اگر خدا بخواهد به کسی آقایی دهد،او را مطیع امر خدا و رسولش می کند
وارث: مراسم جشن میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها با سخنرانی حجت الاسلام سید عبدالحمید شهاب و مدیحه سرایی حاج احد قدمی، حاج رضا شیرازی و دیگر ذاکرین اهل بیت علیهم السلام در هیئت روضه رضویه برگزار شد.
در ادامه خبر متن سخنرانی را می خوانید:
مسئله شرعی :امام در رکوع است و گفت سبحان ربی العظیم و بحمده ،شخصی رسید و گفت ان الله مع الصابرین امام مجبور است رکوع را طولانی تر کند شما زودتر از امام قیام کردید،آیا وظیفه این است در مقام قیام بمانی یا مجددا رکوع بروی؟اگر یقین دارد که برسد به رکوع امام ،وظیفه اش این است که برگردد ومشکلی در صلاتش ایجاد نشدده است.ولی اگر که یقین دارد اگر برگردد به رکوع به ذکر امام نمی رسد و یک عمل اضافی انجام داده است،می فرمایند بنا بر احتیاط واجب در همان مقام بایستد و پایان نماز دو سجده سهو برود.
مقام کرامت انسانی
قرآن کریم خلیفه ی خودش را به عالی ترین مقام ستوده است و مورد عنایت قرار داده است. درست است این خلیفه پروردگار که "فتبارک الله احسن الخالقین"1 خرجش شد.اما از طرف دیگر او به این صفت آراسته شده است که خداوند می فرمایند: " وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ "2 ما فرزندان آدم را آقا خلق کردیم.بهشان آقایی،سروری، سیادت و قیادت دادیم .قرار است در حیات مادی که در دنیا دارند،این مخلوق ارشد و برتر پرودگار،زمین خورده بشود.
خداوند از پستی و زمین خوردن بنده اش خوشحال نیست.نه تنها پرودگار بلکه اولیا و اوصیا هم راضی به این موضوع نیستند. ولذا صفت کرامت ذی شأن قامت بشر معرفی و مطرح شده است. متاسفانه همین مخلوق ارشد خداوند با سلاح عقل و این قدرتی که خداوند به او داده است،در این حیات مادی جوری عمل می کند که انتهای کار که قرار گرفت، متاسفانه ندا می آید:" اولئک کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلاً"3 انسان از یک حیوان هم پست تر شده است.
در کربلای حسین بن علی علیه السلام حماسه و هماوردی بین کرامت و ذلت بود. شمربن ذی الجوشن،او هم خلیفه ی خداست.عمر بن سعد ملعون هم خلیفه ی خداست.نمی توانید بگویید او نشنیده است ندای عبارت لقد کرمنا بنی آدم را ،خداوند برای او هم گفته است. اما دقیقا این دنیا که بستر حفاظت و صیانت این کرامت الهی و انسانی است،متاسفانه در این حیات مادی، خلافش را ثابت کرد. بجای آنکه مُکرَم باشد،مذل و پست و پلید است. مصدر فحشا و منکر است. خطا در وجودش موج می زند. خداوند که خواسته است برای انسان سروری باشد حال چطور در این دنیا این کرامت و سروری را حفاظت کنیم؟ چه عوامل و وسائلی بنده را به این کرامت انسانی می رساند؟
عوامل رسیدن به کرامت انسانی
چند عامل رسیدن به کرامت انسانی را بر اساس حدیثی از حضرت امیرالمومنین علیه السلام را بیان می کنیم. امام می فرمایند:
1-اذا اکرم الله عبد فقد اطاعه اطاع رسوله
اگر خدا بخواهد به کسی کرامت و آقایی دهد، بماند در این بزرگی و آقایی،او را مطیع امر خدا و رسولش می کند.گوهر اطاعت نعمت بسیار خوبی است اگر انسان بفهمد چه نعمتی خدا به او داده است.دو فرزند مثال در یک خانواده:فرزند اول با اینکه ارشدیت در خانه دارد دائم با سرکشی و مقابله ی با پدر و مادر است نتیجتا در چشم پدر و مادر جایگاهی ندارد، و نهایتا یک ارث به او برسد.ولی فرزند دوم اهل اطاعت امر مولای خودش باشد و به پدر و مادرش احترام بگذارد و وقت بگذارد وعامل به اجرای آن هم هست،نتیجتا پدرش در وصیتنامه اش می نوسید وصی من سند این ملک را به نام این فرزند کن.این جایزه فردی باشد که مطیع است. دقیقا رابطه انسانها با پروردگار مانند همین ولی است که نسبت به امر والدین خودش طابعیت داشته است. انسانی که اطاعت کند رستگار می شود. "وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا"4 چه کسی بوده است که در راه اطاعت از خداوند قدم برداشته باشد و زمین بخورد؟ خداوند به ایشان نگاه می کند. اتفاقا سکوی طاعت بشر،زمانی است که در اوج انحراف به خداوند لبیک بگوید.امر خداوند را زمین نگذاریم .
