حالا نمی توانم سینه بزنم اما می توانم خرج بدهم، یعنی تا آخر عمر خودت را نوکر اهل بیت علیهم السلام می دانی.


ما اعتقادمان بر این است که حضرت زهرا سلام الله علیها و اهل بیت علیهم السلام شرف حضور در این مجالس دارند در مقابلشان حریم نگه می داریم، چون کارشان داریم و حالا حالا قرار است روزگار سردی و گرمی بچشاند.


ارزش والای "یاحسین" گفتن ها

حدیث است: ذِكْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَادَةٌ وَ ذِكْرِي عِبَادَةٌ وَ ذِكْرُ عَلِيٍّ عِبَادَةٌ (وَ ذِكْرُ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ عِبَادَةٌ الْخَبَر2؛ حسین حسین گفتن ها هم عبادت است، شک نکن همتراز "یا الله" بالا می رود اگر گویم بالاتر! به چه دلیل؟ خیلی ها هستند می گویند: یاالله، خدا نگاهشان نمی کند.

سند ارائه می دهم؛ فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ3؛ حضرت آدم علیه السلام وقتی از بهشت رانده شد 300 سال یاالله گفت اما خدا محلش نداد تا اینکه خدای منان جبرئیل را فرستاد وگفت: اسمایی که اگر بگوید، می بخشم را به او تلقین کن. شیعه وسنی ذیل این آیه نوشته اند که کلماتی که حضرت آدم علیه السلام گفت و گناهش بخشیده شد اینها بود: اِلهی يَا حَمِيدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ يَا عَالِي‏ بِحَقِّ عَلِيٍّ يَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَةَ يَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ یا قدیم الْإِحْسَانُ بِحَقِّ الْحُسَيْنِ 4؛


پیمان های عالم ذر

نفس شما که یا علی می گوید به تمام ماخلق خدا می ارزد، مقام است و فکر نکنید همینطوری دری به تخته خورده و حاج آقا و پدرتان با مادرتان ازدواج کرده، بلکه در عالم ذر پیمان گرفته شد.


حدیث داریم وقتی خدا بر الوهیت خودش در عالم ذر پیمان گرفت همه ی آدم ها را از صلب پدرانشان بیرون کشید و صریح قران است، سوره اعراف آیه 172، که به ما خطاب فرمود: أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی؛ آیا من خدای شما نیستم. هم هی ما به فرموده قرآن گفتیم: بله. علامه طباطبایی می فرماید: معلوم می شود همه ی ما که به صورت ذره بودیم در عالم ذر هم عقل داشتیم و هم اختیار که خدا را شناختیم.


خدای منان بعد از الوهیت خودش بر نبوت پیغمبر صلی الله علیه و آله اقرار گرفت و فرمود: و محمد نبیکم؛ همه گفتیم قالوا بلی تا رسیدیم به جایی که امیرالمومنین علیه السلام را در عالم ذر نشانمان دادند. اگر امروز بچه شیعه هستی از تو امتحان گرفته اند که پدرومادر پاکدامن نصیبت شد. خدا حضرت را نشان همه ماخلق داد و فرمود: أعلیٌ امیرکم؟ آیا علی را به عنوان امیر قبول دارید؟


امام صادق علیه السلام فرمود: همه افرادی که به خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله بلی گفتند وقتی به حضرت علی علیه السلام رسید عقب کشیدند الا قلیل منهم و هم اصحاب الیمین5؛ همه کنار کشیدند جز خرواری از تیلیارد ذره که بودند و آنها هم شما بودید. به شکرانه اینکه ما امیرالمومنین علیه السلام را قبول کردیم منزل دوممان شد صلب پدری پاکدامن و راسخ در ایمان و منزل سوممان شد مادری طیب و طاهره. لذا وقتی نام امام حسین علیه السلام برده می شود تو کیف میکنی، وقتی یک نوکر حضرت را ببینی احترام می کنی. اینطور نشان داده می شود با حرمت نگه داشتن در این جلسات.


