حسینی بمانیم و حسینی بمیریم
تا آخر عمر حسینی بمانم، حسینی بمیرم
تقریبا قریب به 21 روز از ایام العزای اهل بیت علیهم السلام خاصه سیدالشهدا علیه السلام می گذرد. یکی از باید ها و آرزو هایی که در ذهن خیلی از اجتماعات ذهبی و متدینین مطرح هست این است که ما در یک فضای 68 روزه ای در عزای آل الله مستقر بودیم. حال یا این مدت را با معرفت به سیدالشهدا و ترویج فرهنگ عزاداری او گذراندیم یا اینکه روی موج سوار بودم.
در اولی سود صد در صد و در دومی زیان صد در صد است. ولی آرزوی هر دو دسته است، چه آنی که سود صد در صد کرده و چه آنی که در ضرر مستقر شده، یک سوال و یک آرزو برایش مطرح است، الهی چنان کن که تا آخر عمر حسینی بمانم، حسینی بمیرم.
آنکه ضرر کرده ی خواهد و آنکه مزه 68 روز دوستی و همراهی با سیدالشهدا علیه السلام را چشیده هم میخواهد، چون میخواهد همان آثار طراوتی که از برکات اقامه عزای حسینی برای خودش داشته در 11 ماه سال دیگر هم استمرار داشته باشد.
این ها یک مبانی در معرفت هستند که اگر استمرارش وجود نداشته باشد شما را مستقر نمی کند. یعنی شرط لازم برای ایجاد استقرار و باقی ماندن در این دستگاه استمرار است. ما نمیخواهیم تند باد ما را عوض کند، چون میبینیم موج سواران با سیدالشهدا علیه السلام ضرر کرده اند هیچی چیزی دستشان را نگرفته است.
اینکه می گویند شما به دل مردم کار داشته باشید درست است. ما با قلبی کار داریم که حلول معرفت الهی در آن باشد نه قلبی که با خدا و پیغمبر (ص) بازی کند.
آن طایفه دزدی هم که میبینید میگویند دلت پاک باشد هر کاری که میخواهی انجام بده بساط خدا و امام حسین علیه السلام دستگاه بازیچه نیست.
برای تثبیت در حسینی بودن، تثبیت مزه ای که 68 روز گذشته در خانه هم نشسته باشی چشمت به آب خنک افتاد بگویی صلی الله علیک یا ابا عبدالله قلبت به درد بیاید از تشنگی امام حسین علیه السلام باید استقرار داشته باشی. نه به معنای درجا زدن بلکه باید طراوت داشته باشی. راهکار و نسخه اش چیست؟
امام صادق علیه السلام در پایان زیارت امام حسین علیه السلام که در کربلا محضر امام حسین علیه السلام قرائت میکنیم، پایان زیارتنامه آنجایی که به شخصیت اصحاب امام حسین علیه السلام، سلام میکنیم 5 ضابطه را بیان میکند که اتم اکمل آن بر روی ضابطه اول است. یعنی شما اگر ضابطه اول را داشتی قطعا بدان در سیر حسین علیه السلام مانده ای. باید کمی مسلح بشوی چون آن طرف ایستاده اند برای تخریب، بازارشان هم تحت عنوان یک نهضت فکری باز است. در این روزگار هم کسی دغدغه دین ندارد. این دانشگاه تربیتی محکم به نام هیئت چه کاره است؟
مقام معظم رهبری فرمودند بالاترین دانشگاه تربیتی اهل بیت روضه است. ما نباید کاری کنیم که بگویند عرضه نداشته این را حفظ کند. 68 روز برای امام حسین علیه السلام عزاداری کردی، گریه کردی، پس چرا آثار خطا هنوز در وجود تو هست؟
آن ضابطه اولی که امام صادق علیه السلام تحت عنوان این زیارتنامه نقل میکند در یک سلام مطرح می شود، السلام علیک یا اولیا الله سلام به شما اصحاب حسین که همه تان اولیا خدا بودید، گام اول برای حسینی شدن به مقام ولایت رسیدن است. ما تا امروز شنیده ایم که ابی عبدالله علیه السلام و جدش رسول خدا صل الله لیه و آله وسلم تا امام زمان ولی خدا هستند، ما چه هستیم؟ الفبای این ولایت با من و شما متفاوت است، ان ها معصوم هستند ما معصوم نیستیم، اما خدا برای من خلیفه اش یک قاعده و قانونی گذاشته است تک تک ما که خلیفه خدا هستیم ولی خداییم. اجازه داریم روی زمین شاخصه های ولایت الهی را نشان دهیم.
