«زلزله» عظيم از نشانههاي قيامت در قرآن
در اين سوره زلزله مقدمات رستاخيز بيان شده است، روزي كه انسان را از اين زندگى گذراى مادى بيرون مىبرد و به آينده هول انگيزى كه در انتظار او است، متوجه مىسازد. آيندهاى كه اگر امروز به فكر آن و آمادگى بر آن نباشد، به راستى وحشتناك است و اگر باشد، دل انگيز و روح افزا است.
همچنين در كلامالله مجيد سورهاي با نام «زلزال» وجود دارد كه به زلزله روز قيامت ميپردازد. آغاز اين سوره، همراه است با بيان بعضى از حوادث هول انگيز و وحشتناك پايان اين جهان و شروع رستاخيز. نخست مىفرمايد: «هنگامى كه زمين شديدا به لرزه در آيد» (إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها) و چنان زير و رو شود كه «بارهاى سنگينى را كه در درون دارد خارج سازد» (وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها).
تعبير به زِلْزالَها: «زلزلهاش» يا اشاره به اين است كه: در آن روز، تمام كره زمين به لرزه در مىآيد (بر خلاف زلزلههاى معمولى كه همه آنها موضعى و مقطعى است) و يا اشاره به زلزله معهود، يعنى زلزله رستاخيز است.
در اينكه: منظور از أَثْقال: «بارهاى سنگين» چيست؟ مفسران تفسيرهاى متعددى ذكر كردهاند: برخي مفسران گفتهاند: منظور انسانها هستند كه با زلزله رستاخيز از درون قبرها به خارج پرتاب مىشوند، نظير آنچه در سوره «انشقاق» آيه 4 آمده است: «وَ أَلْقَتْ ما فِيْها وَ تَخَلَّتْ». بعضى هم اين گونه بيان ميكنند كه: گنجهاى درون خود را بيرون مىريزد، و مايه حسرت دنياپرستان بىخبر مىگردد.
اين احتمال نيز وجود دارد: منظور بيرون فرستادن مواد سنگين و مذاب درون زمين است، كه معمولاً كمى از آن به هنگام آتشفشانها و زلزلهها بيرون مىريزد، در پايان جهان، آنچه در درون زمين است، به دنبال آن زلزله عظيم به بيرون پرتاب مىشود. تفسير اول مناسبتر به نظر مىرسد، هر چند جمع ميان اين تفاسير نيز بعيد نيست.( تفسير نمونه)
توصيه پيامبر(ص) براي رهايي از زلزله
رسول خدا(ص) نيز درباره اهميت قرائت سوره مباركه «زلزال» فرمودند: «از قرائت [سوره] زلزال ملول نشويد؛ زيرا كسي كه در مستحباتش آن را قرائت كند، خداوند عزوجل هرگز زلزلهاي بدو نرساند و با آن و [نيز] با صاعقه و آفتي از آفات دنيا نميرد تا اين كه [به طور عادي] بميرد». (بحار الانوار، ج56، ص 356)
اما مهمترين نكتهاي كه برخي از منابع علمي آن را مطرح كردهاند، رابطه كوهها و وضع پايداري زمين براي حفظ از زلزلههاي پي در پي است. اگرچه هر از چندگاهي زمين لرزههايي در نقاط مختلف زمين روي ميدهد و انرژي دروني خود را تخليه ميكند، اما اگر كوهها وجود نداشتند معلوم نبود چه بر سر زمين خواهد آمد. در آيات زير اهميت كوهها براي در امان ماندن از زلزله مشهود است؛
- «وَ أَلْقى فِي الأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ وَ أَنْهاراً وَ سُبُلاً لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ؛ و در زمين، كوههاى ثابت و محكمى افكند تا لرزش آن را نسبت به شما بگيرد؛ و نهرها و راههايى ايجاد كرد، تا هدايت شويد». (نحل/ 15)
- «أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا * وَالْجِبَالَ أَوْتَادًا؛ آيا زمين را محل آرامش (شما) قرار نداديم؟ و كوهها را ميخهاى زمين؟!». (نبأ/ 6 و 7)
- «خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ۖ وَأَلْقَىٰ فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَابَّةٍ ۚ وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ؛ (او) آسمانها را بدون ستونى كه آن را ببينيد آفريد، و در زمين كوههايى افكند تا شما را نلرزاند (و جايگاه شما آرام باشد) و از هرگونه جنبندهاى روى آن منتشر ساخت، و از آسمان، آبى نازل كرديم و به وسيله آن در روى زمين انواع گوناگونى از جفتهاى گياهان پر ارزش رويانديم». (لقمان/ 10)
مصائب شما از خود شما است!