نام "علی" در عصر خفقان

اسم پسر امام حسین علیه السلام "علی" است در چه زمانی؟ امروز اگر کسی اسم بچه اش را علی بگذارد خیلی هنر کرده چون بعضی ها استفراغ های غربی را می بلعند و فکر می کنند خیلی متجدد هستند. روان شناسان می گویند: آنهایی که در طفولیت و نوجوانی حقارت خانوادگی داشتند و در بزرگسالی می خواهند سرپوش روی این حقارت بگذارند با اسم گذاری که روی بچه هایشان می کنند. سازمان ثبت احوال گفته بود خانمی آمده بود و می خواست اسم بچه اش را "مگس" بگذارد!


زمانی که معاویه مصوبه فرستاد برای استاندارهایی که تحت امپراطوری او بودند و نوشت: هر کسی متهم به شیعه گری است و نام بچه اش را علی گذاشت خان هرا روی سرش خراب کنید. نام امیرالمومنین علیه السلام جرم محسوب می شده، تا 40 سال در منبرها لعن حضرت را می کردند! بالاتر بگویم روی نعل اسبهایشان اسم علی می نوشتند، در آن زمان امام حسین علیه السلام آقا علی اکبر را نزد فرماندار مدینه فرستاد. وقتی ایشان جمله امام حسین علیه السلام را رساند فرماندار از نام او پرسید، آقا فرمود: علی بن حسین؛ گفت: نام برادرت چیست؟ حضرت علی اکبر علیه السلام فرمود: علی بن حسین، فرماندار با عصبانیت بلند شد و گفت: علی علی علی مگر در یک خانواده چند اولاد را به یک اسم صدا می کنند؟


وقتی علی اکبر علیه السلام این جمله را به امام حسین علیه السلام رساند حضرت فرمود: اگر صدتا پسر دیگر خدا به من بدهد نامش را علی می گذارم.


خوراک زمامدار چگونه باید باشد؟

پیامبر صلی الله علیه و آله معاویه را نفرین کرده بود که هیچ وقت سیر نشود برای همین هم هیچ وقت از خوردن سیر نمیشد. احنف بن قیس نقل می کند: روزی نزد معاویه بودم، اطرافیانش غذا لقمه می کردند و در دهان او می گذاشتند. بعد از آن گفتند: غذای مخصوص معاویه آماده است. پرسیدم غذای مخصوص چیست؟ گفت: این طعام از روده‏ های مرغابی تهیه شده، آنرا با مغز گوسفند آمیخته و با روغن پسته سرخ کرده و شکر نِیشکر در آن ریخته‏ اند.


گریه کردم وقتی علت گریه ام را پرسیدند پاسخ دادم: در روز عیدی به حضور امیرالمؤمنین علیه السلام وارد شدم، دیدم کیسه مهر و موم شده ای را به محضرش آوردند، هنـگامی که آن را گشودند درون آن نان جـو خشک و به هم چسبیده ای بود، و حضرت امیر علیه السلا م پیش آمدند و از آن خوردند. ابن ابی رافع می گوید: من گفتم یا امیرالمؤمنین: دیگر چرا چنین نان خشک ـ غیر قابل استفاده را ـ مهر و موم می کنید؟ حضرت فرمود: عهد کردم جز نان جو چیزی در شکمم فرونرود می ترسم این دو فرزندم روغن یا نان خورشی بر آن اضافه کنند. بلکه بر زمامدار حکومت واجب است در خوراک جوری رفتار کند که اضعف مردم بگوید: الحمدالله وضع ما از زمامدار بهتر است. معاویه لقمه را زمین گذاشت و گفت: از آقایی اسم بردی که فضل او قابل انکار نیست.


آقا علی اکبر علیه السلام وقتی به کربلا می رفتند دیدند پدرشان روی اسب خوابش برده و بعد از بیدار شدن فرمود: انالله و اناالیه راجعون. حضرت از امام حسین علیه السلام علت را پرسیدند و ایشان فرمود: خواب دیدم کاروان ما می رود ملکی فریاد زد: این کاروان می رود و شهادت از پی آنها می رود. حضرت علی اکبر علیه السلام پرسید: مگر ما بر حق نیستیم؟ پس از کشته شدن ابایی نداریم!



پی نوشت:


1- سوره مائده آیه 67.


2- مستدرك‏ الوسائل/ج5/ص283.


3- سوره بقره آیه 37.


4- مجلسی، بحار الأنوار (بيروت)، ج‏44، 245.


5- امالی شیخ مفید، ص ۲۳۳؛ بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۲۸۵.