ولی اللهی که نتواند تاثیر در جامعه بگذارد چه ولی اللهی است؟ چند راهکار برای رسیدن به این ولایت و ضابطه اول که مهمتر از همه است چیست؟ وقتی در این مسیر قرار بگیریم خود امام حسین علیه السلام هم یاری میکند.
اولین راهکار طبق بیان قرآن برای رسیدن به این مقام ولایت الهی ایمان است. کدام ایمان؟ ایمان شاخصه دارد، ایمان به معنای کامل کلمه. همان حرفی که امام صادق علیه السلام فرمودند که اگر ایمان را در ظواهر رفتاری دیدی آن اسلام است. امیرالمومنین علیه السلام فرمودند « الایمان معرفت» در شناخت قلبی است، در باور قلبی است. فقط نماز خواندن و نماز شب تثبیت حسینی می دهد؟ نه.
نماز شب خوانده است 68 روز عزاداری کرده است امام روز اول ربیع در مغازه ربا میدهد. ایمان معرفت قلبی و بعد اقرار زبانی و بعد عمل است.
امام صادق علیه السلام میفرمایند: « ایمان واقعی الامن به ولایت علی ابن ابی طالب علیه ااسلام»
ماهیت ایمان مومن که می تواند خلیه الله را به مقام ولایت برساند، تثبیت حسینی داشته باشد، به جایی برسی که در خانه ات چشمت به طعام گرم افتاد یاد گرسنگی بچه های امام حسین علیه السلام بیفتی حتی اگر در ماه رجب باشی چیست؟ معرفت به اهل بیت علیهم السلام معرفت ایمان یعنی ایمان به ولایت، منهای ولایت را بکوب به دیوار اگر چه ظاهر دینی هم داشته باشد.
خدا یک پیامبر درونی به حکم ولی الله درون ما قرار داده است به نام عقل. تابعین از این پیامبر درونی چرا فراموش شده است؟
با ایمان ولایت آنقدر انسان محکم است که قرآن می فرماید: « الا ان اولیا الله لا خوف علیهم و ما هم یعلمون» انسانس که ایمان به ولایت دارد مثل فاطمه زهرا سلام الله علیها می شود. به صاحبش که امیرالمومنینی علیه السلام بود ایمان داشت. حسینی های در بساط سید الشهدا باید اینگونه باشند. مومن به ولایت لا خوف علیهم. به این حرکت ایمانی ادامه دهید.
جلوه های رفتاری ایمان
ازجلوه های رفتاری ایمان در انسان حسن الخلق است. مومن خوش رفتاری دارد. مومن به ولایت عبوس نیست. بچه هیئتی که مومن به ولایت اهل بیت علیهم السلام است با اعضای خانواده اش حسن خلق دارد.
امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند: مومن خوش اخلاقی در صورتش است. در احوالات پیامبر خاتم صل الله علیه و آله و سلم که خداوند در شان ایشان می فرمایند: وَ اِنَّکَ لَعَلَیٰ خُلُقٍ عَظیم در سخت ترین مشکلات و مصائت لبخند ملیحی در صورت پیامبر صل الله علیه و آله و سلم بود.
یکی از جلوه های رفتاری و گام اول این است.
گام دوم در مسیر ولایت الهی و ولی الله شدن و اینکه تا پای امام حسین علیه السلام همیشه باشیم دقت در عبادات است.
