منش عالم شیعی در هدایت سارق

کد خبر: 71576
نیکی کردن در حق دیگران از صفات پسندیده همه جامع بشری است اما گاهی این عمل در مقام جبران محبت است و گاهی این کار نیک برای فردی است که شما صرفاً مدیون او نیستید و گاهی این محبت در برابر بی‌مهری نسبت به شماست که این مورد بالاترین درجه محبت است.
وارث: خداوند متعال در قرآن می‌فرماید:
«وَ لا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتي‏ هِيَ أَحْسَنُ فصلت»/34
هرگز نیکی و بدی یکسان نیستند، پس بدی را با نیکوترین خصلت دفع کن
آینه:
حکایت؛ روزى علامه محمدتقی جعفرى به منزلش در خیابان خراسان می‌رفت، که متوجه شد دزدى قالى منزل ایشان را برداشته و می‌برد. دزد را تعقیب کرد و در سراى بوعلى بازار تهران دید که آنجا در حال مظنه کردن قالى است .
لحظه‌ای که دزد قالیچه در مقابل حجره‌ای قصد معامله آن را داشت، استاد پیش رفته و با پیشنهادی به طرفین صاحب حجره و دزد، قالى را می‌خرد. ولى شرط می‌کند که حتما باید خود فروشنده، آن را تا منزل برایش حمل کند، وقتى دزد به درب منزل استاد می‌رسد، پى به اصل قضیه می‌برد، دزد از استاد معذرت می‌خواهد اما استاد بدون آنکه به رویش بیاورد او را از زشتی و قباحت عملش آگاه می‌کند و او را از این عمل، منع می‌کند و می‌گوید من که ندیدم تو از خانه من فرش را دزدیده باشى، من فقط قالى را از تو خریده‌ام و به این صورت او را به راه صواب و هدایت رهنمون ساخت.1
با اقتباس و ویراست از کتاب درس زندگی