استاد انصاریان: فروتنی در برابر حق، عامل دستیابی به کمال عقل

کد خبر: 69487
وارثاستاد انصاریان در ابتدای سخنرانی خود درباره ارزش فرمایشات انبیاء و ائمه(ع) اظهار کرد: ابتدا ارزش فرمایشات انبیاء خدا و ائمه طاهرین(ع) را در ضمن یک آیه عرض می‌کنم تا بعد از دانستن ارزش کلمات این منابع نور، چند روزی را از این دهه با توفیق خداوند به فرمایشات وجود مبارک موسی بن جعفر(ع) و چند روزی هم به فرمایشات پیغمبر اسلام(ص) بپردازیم.
 
وی ادامه داد: قرآن مجید از شخصی نام می‌برد که یقیناً پیغمبر نبوده، مبعوث به رسالت نشده، اصالتاً اهل سودان و افریقایی بوده و مثل بیشتر مردم آفریقا سیاه چهره بوده و نام این شخص، «لقمان» بوده است. در ابتدای سوره مبارکه‌ای که به نام خودش است، پروردگار می‌فرماید: «و لقد اتینا لقمان الحکمه»، یعنی ما به لقمان حکمت عطا کردیم.
 
این مفسر قرآن کریم خاطرنشان کرد: حکمت معنی بسیار جالبی دارد. به کتب لغت عرب که مراجعه می‌کنیم، استادان اصیل لغت عرب که خیلی‌هایشان هم عرب هستند و کتاب‌های مهمی هم در این باب نوشته اند، می‌نویسند که ریشه حکمت، سه حرفِ ح، کاف و میم است، و معنی‌اش مهار است؛ اعراب به مهاری که هر شترو یا هر حیوانی را از دچار شدن به خطر حفظ می‌کند، حکمت می‌گویند.
 
استاد انصاریان عنوان کرد: این که پروردگار می‌فرماید: «وَ لَقَدْ آتَيْنٰا لُقْمٰانَ الْحِكْمَةَ» ﴿لقمان ، 12) یعنی ما یک مسائلی را به لقمان عطا کردیم که این مسائل، مثل مهار است و انسان را از افتادن در خطراتی همانند خطر اعتقادی، اخلاقی و عملی حفظ می‌کند. این حکمت است. این مفسر قرآن کریم تأکید کرد: خداوند در سوره بقره و در اواخر سوره می‌فرماید: «و من یعطی الحکمه فقد اوتی خیراً کثیراً»، یعنی به هر کسی که حکمت عطا شود، خیر فراوان بدون شمارش عطا می‌شود. بعضی‌ها هم می‌گویند کلمه «کثیرا» در بعضی از آیات قرآن به معنی «کل» است نه به معنی «بسیار»، یعنی به هر کسی حکمت عطا شود، همه خیر را خداوند به او داده است.
وی با اشاره به مفهوم حکمت از منظر خداوند، اظهار کرد: خود پروردگار در سوره لقمان، حکمت را در شش یا هفت آیه معنا می‌کند و توضیح می‌دهد، که من فقط یک آیه را می‌خوانم و آیات دیگرش برای یک فرصت دیگر باشد. این حکمت، مجموعه‌ای از مسائل ناب خالص بیست و چهار عیار پروردگار است که عمل به این رشته محال است که بگذارد انسان در دنیا و آخرت با خطرات شیطانی و با ضربه‌های شیطانی مواجه شود، البته باید پرونده حوادث و بلاهایی که برای اهل ایمان در طول تاریخ پیش آمده را از این پرونده جدا کرد.
 
این استاد اخلاق حوزه علمیه قم یادآور شد: خداوند می‌فرماید: بسیاری از انبیاء کشته شدند، این ضربه است، ولی این ضربه به بدن انبیاء(ع) خورده، نه به عقلشان، نه به روحشان، نه به دینشان، نه به اخلاقشان، نه به اعتقادشان اما منافقین، مشرکین، کافران، لائیک‌ها و بی‌دین‌ها، ضربه به عقلشان، به قلبشان و به ارزش‌های وجودشان خورده است. کسی ضربه می‌خورد و آدم مؤمن، بزرگوار و با کرامتی است، حالا این ضربه یا به بدنش یا به مالش می‌خورد، یا چیزهایی پیش می‌آید که غصه‌دارش می‌کند، این ضربه‌هایی که می‌خورد یا چیزی که غصه‌دارش می‌کند، وقتی که مؤمن باشد آیات و روایات می‌گویند پایش حساب می‌کنیم.
 
استاد انصاریان تأکید کرد: مثلاً فرزند کسی از دنیا می‌رود، این ضربه است و دلش می‌سوزد، رنج می‌برد و بار فراق را تحمل می‌کند و گریه می‌کند، اما این ضربه به دینش که نخورده، به قلبش، به جانش، به اخلاق و عملش که نخورده، بلکه ضربه به شکل زندگی‌اش خورده است ولی قرآن مجید و روایات می‌گویند که ما این ضربه‌ای که به او خورده را جبران می‌کنیم و خوب هم جبران می‌کنیم.
 