طاعت و بندگی ابراهیم زنبیل باف
در قوم بنی اسرائیل جوانی بود به نام ابراهیم زنبیل باف؛ همسر فرعون که زن فاسقه ای بود، ندیمه اش از ایشان فاسق تر،به این جوان میل و رغبت پیدا کرد به بهانه ی خرید زنبیل او را کشاندند در دارالاماره خودشان یک وقت به خود آمد دید در خوابگاه این ملکه قرار دارد.به ابراهیم گفت تمام این کارها برای این بود که به تو برسم آماده مباشرت باش.ابراهیم گفت نیاز به تطهیر دارم وارد بیت الخلا شد و دید درهای آنجا هم بسته است و فقط یک پنجره باز است که با زمین 60 متر فاصله دارد.گفت بمیرم بهتر از آن است که دامنم به حرام آلوده شود. پرید پایین و دید سالم ماند ولی کفش و زنبیل هایش همراهش نیست.به خداوند گفت باشد بخاطر تو هم مالم را دادم هم کفشم را ولی دینم را ندادم.شب که وارد حجره اش شد همسایه اش در زد و گفت ابراهیم ذغال دارید و ابراهیم گفت ذغال داغ برای کسی است که تنور داغ داشته باشد ما که چیزی نداریم مرد گفت کل محوطه را بوی نان تازه برداشته است رفت داخل مطبخ دید تنور داغ است و میزان زیادی نان پخته شده است و ده کوزه روغن کنار دیوار وجود دارد از همسرش پرسید اینها کار شماست؟گفت پولی ندادی که اینها را درست کنم .از حضرت موسی علیه السلام پرسید و حضرت از خدا پرسیدند و خداوند فرمودند برو سلام ما را به بنده صالح و پاکدامنمان ابراهیم برسان و بگو ممنونم از اینکه مارا به درهم و دینار و لذت دنیا نفروختی و از حد طاعت ما خارج نشدی .این نان ها دستبخت ملائکه است و آن ساعتی هم که از بالای آن ارتفاع پریدی ملائکه ی من مراقب تو بودند.
مطیع باشید،لبیک حق را بشنوید و آقایی کنید.
2اذَا أکْرَمَ اللهُ عَبْداً أعَانَهُ عَلَي إقَامَةِ الْحَقِّ5
خدا اگر بخواهد کسی را آقایی و کرامت بدهد اورا معین حق قرار می دهد. وقتی حق را می بیند زیر علم حق را می گیرد .متاسفانه امروزه در جامعه اسلامی امروز ما ،آفتاب حق را خیلی ها می بینند ولی کور دل هستند.نه تنها معین حق نمی شوند بلکه با جهلشان مقابله با حق می کنند.
مانند ابوجهل که در زمان پیغمبر صلوات الله علیه که دید پیغمبر صلوات الله علیه معجزه کردند و معجزه ی چند پیامبر قبل را جلوی چشم مردم آوردند و یرخی مسلمان شدند.ولی ابوجهل گفت اگر راست می گویی بگو یک ساعت قبل من چه کار کردم.حضرت فرمودند سیصد دینار طلا به دستت رسید بخشی ازآن را حقوق کنیزهایت را دادی و بخشی هم به همسرت و یک بخش هم قرض بود برای یک شخصی.درست است؟ابوجهل گفت بله محمد راست می گوید اما ولکن انه رجل کذاب سائق حق را می بیند ولی چشمش را می بندد می گوید دروغ می گوید .این زمین می خورد و هیچ وقت بلند نمی شود. ولی مکرم به عباد آن افرادی باشند که حق را یاری کرد، زیر علم حق را گرفته است.
در کربلا کم نبودند افرادی که در آخرین لحظه به امام پیوستند و طرف حق را گرفتند.مانند حر.مانند اباشعثا که بهترین تیرانداز کوفه بود و تن خانواده سیدالشهدا علیه السلام را لرزاند ولی زمانی که دید امام حسین علیه السلام به عصر تشنه ی یزیدبن زیاد از ته مانده ی آبی که برای خود ذخیره کرده بودند به او دادند، رو کرد به حر و گفت این آدم رو به باطل نمی رود کسی که رحم به مخلوق کرد، قطعا در مسیر و جایگاه حق قرار دارد من می روم و اورا یاری می کنم به دامان سیدالشهدا علیه السلام پیوست و اظهار پشیمانی و ندامت کرد و روز عاشورا به قدری جنگید که در اثر کثرت جراحت زمین خورد و زمانی که سر بلند کرد دید در دامان سیدالشهدا علیه السلام قرار دارد و همین آدم مشمول سلام حضرت حجت ارواحناله الفدا در زیارت ناحیه است.یک لحظه علم حقی مثل امام حسین علیه را زمین نگذاشت.
امروز خاصه به جوانها عرض می کنم،ایام فتنه و امتحان است دشمن آماده است برای اینکه حق را بازل جلوه دهد و باطل را حق جلوه دهد.مرد باشید و با بصیرت بشناسید و علم حق را بلند کنید. عصر غیبت ،عصر سختی است.خدا بحق کریمه ی اهل بیت سلام الله علیها صاحب اصلیمان را برساند.
3- اذا اراد الله بعبد خیرا او اذا اکرم الله عبد بخیرا شقده بمحبة
اگر خدا بخواهد کسی را بالا ببرد و عاقبت بخیرش کند ،شقده بمحبت .امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند آنهایی که آقایی عالم را دارند،در قلبشان جز محبت خدا را راه نداده اند.محبت غیر خداوند، در این قلب نیست.هرچه هست خداست. فلذا در لحظه ی آخرش هم حاضر نمی شود از محبت خداوند،دست بکشد.جان می دهد در راه خدا، اما قرار است محبت خداوند در این قلب باقی بماند.
ان شالله به حق کریمه اهل بیت سلام الله علیها خدواند توفیق کسب کرامت انسانی به ما عطا بفرماید.
___________________________
پی نوشت:
1 آیه 14 سوره مومنون
2 آیه 70 سوره اسراء
3 آیه 44 سوره فرقان
4 آیه 71 سوره احزاب
5 غررالحکم ص 69