تورا چون من غلامان بی شمار است/ ولی من جز تو اربابی ندارم

کد خبر: 71848
وقتی زیارت می روید مدام بروید زیارت.با شکم گرسنه با شکم سیر با غسل در هر حالتی بروید و یک سلام بدهید.برایتان زیارت می نویسنند. حرم که می روید خودتان را خسته نکنید.کسالت در حرم خوب نیست.در حرم طواف کنید همه جای حرم را ببینید.کنار ضریح نخوابید.

وارث:دومین شب از مراسم 8شب عاشقی در حسینیه جوانان حسینی شرق تهران با سخنرانی حجت الاسلام دارستانی و مدیحه سرایی حاج سید مجید بنی فاطمه برگزار شد.

در ادامه خبر متن سخنرانی را می خوانید:

سخنران : حجت الاسلام دارستانی / مدیحه سرایی : حاج سید مجید بنی فاطمه

زیارت یک حق است هر سلامی علیکی دارد

حدیثی از سیدالشهدا علیه السلام :"  مَنْ زارَنِی بَعْدَ موتی زرْتُهُ یَوم القیامة وَلَوْ لَمْ یَکُنْ إلاّ فی النار لأخرجته" 1؛ کسی که مرا بعد از قتلم زیارت کند در قیامت به دیدار او خواهم شتافت ، حتی اگر او در جهنم باشد وی را از آن بیرون می آورم .

عرض کردیم هر سلامی یک علیکی دارد و هر رفتی یک آمد دارد. یکی از عرفای تهران،می رفت سمت کربلا در بین راه مسیر را گم کرد،چوپانی را دید که گوسفندانش را به چرا آورده است،نزد او رفت و پرسید :راه کربلا از کدام سمت است؟چوپان راهنمایی اش کرد و زمانی که خواست حرکت کند،چوپان از او پرسید:عارف بالله،این همه کربلا رفته ای ،سلام دادی،جواب هم شنیدی؟ یک دفعه ایستاد و از چوپان پرسید:مگر شما سلام می دهید،جواب می شنوید؟چوپان گفت من اگر به یک نفر سلام بدهم و جواب ندهد دیگر به آن سلام نمی دهم.گفت راست می گویی؟یک سلام بده ببینم؛ چوپان عصایش را زمین انداخت و لباس هایش را مرتب کرد و دست بر سینه رو به کربلا کرد و گفت السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام وقتی سلام دادو تمام شد،صدای سیدالشهدا علیه السلام  را عارف شنید که فرمودند:و علیک السلام  ؛به حرمت سلامی که  حضرت به چوپان دادند، تمام آسمان و زمین هم به این چوپان سلام دادند. رو کرد به عارف و گفت شما هم یک سلام بده .عارف رو کرد به کربلا و عرض کرد آقاجان یک عمر آمدم کربلا ولی جواب سلامی نشنیدم جلوی این چوپان آبروداری کنید،سلام داد و حضرت پاسخ دادند،اما نه سلامی که به چوپان داده بودند؛

 هر سلامی یک علیکی دارد،هر رفتی یک آمدی دارد.

 در اینجا عرض کنم عزیزان گاهی ما از کوچکتر ها درس می گیریم،از کسانی درس می گیریم که فکرش را نمی کنیم. شیخ جعفر می گوید:سه سال حرف یک شراب خوار من را بهم پیچانده است.شیخ جعفر شوشتری یک شب در نجف به یک فرد مست و شراب خواری برخورد کرد و خودش را کشید کنار،جوان شراب خوار که تا به او رسید گفت :شیخ جعفر چه عمامه ی زیبایی داری،چه لباس زیبایی!چه محاسن قشنگی!چه صورت ماهی داری، حالا باطنت هم مثل ظاهرت  اینقدر آراسته است؟ ما متاسفانه در مملکت هرچه چوب می خوریم از آدم های هست که دو رنگ هستند.آدم هایی که ظاهراش سفید است و باطنشان سیاه است.ظاهرا مومن هستند ولی باطنا هیچ بویی از انسانیت و ایمان نبردند.ظاهرا انسان هستند اما یک ذره انسانیت در وجود آنها نیست. شرابخوار گفت من ظاهرم نجس است،باطنم هم همینطور؛تو چطور؟می گوید سی سال این حرف من را بهم ریخت که ظاهر و باطنم را یکی کنم.