علاوه بر اينها، اين تصور براى بسيارى وجود دارد كه گمان مىكنند رابطه اعمال انسان با جزاى الهى، همان رابطه قرار دادى است كه شبيه آن در مورد قوانين دنيا و پاداش و كيفر آن، وجود دارد، در حالى كه اين ارتباط به يك نوع ارتباط تكوينى شبيهتر است تا ارتباط تشريعى و قراردادى، و به تعبير ديگر پاداشها و كيفرها بيشتر بازتاب طبيعى و تكوينى اعمال انسانها است كه دامن آنها را مىگيرد چرا كه خداوند ميفرمايد: «وَمَا أَصَابَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ؛ هر مصيبتى به شما رسد به خاطر اعمالى است كه انجام دادهايد، و بسيارى را نيز عفو مىكند». (شوري/ 30)
در اين زمينه در نفسير نمونه ذيل اين آيات روايات زيادى در منابع اسلامى وارد شده كه به گوشهاى از آن، براى تكميل اين بحث اشاره مىكنيم:
1 ـ در يكى از خطبههاى «نهج البلاغه» آمده است: ما كانَ قَوْمٌ قَطُّ فِي غَضِّ نِعْمَة مِنْ عَيْش، فَزالَ عَنْهُمْ، إِلاّ بِذُنُوب اجْتَرَحُوها، لِأَنَّ اللّهَ لَيْسَ بِظَلاّم لِلْعَبِيْدِ، وَ لَوْ أَنَّ النّاسَ حِيْنَ تَنْزِلُ بِهِمُ النِّقَمُ، وَ تَزُولُ عَنْهُمُ النِّعَمُ، فَزِعُوا إِلى رَبِّهِمْ بِصِدْق مِنْ نِيّاتِهِمْ، وَ وَلَه مِنْ قُلُوبِهِمْ، لَرَدَّ عَلَيْهِمْ كُلَّ شارِد، وَ أَصْلَحَ لَهُمْ كُلَّ فاسِد: «هيچ ملتى از آغوش ناز و نعمت زندگى، گرفته نشد، مگر به واسطه گناهانى كه انجام دادند، زيرا خداوند هرگز به بندگانش ستم روا نمىدارد، هرگاه مردم در موقع نزول بلاها و سلب نعمتها با صدق نيت به پيشگاه خدا تضرع كنند، و با دلهاى پراشتياق و آكنده از مهر خدا، از او درخواست جبران نمايند، مسلماً آنچه از دستشان رفته، به آنها باز مىگرداند و هر گونه مفسدهاى را براى آنها اصلاح مىكند».
2 ـ در «جامع الاخبار» حديث ديگرى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) نقل شده است كه فرمود: إِنَّ الْبَلاءَ لِلْظّالِمِ أَدَبٌ، وَ لِلْمُؤْمِنِ إِمْتِحانٌ، وَ لِلْأَنْبِياءِ دَرَجَةٌ وَ لِلْأَوْلِياءِ كَرامَةٌ: «بلاها براى ظالم تأديب است، و براى مؤمنان امتحان، و براى پيامبران درجه، و براى اولياء كرامت و مقام است».
اين حديث، شاهد گويايى است براى آنچه در مورد استثناهاى آيه، بيان كرديم. 3 ـ در حديث ديگرى در «اصول كافى» از امام صادق(عليه السلام) آمده است كه فرمود: إِنَّ الْعَبْدَ إِذا كَثُرَتْ ذُنُوبُهُ، وَ لَمْ يَكُنْ عِنْدَهُ مِنَ الْعَمَلِ ما يُكَفِّرُهَا، ابْتَلاهُ بِالْحُزْنِ لِيُكَفِّرَها: «هنگامى كه انسان گناهش افزون شود و اعمالى كه آن را جبران كند نداشته باشد، خداوند او را گرفتار اندوه مىكند، تا گناهانش را تلافى كند».
4 ـ اصولاً در كتاب «اصول كافى» بابى براى اين موضوع منعقد شده، و 12 حديث در همين زمينه در آن آمده است.
تازه همه اينها، غير از گناهانى است كه خداوند طبق صريح آيه فوق، مشمول عفو و رحمتش قرار مىدهد كه آن نيز به نوبه خود بسيار است.
