آیهای که ۹۰ درصد مردم جهان را در قیامت به جهنم میکشاند
هریک از 72 تن از یاران با وفای اباعبدالله الحسین(ع) در شب عاشورا تشویق شده بودند که اگر از حسین جدا بشوید، فرماندارتان میکنیم، استاندارتان میکنیم، زمین میدهیم، پول میدهیم، باغ میدهیم. تهدید هم شده بودند که اگر بمانید، همهتان را قطعه قطعه میکنیم! آری آنها در راه خدا ثابت قدم بودند.
وارث: استاد حسین انصاریان، محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی در سخنرانی خود در حسینیه هدایت تهران، اظهار داشت: امام حسین(ع) در شب آخر خیلی قاطعانه به یارانش که آنها را در خیمهاش جمع کرده بود، فرمودند: شب است، تاریک است و راه باز است، اینها با من تنها کار دارند، اگر بمانید، شما هم در کنار من قطعه قطعه میشوید، این را من میگویم و حرفی را به شما میزنم که هیچ پیغمبری حق گفتن آن را نداشته، هیچ امامی هم حق گفتن آن را نداشته و فقط این حق را من دارم، بیعتم و پیمانم را از عهده شما برمی دارم، تاریکی شب را غنیمت بدانید و بروید. پیمانم را برمی دارم، یعنی در قیامت دادگاهی نمیشوید و به شما چرا نمیگویند.
انبیاء معلمان اصلی قرآن هستند
استاد انصاریان با بیان اینکه قرآن مجید یک وجود علمی دارد که عظمت و گستردگی و رفعت این علم تا جایی است که خداوند، خاتم انبیاء را چندبار در خود قرآن به عنوان معلم قرآن معرفی کرده است، گفت: این جمله «یعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ» احتمالاً پنج بار در قرآن آمده است، یعنی این ترکیب، مُشتی لغت عربی نیست که به این راحتی به فهم شما درآید. هرکسی هم معلم قرآن نیست و این یک معلمی میخواهد که به قول امیرالمؤمنین(ع)، در همه عالم هستی در هیچ چیزی نظیر ندارد.
وی اظهار داشت: وجود علمی قرآن کریم با این رفعتش و با این عظمتش یک وجود عینی دارد، یعنی یک وجودی بیرون از خودش، خارج از خودش. کدام عالم سنّی و کدام عالم شیعه، اگرچه مذاق عرفانی و فلسفی نداشته و عالم خشکی باشد و لذت حقیقت را نچشیده باشد، کدامشان میتوانند و قدرت دارند که وجود عینی این کتاب را منکر شوند؟ چراکه پیغمبر اکرم(ص) دوساعت به درگذشتشان مانده بود و نمیتوانستند از جا حرکت کنند، در مرز احتضار بودند و بدن به شدت ضعیف شده بود. اذان را گفته بودند، به فضل بن عباس و امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: زیر بغل مرا بگیرید و من را به مسجد ببرید. قدمهایشان را خودشان برنمی داشتند و پایشان را می کشیدند، بالای منبر هم نتوانستند بروند و در همان پلهٔ اول نشستند، فرمودند: «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّه»، وجود علمی، «وَعِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي»، وجود عینی است.
این مترجم و مفسر قرآن کریم ادامه داد: ما از کجا این وجود عینی را به دست آوردهایم؟ از این جمله: «لَنْ یَفْتَرِقَا»، اصلاً بین این وجود علمی و عینی جدایی نیست. با حرف «لن»، یعنی تا ابد جدایی نیست. بقیهٔ حدیث را کاری ندارم. ثَقَلین یا ثِقْلَین خیلی فوقالعاده است که پیغمبر(ص) - این آگاهِ به تمام حقایق و اسرار - وجود علمی و عینی را هم وزن معرفی کرده است و از هم دیگر کم نمیآورند. این آن است و آن هم این است.