حدیث از علی بن موسی الرضا علیه السلام: "مَنْ زَارَنِي عَلَيَّ بُعْدِ دَارِي وَ مَزَارِي أَتَيْتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِي ثَلَاثَةِ مَوَاطِنَ حتي أُخَلِّصَهُ مِنْ أَهْوَالِهَا : اذا تَطَايَرَتِ الکتب يَمِيناً وَ شِمَالًا ، وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ ، وَ عِنْدَ الْمِيزَانِ"2

 هر كس مرا در غربت زيارت كند روز قيامت در سه جا نزد او خواهم آمد تا از ترس هاى آنجا نجاتش دهم:

1-هنگامى كه نامه ‏هاى اعمال مردم از راست و چپ به پرواز درآيد

 2- در پل  صراط

 3- زمان حساب و کتاب

زیارت یک توفیق آسمانی است.

 

 

دیدار امام رضا علیه السلام با خادم حرم

 

خادم امام رضا علیه السلام نقل می کند،که شصت سال مسافرت نرفته بودم به عشق امام هشتم که صبح که آفتاب طلوع می کند در حرم باشم و حرم را جارو کنم،بعد از 60 سال رعشه گرفتم ودر بیمارستان بستری شدم.اتاقی را برای من در نظر گرفتند که از پنجره اتاق گنبد حرم مشخض بود. چند روز بعد یک نفر را هم کنار من بستری کردند.در مدتی که برای من ملاقاتی می آمدند،هیچکس به دیدن این مرد نمی آمد.بعد از دوهفته پرسیدم شغل شما چه است؟گفت چوپانم. عرض کردم همسری ،فرزندی ،قوم و خویشی نداری؟گفت من چوپان  دِه اربابم در طرقبه و خانواده ام هم در مشهد هستند و وضع مالی خوبی نداریم که تا اینجا بیایند.چند روز بعد گذشت،سر ظهر در اتاق باز شد و چندین نفر به ملاقات چوپان آمدند، بعد از اینکه رفتند گفتم همچین هم بی کس نیستی . نشست و گفت:نفر اولی که وارد شد ارباب ده بود،سراغ من را از مردم ده گرفته بود که چرا مدتی نیستم و مردم هم گفتند بیمارستان هستم.ارباب که به دیدنم آمد،مردم هم به حرمت ارباب ملاقاتم آمدند.این حرف را زد بسیار دلم شکست که اربابش به دیدنش آمده.من هم ارباب دارم،نگاه به گنبد کردم و گفتم آقا شصت سال در خانه شما بودم،یکبار نباید بیایید دیدنم ؟قهر هستم.ملافه را کشیدم روی صورتم و اشک می ریختم؛ یک نفر زد روی ملافه گفتم من با کسی کار ندارم.عرض کرد:با امام هشتم هم کاری نداری؟ملافه را کنار زدم دیدم ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه السلام با دسته ای گل بالا سرم ایستاده اند.فرمودند ما هم به نوکرهایمان سر می زنیم مشدی،دنیا کوچک است،بگذار بیایید آن دنیا حاکمیت ما را خواهید دید.

 

وقتی زیارت می روید مدام بروید زیارت.با شکم گرسنه با شکم سیر با غسل در هر حالتی بروید و یک سلام بدهید.برایتان زیارت می نویسنند. حرم که می روید خودتان را خسته نکنید.کسالت در حرم خوب نیست.در حرم طواف کنید همه جای حرم را ببینید.کنار ضریح نخوابید.

تورا چون من غلامان بی شمار است/ ولی من جز تو اربابی ندارم

دیدار اهل بیت علیهم السلام در قبر

آقا شیخ مرتضی حائری یزدی  فرزند مرحوم شیخ عبدالکریم می گوید وقتی از دنیا رفتم و سنگ لحد را چیدند آمدم که پاشوم با بقیه بروم سرم به سنگ خورد اینجا متوجه شدم که این بار من را خاکم کردند در قبر زانوی غم بغل گرفته بودم که چه کنم همه رفتند.عزیزانم،شاگردانم،استادانم و مراجع و...تنها شدم قبر شروع کرد به لرزیدن آقایی را دیدم که نه چشمی به این زیبایی دیده بود نه گوشی توصیف این همه زیبایی شنیده بود و نه در قلبی این همه زیبایی خطور کرده بود دیدم کنار قبر من ایستاده است پرسیدم آقاجان شما چه کسی هستید که در وقت تنهایی من آمدید فرمود شیخ مرتضی  شصت و نه بار به زیارت من امام هشتم آمدی این اولین بار بود ،ما شصت و نه بار به زیارتت می آییم تا مساوی شویم بعد به کرممان می آییم.

______________________________________

پی نوشت:

1  منتخب الأخبار ، ص 69


2 الخصال، ج‏1، ص: 168،مفاتیح الجنان

 

تورا چون من غلامان بی شمار است/ ولی من جز تو اربابی ندارم