این مفسر قرآن کریم عنوان کرد: در یک روایت هم دارد که این فرزندی که از دنیا رفته، جایش بهشت است. این یقینی است، جهنم که نمی‌برند. یا فرزند مؤمنی که زمان حیات پدر و مادر از دنیا رفته، این اهل بهشت است چون جوان و عبد خدا بوده است. پروردگار هم که در آسان‌گیری عجیب است؛ پس پدر و مادر وی ضرر نکرده و ضربه‌ای نخورده‌اند.
 
استاد انصاریان با اشاره به جمله‌ای از حضرت علی(ع) اظهار کرد: امیرالمؤمنین(ع) جمله‌ای دارند که واقعاً آدم را دلخوش می‌کند نسبت به این مشکلات و ضربه‌هایی که هست، حالا یا بدنی یا مالی است. حضرت می‌فرماید: «و الحریب من حرب دینه»، شکست‌خورده در این دنیا کسی است که دینش را غارت کردند، اگر دین غارت نشود، امیرالمؤمنین(ع) نمی‌گوید تو ورشکسته مالی هستی، گرچه مالم از دستم رفته باشد، یا تو ورشکسته بدنی هستی، گرچه زمین خورده و شکسته شدم، بلکه می‌گوید آن کسی ضربه خورده که دینش را بردند.
 
وی افزود: حکمت، اینگونه که خود پروردگار معنی می‌کند، مجموعه‌ای از دانستنی‌های صحیح است که براساس آن دانستنی‌های صحیح، وقتی آدم عمل می‌کند، آن دانستنی‌ها و این عمل، یک مهار معنوی است که در قیامت، آدم را نگه می‌دارد تا با خطر دوزخ برخورد نکند و در دنیا هم آدم را نگه می‌دارد تا با خطر غارت شدن دین برنخورد.
 
این مفسر قرآن کریم ادامه داد: خداوند در قرآن در ادامه سوره مبارکه لقمان می‌فرماید: «و بالوالدین احسانا». این هم حکمت است که به لقمان امر می‌کند که با والدین خود به نیکی رفتار کن، نماز هم حکمت است، با صدای آرام با مردم حرف زدن هم حکمت است، فروتنی که در همین آیات مطرح است، حکمت است، با دلسوزی مردم را وادار کردن به خوبی‌ها، به عبادت، به خدمت به خلق، به معنای حکمت است، با دلسوزی جلوی مردم را از افتادن در معاصی، منکرات و فحشا گرفتن هم حکمت است.
 
استاد انصاریان با بیان اینکه اگر من بر خلاف خواسته‌های پروردگار، کاری انجام دهم، تبدیل به ناسپاس می‌شوم، خاطرنشان کرد: در اینصورت است که تبدیل به کفران‌کننده می‌شوم. بعد پروردگار، جمله بسیار مهمی در همین توضیح «شُکر» دارد که می‌فرماید: اگر بنده‌ای از بندگان من، اهل شکر بشود، یعنی عمرش را جز در راه عمل به خواسته‌های من هزینه نکند، عمرش به سود خودش شکر کرده است، اما اگر کسی که در دنیا زندگی می‌کند و اصلاً قدر نعمت من را نمی‌داند، باید بداند که من هیچ نیازی به شکر او ندارم و این کفران کردن نعمت‌های من، همگی ضرر و مال خودش است.
 
وی ادامه داد: اگر من بیایم حکمت‌های موسی بن جعفر(ع) را بپذیرم و عمل کنم، معلوم می‌شود خداوند به من خیر کثیر داده است و به همین دلیل است که خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «وَ مَنْ يُؤْتَ اَلْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً» ﴿البقرة، 269﴾. امام صادق(ع) و حضرت موسی بن جعفر(ع) دو نفری‌شان، شاگردی به نام هشام بن حَکَم دارند، خوشبختانه یکی از اساتید دانشگاه قبل از انقلاب در دانشگاه تهران، خیلی زحمت کشیده و یک کتاب به نام «هشام بن حکم»، نوشته است که حدود سیصد صفحه و درباره زندگی هشام و درس‌هایی که به مردم داده و هدایت‌هایی است که داشته است.
این استاد اخلاق حوزه علمیه قم یادآور شد: این هشام، روزی که در کلاس امام صادق(ع) برای تحصیل حاضر شد، سیزده چهارده سال داشته است، خداوند چه توفیقی به این جوان داد و چه روحیه‌ و چه سلامت باطنی داشت، که در آن سن، شاگرد امام صادق(ع) شد، وقتی هشام می‌آمد، امام صادق(ع) به او خیره می‌شد تا ببیند کجا می‌خواهد بنشیند و وقتی که می‌آمد بنشیند، امام صادق(ع) تمام قد برایش بلند می‌شد. یعنی ائمه ما عاشق آدم‌های با معرفت و عاشق آدم‌های فهیم هستند.
استاد انصاریان با بیان اینکه فروتنی علامت عقل است، اظهار کرد: فروتنی در برابر حق، انسان را به مقام اعقل بودن می‌رساند، اینگونه که معلوم است، از این هفت میلیارد جمعیت کره زمین، فقط یک مشت مؤمن در این عالم، اعقل هستند، بقیه یا عاقل، یا جاهل یا دیوانه و یا بی‌ارزش هستند.

منبع: پایگاه عرفان