آیهای که ۹۰ درصد مردم جهان را در قیامت به جهنم میکشاند
وی بیان داشت: کسی که به فرمان خدا در این وجود علمی تدبر کند و به خودش زحمت بدهد که با ابزار علم، با ابزار عقل، با ابزار فطرت، با ابزار لطافتِ روح و با وجود اهل ذکر، در آیات این کتاب علمی اندیشه کند، اندیشهاش او را به کجا میرساند؟ به این نقطه: مییابد، البته نه به صورت لغت؛ لغت را که به هر بی سوادی هم بگوییم، لغت را می داند. یافتن، وجدان باطنی است؛ درمییابد که این کتاب و این علم، نور است. این نور برای چه آمده است؟ «أَنزَلْنَا إِلَیْكُمْ نُورًا مُّبِینًا»، این تعریف قرآن است؛ نمیگوید «انزلنا الیک»، اصلاً به همهٔ انسانهای جهان خطاب است و همین آیه نود درصد مردم جهان را در قیامت به جهنم میکشاند.
کسی که دستش را از قرآن و اهل بیت(ع) رها کند، بدبختی ابدی خویش را با دست خود امضا کرده است
استاد انصاریان با بیان اینکه این آیه «أَنزَلْنَا إِلَیْكُمْ» یک حجت کامل است و میگوید: وقتی قرآن را نازل میکردم، همه شما را از زمان نزول تا قیامت نظر داشتهام، ابراز داشت: «أَنزَلْنَا إِلَیْكُمْ نُورًا مُّبِینًا»، یعنی نور روشنگر، «مبین» اسم فاعل است، به معنی نورِ آشکار نیست، نورْ آشکار است و این تعریف مصادره به مطلوب است. خب نور که آشکار هست، نور روشنگر و قرآن چه چیزی را روشن میکند؟ این نورْ جاده و هدف را روشن میکند و راه الهی را نشان میدهد، نتیجه این راه را هم نشان میدهد که «رضایتالله» و «جنتالله» است. این کارِ نور است و این را آدم متدبر، آدم متفکر، آدم اندیشمند از قرآن مییابد.
وی عنوان کرد: وقتی انسان بیابد که این کتاب علمی نور مبین است، پس دریافته که اهلبیت(ع) هم نور مبین هستند، این روشن است؛ چون رسول خدا(ص) فرمودهاند: از هم جدایی ندارند و هرچه اوست، این هم هست. من وقتی با تدبر یافتم که قرآن نور مبین است، دقیقاً یافتهام که حسین(ع) نور مبین است، زهرا(س) نور مبین است، علی(ع) نور مبین است، امام صادق(ع) نور مبین است، امام عصر(عج) نور مبین است. از همه فلاسفه هم اگر دلتان میخواهد سؤال کنید، کتابهای کل فلاسفه معروف موجود است؛ حتی میتوانید از آنهایی هم که فیلسوف زنده و موجود هستند، سؤال کنید؛ نور یک حقیقت است، نه دو حقیقت؛ نورْ نور است و ما «نورَین» نداریم.
این پژوهشگر قرآنی با بیان اینکه شما کلمه «نور» را در کل قرآن مفرد میبینید، تصریح کرد: به کجا میرویم؟ به کنار دریایی که ساحل ندارد! «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنوا»، تو من را باور کن، خودم با دست اراده خودم، «يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ»، از همه تاریکی ها - بعد از باورکردن من درمیآورم، «الی النور» و دستت را در دست نور - یعنی قرآن و عترت - میگذارم. «وَاَلَّذِینَ کفَرُوا أَوْلِیٰاؤُهُمُ اَلطّٰاغُوتُ»؛ سراغ من نباشی، دستت در دست طاغوت و شیطان و هوای نفس و نفس امّاره می افتد و رقم بدبختی ابدی خودت را با دست خودت امضا میکنی.
وی عنوان کرد: حالا یافتم که این کتاب علمی نور است، و بالملازمه یافتم که اهلبیت(ع) هم نور هستند؛ این یافتن در من شروع به کار میکند. این یافتن، لمس کردن، درک کردن و چشیدن با من چه کار میکند؟ من را متخلق میکند، تَخَلُّق یعنی چه؟ یعنی این یافتن شروع میکند و وجود من را به حقایق قرآن و اهل بیت(ع) - البته در حدّ خودم - آراسته میکند. حال میتوانم براساس معرفت بیشتر، تدبر بیشتر و یافتن بیشتر، از سلمان بالاتر بشوم؛ هم میتوانم هم وزن سلمان بشوم و گنجایش بیشتر ندارم، میتوانم در طول سلمان قرار بگیرم و مُتِخَلّق میشوم.