کمرنگی در عبادات و ضعف در دقت در عبادات باعث میشود بهانه دست دشمن بیافتد. عبادت فقط نماز هم نیست. به والدین رسیدن هم دقت میخواهد و عبادت است.کوتاهی در عبادت کردی میتوانی حسینی بمانی.
گام سوم، در حدیث قدسی که امام حسین علیه السلام میفرمایند: « مومن واقعی آن کسی است که ظاهر و باطنش یکی است و آن کسی که ظاهرش بیشتر از باطنش می ارزد دشمن خدا است.»
یعنی در امور معنوی اش کم کاری کرده است. اگر قرار است من در مسیر ولی اللهی برای تامین ایمان واقعی درست به میدان آمده باشم اهل نفاق نیستم.
مسلح به سلاح قلب سلیم باشیم
گام چهارم، داشتن قلب سالم است. خداوند در قرآن می فرماید: اذ جا ربه بقلب السلیم. یعنی قلب عاری از خطا و گناه داشته باش. آن هایی که دراربعین با پای پیاده می آیند با سختی خودشان را به حسین ابن علی میرسانند و سلام میکند و عرض ارادت می کند و برمیگردند قلب سالمش او را کشانده نه خودش.
اگر قلب عاری از خطا و لغزش نداشته باشی روز عاشورا گریه می کند اما چشمش پاک نیست. گریه اش با گریه عمر سعد فرقی ندارد. امام صادق علیه السلام فرمودند: روز عاشورا دوست و دشمن داشتند گریه میکردند اما کدام گریه خریدار دارد؟ کدام اقامه عزا انسان را نجات می دهد؟ آنجایی که ما مسلح به سلاح قلب سلیم باشیم.
این قلب سلیم را چگونه بشناسیم؟ پیامبر خاتم صل الله علیه و آله و سلم سه رتبه بر این قلب بیان کردند. یک عده از قلبها هستند که فقط مشغول کار دنیا هستند این قلب دائم امتحان می شود، دائم سختی می کشد چون گرفتار دنیا است. قلب مشغول به خدا قدرت تفکر دارد و نه قلب مشغول به دنیا.
بعضی قلب هامشغول به آخرت هستند که به درجات بالا می رسد. امام صادق علیه السلام می فرمایند:آن هایی که محبت جدم علی علیه السلام مادرم فاطمه سلام الله علیها و رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم را در دل داشتند دنیاشان را با آنها چیدند، اخرتشان هم با آنها چیدند. خداوند در غرفه خاصه در فردوس الجنه قرار میدهد.
رتبه سوم از قلب سلیم این روایت امام صادق علیه السلام است: « وَ اَمَّا الْقَلْبُ الْمَشْغولُ بِالْمَوْلَی» این قلب هم دنیای خوب می دهد، هم آخرت و عاقبت خوب می دهد، هم محبت خدا و ولی او در دلش است. برای این تلاش کنیم. ضابطه آن ایمان است با سرمایه قلب سلیم.
دومین راهکار برای ولی الله شدن تقوا است. تقوا یعنی بتوانی نفست را مدیریت کنی. تقوا یعنی اجتناب از گناه، سرمایه ایست برای ولی الله شدن تا انسان پای امام حسین علیه السلام همیشه بماند. تقوا سه مرحله دارد. تقوای صغری که پایین ترین درجه تقوی است و آن این است که گناه نکنیم.
رتبه دوم تقوای وسطی یعنی مواظب مکروهات و مباهات باشیم. و تقوای اخری سخن حق است در برابر حاکم ستمگر.
بزرگترین حاکم ستمگر هر کسی نفس اوست. سخن حق که کلمة الحق کلمه ولی اللهی است، نام و ولایت امیرالمومنین علیه السلام را سپری قرار بده برای گفتن کلمه حق در مقابل این دشمن، نفس اماره بایست، این تقوا است.
حرف حق را در مقابل نفس خودت بزن، حق را بگو اگر چه به ضرر تو تمام شود. حرف حق را بزن اگرچه تلخ باشد.