توصيههاي دين در زلزله/ تلاوت آيهاي كه بر ترس افراد از زلزله غلبه ميكند
در كنار اينها، يكي از توصيههاي دين در زمان بلاهاي طبيعي مثل زلزله، خواندن نماز آيات است، سوانح طبيعي مشابه سوانحي هستند كه پيش از برپايي قيامت تحقق پيدا ميكنند با اين تفاوت كه بسيار ضعيفتر از سوانح قيامت هستند، بر همين پايه توصيه شده است كه با وقوع اين حوادث نماز آيات خوانده شود تا انسان وقايع پيش از قيامت را از ياد نبرد.
خواندن آيه 41 سوره مباركه «فاطر» نيز يكي از نكاتي است كه بزرگان و مفسران قرآن كريم براي غلبه بر ترس از «زلزله» توصيه كردهاند. خداوند در اين آيه ميفرمايد: «إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَ لَئِنْ زالَتا إِنْ أَمْسَكَهُما مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ كانَ حَليماً غَفُورا؛ خداوند آسمانها و زمين را نگاه ميدارد تا از نظام خود منحرف نشوند و هرگاه منحرف گردند، كسي جز او نميتواند آنها را نگاه دارد، او بردبار و غفور است».
مرحوم شيخ طوسي كه از اعاظم شيعه است به سند صحيح از امام صادق(ع) نقل ميكنند كه حضرت فرمودند: هر كسي دچار زلزله شد اين (دعا) را بخواند: «يَا مَنْ يُمْسِكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَ لَئِنْ زالَتا إِنْ أَمْسَكَهُما مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ كانَ حَلِيماً غَفُوراً صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَمْسِكْ عَنَّا السُّوءَ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ؛ اي (خدايي) كه آسمانها و زمين را نگاه ميدارد تا نيفتد. و اگر بيفتد بعد از او هيچكس آنها را نگاه نميدارد، اوست بردبار آمرزنده بر محمد و خاندانش درود فرست و بدي را از ما بازدار؛ چرا كه تو بر هر چيز توانايي. حضرت در ادامه فرمودند: هر كه هنگام خواب آن را بخواند، خانه بر سر او فرو نريزد انشاءالله.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: اِدفَعُوا أمواجَ البَلاءِ بِالدُّعاءِ، ما المُبتَلَى الَّذي استَدَرَّ بِهِ البَلاءُ بِأحوَجَ إلَى الدُّعاءِ مِنَ المُعافَى الَّذي لا يَأمَنُ البَلاءَ؛ امواج بلا را با دعا پس زنيد؛ بلاديدهاى كه بلا جانش را به لب رسانده است نيازش به دعا بيشتر از عافيت چشيدهاى نيست كه از بلا در امان نيست».
دستور امام جواد(ع) در زماني كه زلزله زياد است/ تأثير دعا در دفع بلا
در صفحه 101، جلد پنجاهم بحارالانوار، شيخ صدوق(ره) از عالمان بزرگ شيعه به نقل از على بن مهزيار روايت ميكند كه خدمت امام جواد(ع) نامهاى نوشتم و از فراوانى زلزله در اهواز به ايشان شكايت نمودم و گفتم: آيا صلاح مىدانيد من از اين شهر منتقل شوم؟
ايشان مرقوم فرمود: «از آن جا منتقل نشويد. چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه را روزه بگيريد و غسل كنيد و جامههاى پاكيزه بپوشيد و روز جمعه بيرون رويد و به درگاه خدا دعا كنيد. [خداوند ،] زلزله را از شما برطرف مىكند».
راوى مىگويد: ما همين كار را كرديم پس زلزلهها ساكت شدند و نيز امام(ع)فرمودند: هر كس كه از شما گنهكار است توبه و انابه نمايد و دعاى خير نمايد.
همچنين در آيات و روايات بسياري توصيه شده است كه براي رهايي از بلا و سختي «دعا» كنيد تا جايي كه حتي امام سجاد(ع) فرمودند: «دعا بلاي نازل شده و نازل نشده را دفع ميكند». (الكافي: ج 2 ص 472 ح 2) و امام كاظم(ع): نيز فرمودند: «بر شما باد دعا كردن؛ چرا كه دعا براي خدا و درخواست از خدا بلا را برگرداند [حتي] در حالي كه تقدير و قضا شده باشد و جز امضاي آن باقي نمانده بشد. پس هرگاه از خداوند عزوجل دعا و درخواست شد، بي درنگ بلا را برگرداند».(الكافي: ج 2 ص 472 ح 3)