این مترجم و مفسر قرآن کریم ادامه داد: یعنی به قول امام صادق(ع)، هرکسی تو را - از رفتار تو، از کردار تو، از نگاه تو، از حرف زدن تو، از کسب تو، از زن وبچه داری تو - ببیند و ما را بشناسد، میگوید: «هذا شیعة جعفر». آن که ما را می شناسد، ولی با ما سروکاری ندارد و خودش فهمیده یا جایی خوانده، میگوید: «هذا شیعة جعفر» یا «هذا شیعة علی»، این تَخلق میشود. وجدان، یافتن، پرشدن ذائقه از قرآن در حد خودم، «لاٰ یکلِّفُ اَللّٰهُ نَفْساً إِلاّٰ وسعها لَهٰا» به من تخلق میدهد.
قرآن و اهل بیت(ع) نوری واحد که هر دو جاده بهشت و بخشش الهی را نشان میدهند.
وی اظهار داشت: حالا اول کار هستم و دارم به جلو می روم، تخلق دارد در وجود من ریشهدارتر میشود، قویتر میشود، استوارتر میشود و به این منزل میرسم: منزلِ تحققْ بعد از تدبر؛ بعد از تَخلق به منزل تحقق میرسم، تحقق یعنی چه؟ این را میشود با یک آیه قرآن راحت فهمید: «یثَبِّتُ اَللّٰهُ اَلَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثّٰابِتِ»، من اهل ایمان را که اول به من معرفت پیدا کردهاند، من دستشان را در دست قرآن و اهل بیت گذاشتم و دیدند که این دوتا یک نور هستند، جاده و رضوان الله و جنت الله و مغفرت الله را نشان میدهند و حالا بعد از مدتی کارکردن و مُتخلق شدن، به این حقایق میچسبند: «وَاَلَّذِینَ یمَسِّکونَ بِالْکتٰابِ»؛ تمسک یعنی اِلصاق، وجودشان به کتاب و عترت میچسبد و «فی الدنیا و فی الآخره» پای ثابت پیدا میکنند. این متن قرآن است!
خداوند به حضرت رسول(ص) فرمود با همه عظمتت به من پناه بیاور
استاد انصاریان گفت: در دنیا چنان پای ثابت پیدا میکنند که پول، صندلی، شهرت، اینهایی که در زمان ما جدید پیدا شده است، مثل ماهواره، انواع فیلمها، انواع زنان جوان و دختران جوانِ آرایشکرده بیرونریخته که هیچکس هم نیست جلوی آنها را بگیرد، مُشوّق هم دارند و خدا میگوید: «نفاثات فی العقد» هستند! «وَمِنْ شَرِّ اَلنَّفّٰاثٰاتِ فِی اَلْعُقَدِ»، «نفاثات فی العقد» معنی شده و جمع مؤنث است. «نفاثات» یعنی زنان و دختران جوانِ زیبارویِ آرایششده بیرونریخته مُتِبَرجاتی که در زندگی زن و شوهرها و جوانان گره میاندازند و کار مردم به طلاق میکشد، کار بچهها به بیمادرشدن میکشد، کار بچهها به بیپدرشدن میکشد! «من شر النفاثات فی العقد»، یعنی پروردگار به شخص پیغمبر(ص) میگوید: از شرّ زیبارویان مُتِبَرجِ خودآرا و خودنما به من پناه بیاور! حبیب من، خطر سنگین است که به تو هم با همه عظمتت میگویم به من پناه بیاور. اینها دیگر نمیتوانند این چسبیده به کتاب علمی و عینی را جدا کنند و این معنی تحقق است: «یثَبِّتُ اَللّٰهُ اَلَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ اَلثّٰابِتِ فِی اَلْحَیٰاةِ اَلدُّنْیٰا وَ فِی اَلْآخِرَةِ» ﴿إبراهیم، 27﴾ نمیتوانند دیگر به هیچ عنوان جدا کنند.
