منبرهای یک دقیقه ی/ به مادرت زهرا بگو آن طرف هم یک خانه برای من بسازد
وارث: خودم از یکی از بزرگان قم شنیدم که می گفت: شخصی به نام طیب در کوچه ای که نوچه هایش هم همراهش بودند، حرکت می کرد. شخص سیّدی که شال سبز به کمر بسته بود را دید روی اثاثیه اش نشسته بود. به اطرافیانش گفت: بروید بپرسید آقا سید برای چی رو اثاثیه نشسته.سید گفت مستاجر بودم و صاحب خانه مرا انداخته بیرون و جواب کرده است. طیب گفت وانت بگیرید. حالا سید هم متحیربود که چه اتفاقی دارد می افتد. خودش هم جلو نشست و او را برد یک خانه ای نوساز.سند خانه را به نام او زد و اثاثیه را خالی کردند. کلید خانه را داد دست سید و گفت آقا سید این خانه را برای خودم ساخته بودم . این هم کلید خانه. فقط به مادرت زهرا بگو آن طرف هم یک خانه برای من بسازد.
این مردانگی ها را داشت. در 15 خرداد سال 1342 که فریاد امام از قم بلند شد علیه طاغوت و استکبار که بعضی به ظاهر مقدسین ترسیدند به میدان بیاید، طیب در حمایت از امام دسته راه انداخت و بیرون آورد.
