رفیق بر ناخودآگاه انسان اثر می گذارد
اثرگذاری رفاقت بر روی انسان قوی است به طوری که موجب می شود نسبت به آنچه که انسان در دو محیط خانواده و محیط آموزشی، فراگرفته است یا نسبت به اثرگذاری که روی روح داشته است، گاهی جنبه تخریبی داشته باشد و گاهی هم بر عکس.
وارث: مرحوم آیت الله آقامجتبی تهرانی در یکی از درس ها اخلاق خود نقش رفاقت در تربیت انسان را مورد بررسی قرار می دهد و می گوید اگر محیط خانواده مناسب باشد اما محیط رفاقت نا مناسب، این محیط بر روی انسان اثر تخریبی خواهد داشت همچنین برعکس.
آنچه که می خوانید بخشی از سخنان این استاد اخلاق است:
محیط رفاقتی ، از محیطهایی است که بر روی روح انسان، یعنی تمام ابعادش، اثر می گذارد و جهت آن هم این است که دوستی و رفاقت بر محور پیوند محبت است؛ پیوندهای جسمی، حسبی، نسبی، بُعد دینی و اخوّت دینی، اینها همه پیوند هستند؛ یک پیوند در روابط اجتماعی، پیوند محبتی است که پیوندی قوی است. لذا اثرگذاریاش هم بر روی انسان قوی است به طوری که موجب می شود نسبت به آنچه که انسان در دو محیط قبلی، یعنی محیط خانواده و محیط آموزشی، فراگرفته است یا نسبت به اثرگذاری که روی روح داشته است، گاهی جنبه تخریبی داشته باشد، گاهی هم بر عکس.
مثلاً اگر محیط خانوادگی انسان مناسب نبود، محیط آموزشی اش مناسب نبود، امّا محیط رفاقتی اش مناسب بود، به این معنا که با شرع و عقل همسو بود، این رفاقت نقش تخریبی آنها را از بین می برد. برعکس، اگر محیط خانوادگی مناسب بود، محیط آموزشی مناسب بود، امّا محیط رفاقتی مناسب نبود و همسو با شرع و عقل نبود، این رفاقت، آنچه را که در محیط خانواده و آموزش ساخته شده بود، ویران میکند.
نقش رفاقت بر تربیت
بحث مفصلی راجع به نقشِ بسیار اساسیِ محیط رفاقتی مطرح است که من فقط به آن اشاره میکنم. قرآن همین محیط رفاقتی را در آیات متعدد، مطرح میکند. روایات زیادی هم راجع به نقش این محیط داریم. من یکی، دو آیه را به عنوان نمونه میخوانم. در سوره فرقان آمده است: «وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبيلا» روز قیامت، روزی است که ستمکار دستهایش را میگزد. «یَعَضُّ» یعنی می گزد و میگوید: ای کاش ما، رابطه و پیوندی با پیغمبر برقرار میکردیم. منظور پیوند محبتی و رفاقتی است. بعد می گوید: «يا وَيْلَتى لَيْتَني لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَليلا لَقَدْ أَضَلَّني عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَني وَ كانَ الشَّيْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولاً». برعکس! کاش من فلانی را رفیق نمیگرفتم. او مرا گمراه کرد. هر دو نوع را دارد. هر دو مورد، پیوندِ رفاقتی است. ای کاش من با این آقا پیوندِ رفاقت برقرار میکردم و ای کاش با فلانی رفیق نمیشدم.
در آیه ای دیگر در سوره زخرف آمده که: «الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقين» بعضی از رفیقها در آن روز با یکدیگر دشمن میشوند، مگر متّقین.
اثر رفاقت بر انسانیّت انسان
اثر رفاقت چیست؟ همین که رفیق شدیم، بر اثر رابطه محبتی، پیوند محبتی بین ما دو نفر برقرار شد، این رابطه چه اثری دارد؟ روایتی از علی(علیه السلام) می خوانم و بعد آن را توضیح میدهم. اتفاقاً روایت، در ارتباط با همین آیه شریفهای است که دارد: «الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقين». حضرت فرمود: «فَسَادُ الْأَخْلَاقِ بِمُعَاشَرَةِ السُّفَهَاءِ وَ صَلَاحُ الْأَخْلَاقِ بِمُنَافَسَةِ الْعُقَلَاءِ وَ الْخَلْقُ أَشْكَالٌ «فَكُلٌّ يَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ» وَ النَّاسُ إِخْوَانٌ فَمَنْ كَانَتْ إِخْوَتُهُ فِي غَيْرِ ذَاتِ اللَّهِ فَإِنَّهَا تَحُوزُ عَدَاوَةً وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى «الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ»».