وی عنوان کرد: امام در فردا شب خیلی قاطعانه - شوخی نه، امام که اهل شوخی نیست - و جِدّی به یارانش که آنها را در خیمهاش جمع کرده بود، فرمودند: شب است، تاریک است و راه باز است، اینها با منِ تنها کار دارند، اگر بمانید، شما هم در کنار من قطعه قطعه میشوید، این را من میگویم و حرفی را به شما میزنم که هیچ پیغمبری حق گفتن آن را نداشته، هیچ امامی هم حق گفتن آن را نداشته و فقط این حق را من دارم، بیعتم و پیمانم را از عهده شما برمی دارم، تاریکی شب را غنیمت بدانید و بروید. پیمانم را برمی دارم، یعنی در قیامت دادگاهی نمیشوید و به شما چرا نمیگویند؛ اما حالا با این آیه باید چه کار کرد؟ «یثَبِّتُ اَللّٰهُ اَلَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ».
تشویق و تهدیدی که شب عاشورا متوجه ۷۲ تن از یاران باوفای امام حسین(ع) شد
این استاد اخلاق اظهار داشت: قول ثابت یعنی کتاب علمی و اهل بیت(ع)، اگر معنیای غیر از این دارد، بعد از منبر به من بگویید! آنها ثابت هستند، قرآن ثابت است، اهل بیت(ع) ثابت هستند، عربی اش: قرآن حق است، اهلبیت(ع) حق هستند، «یثَبِّتُ اَللّٰهُ اَلَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ اَلثّٰابِتِ فِی اَلْحَیٰاةِ اَلدُّنْیٰا وَ فِی اَلْآخِرَةِ». امام دیدند، که به آنها گفتند راه باز است و هوا هم تاریک است، هیچکس بلند نشد، پیش خودشان گفتند اینها از من خجالت میکشند که میخواهند بروند! عباس جان، چراغ خیمه را خاموش کن. چراغ خاموش شد، تاریکِ تاریک شد، فرمودند: بلند شوید و بروید؛ من را نمیبینید که خجالت بکشید و ناراحت باشید، بروید! جدی گفتند بروید، خیمه ساکتِ ساکت بود، رفتند؟ نرفتند؟ خب دیگر جلسه را زیاد معطل نکردند و گفتند: چراغ را بیاورید! دیدند که همه نشستهاند، به حبیب گفتند: چرا نرفتی؟ این همان «یثبتالله» است، چون این 72 نفر مورد تشویق بودند، مورد ترغیب بودند، مورد تخفیف بودند، مورد تهدید بودند. هرکدام تشویق شده بودند که اگر از حسین جدا بشوید، فرماندارتان میکنیم، استاندارتان میکنیم، زمین میدهیم، پول میدهیم، باغ میدهیم. تهدید هم شده بودند که اگر بمانید، همهتان را قطعه قطعه میکنیم!
«شیعه» شرف اسلام است و جلسات شیعه پرقیمتترین جلسات است
استاد انصاریان خاطرنشان کرد: امیرالمؤمنین علی(ع) به قنبر فرمودند: «اَبشر و بشّر و استبشر»؛ خودت خوشحال باش که شیعه ما هستی، دیگران را هم - آنهایی که شیعه ما هستند - بشارت بده که خوشحال باشند. والله! قنبر خودم بالای سر پیغمبر بودم که داشتند جان میدادند، «والله! لقد قبض رسول الله»، وقتِ گرفتن جانشان بود، «وهو ساخط علی جمیع امته» بر تمام امت خود خشمناک بودند، «الّا الشیعه»، فقط میگفتند: علی، شیعه! علی، شیعه! «علی وان لکل شیء شرفا»، هر چیزی شرفی در خودش دارد، «ان شرف دین الشیعه»، شیعه شرف اسلام است؛ «علی وان لکل شیء عروة»، هر چیزی یک دستگیرهای دارد، «وان العروة دین الشیعه»؛ «علی وان لکل شیء اماما»، هر چیزی پیشرُوی دارد، «وامام الارض یسکنه الشیعه»، پیشوای سرزمینها آن سرزمینهایی است که شیعه در آن زندگی میکند؛ «علی ولکل شیء سیدا»، قنبر! هر چیزی در این عالم آقایی دارد، «وسید المجالس مجالس الشیعه»، آقای همه جلسههای دنیا جلسه شیعه است؛ یعنی خاک بر دهان جلسات سازمان ملل! خاک بر دهان تمام جلسات کره زمین! جلسه شیعه پرقیمتترین جلسه است.