«خُلق» به معنای «خو» است. «خو» به معنای ملکه است. علی(علیه السلام) در اینجا مسأله را بر محور معاشرت، یعنی همان رابطه تنگاتنگ بین دو نفر مطرح می کنند و این اثرگذار و ملکهساز است. گاهی همراه خود ملکه فاسده و گاهی ملکه شایسته میآورد. «فَسَادُ الْأَخْلَاقِ، صَلَاحُ الْأَخْلَاقِ» اول درستی و نادرستیِ اخلاق را میفرماید، بعد میآید روی این معنا که «وَ الْخَلْقُ أَشْكَالٌ»، یعنی خلق، برای تو شاکله وجودی درست میکند و باطنت را میسازد. همین ملکات است که باطن ما را میسازد. این است که انسان را میسازد. ملکات سیئه ـ نعوذ بالله ـ انسان را به صورت حیوان میسازد؛ ملکات حسنه به صورت فرشته میسازد. درون من را که روز قیامت با آن محشور میشوم. «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ»،یعنی آن شاکله و شکل درونی تو در آن روز هست.
رفیق بر ناخودآگاه انسان اثر می گذارد
آیه بر محور دوستیها است. «الْأَخِلاَّءُ». این رابطه رفاقتی که قویترین پیوندها است، چون بر محور محبت است، باطن انسان را در ابعاد گوناگون میسازد؛ لذا من گفتم دو نفر که رشته محبت، اینها را به هم پیوند داد و رفیق شدند، ناخوآگاه رفیقش را میسازد. «تربیت» از عناوین قصدیّه نیست و در رابطه رفاقتی سریع روی ناخودآگاه دوست اثر میگذارد و او را می سازد و در نهایت هم موجب میشود که او با دوستش محشور است. هر روز هیکل او را میبیند. بارها میآید و میرود در اتاق بایگانی ذهن و در حافظه اش شکل میگیرد. اعمال او به روح رفیقش شکل میدهد، گفتار او نیز اینگونه است. درون رفیقش را میسازد. محور پیوند هم در اینجا قویترین پیوندها است.
رفیق عاقل، بهترین رفیق
در این محیطهای چهارگانه که گفتیم، آن محیطی که از نظر درونی روی انسان، میتواند بیشتر از همه اثر بگذارد، محیط رفاقتی است. این هم که ما آمدیم روی محیط آموزشی و حساسیّت به خرج دادیم، به این دلیل بود که از آن، «رفیق» متولّد میشوند. در محیط آموزشی بچهها با هم رفیق میشوند. یک محیط رفاقتی که در سازندگی انسان از نظر درونیاش، قویترین محیط ها است، متولد میشود. لذا در روایات، زیاد داریم. از خود علی(علیه السلام) میفرماید: «صُحبَةُ الوَلِيِّ اللَّبِيبِ حَيَاةُ الرُّوحِ»دوست عاقل، روح تو را زنده میکند و او را نمیمیراند. در اینجا خود روایات، مطلب را توضیح دادند و برای ما تبیین کردند که رفیق خوب کیست.
رفیق فاسق، بدترین رفیق
از آن طرف از علی(علیه السلام) نقل شده است که: «إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْفُسَّاقِ فَإِنَّ الشَّرَّ بِالشَّرِّ مُلْحَق». از دوستی با فاسق بپرهیز که تو هم مثل او می شوی. دوست عاقل روح تو را زنده میکند، امّا دوست فاسق، تو را مثل خودش می کند. این همان معنایی است که ما در باب رفاقت عرض کردیم؛ رفیق ممکن است نقش سازنده داشته باشد و به قدری قوی باشد که اثر دو محیط خانوادگی و آموزشی را تحتالشعاع قرار دهد. اگر محیط خانودگی مناسب نبود، محیط آموزشی مناسب نبود، امّا اگر رفیق مناسب بود، روح او را میسازد. عکس هم همینطور است، اگر نامناسب بود، روح او را می میراند.