هیئت مهمترین رسانه شیعی/شعر فاطمی با آن چیزی که نقطه آمال ماست خیلی فاصله دارد

کد خبر: 77359
هادی جانفدا معتقد است شعر فاطمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی قوت گرفت و جریان‌ساز شد.
وارث: شعر فاطمی(ع) از زیرمجموعه‌های شعر ولایی است که در هیئت‌های امروزی روز به روز رشد می‌کند و دل‌های مستمعین بیشتری را با خود همراه می‌کند اما در عین حال به‌دلیل نوظهور و محل اختلاف بودن جایگاه حساسی است، بر همین مبنا با شاعر آیینی گرانقدر هادی جانفدا به گفت‌وگو نشسته‌ایم تا برایمان از ضعف‌ها و قوت‌های اشعار فاطمی بگوید.

*برایمان از سابقه شعر فاطمی که یکی از پدیده‌های شعر آیینی است بگویید و اینکه از کجا و چگونه شروع شد.

شعر فاطمی به این معنایی که امروز بین اهالی ادب و اهالی شعر مطرح است، شعر نوظهوری است، البته سنایی، ناصرخسرو و دقیقی­­ طوسی از صدیقه­ کبری نام برده‌اند اما نه به این مفهومی که امروز شعر فاطمی می‌دانیم همچنین سنایی در قصیده­‌ای به نام حضرت زهرا(س) اشاره می­‌کند تا در آنجا تشیع خودش را ابراز ­کند و از اعتقاداتش بحق سخن می­‌گوید که می­‌فرماید: «مر مرا باری نکو ناید ز روی اعتقاد/ حق زهرا بردن و دین پیمبر داشتن/ آن‌که او را بر سر حیدر همی خوانی امیر/ کافرم گر می‌تواند کفش قنبر داشتن» در این بیت از اعتقاداتش و از مذهبش به‌صراحت و شفافیت سخن می­‌گوید، درست است که این بیت، بیت فاطمی است اما هنوز شعر فاطمی اینجا متولد نشده است و بعد از آن هم ناصرخسرو بسیار به نام شریف خانم حضرت زهرا(ص) و مخصوصاً غصب فدک و قضیه خلافت اشاره می­‌کند. شاید این اولین­ رگه­‌های بیت­های فاطمی است که در تاریخ وجود دارد. اما آن چیزی که مدنظر ماست مؤید بعد از انقلاب است، انقلاب اسلامی همان‌طور که بر خیلی از شئون زندگی مردم تأثیر گذاشت، در حوزه فرهنگی بر ادبیات تأثیر ویژه‌ای داشت، مضاف بر اینکه خود حضرت زهرا(س) شخصیتی است که در طول تاریخ قله وجودی ایشان، مه­‌آلود و رازآلود بوده است و تقریباً نزدیک 20 سال است که در تقویم ‌های رسمی کشور ما روز شهادت ایشان، از رحلت به شهادت تبدیل شده است، چرا که ما از نظر کلامی و از نظر روایی با برادران اهل تسنن بر سر شهادت حضرت زهرا اختلاف داریم.

* پیش از این هم بین شیعیان این اختلاف بود که شهادت ایشان را رحلت می‌دانستند، درست است؟

بله، این اختلاف بین شیعیان هم بود، به همین خاطر است که شعر فاطمی مؤید 15، 20 سال اخیر است و یک شعر نوپایی است. من خیلی اصرار دارم نوپابودن را بگویم چون نوپابودن یک جریان در قضاوتش مؤثر است، شما هیچ­‌وقت یک کودک را  مانند یک مرد عاقل و کامل قضاوت نمی‌­کنید چرا که نوظهور بودن در قضاوت­ها مؤثر است. این مدل شعر فاطمی، شعر نوظهوری است و ما همه باید در قضاوت­، بررسی، نقد شعر فاطمی این نوجوان بودن شعر را درنظر بگیریم و در ذهن داشته باشیم.



* تأثیر هیئات بر ترویج شعر فاطمی چقدر است، با توجه به اینکه ما قبل از انقلاب هم مجامع هیئتی داشتیم اما بروز شعر فاطمی بعد از انقلاب اتفاق می‌افتد؟

قطعاً خیلی موثر است، شرایط قبل از انقلاب را نمی­‌توانیم با شرایط بعد از انقلاب مقایسه کنیم، مخصوصاً با سالهای اخیر، با به‌وجود آمدن رسانه­‌های مختلف، رسانه­‌های جمعی، سیر تحولات قاعدتاً سریع­تر می­‌شود، یک نفر شاید در زمانی که این امکانات و این رسانه‌­ها نبود، یک شعری  در مورد اهل­­‌بیت(ع) می­­‌گفت و شعر خوبی هم بود، شاید یک ماه طول می­‌کشید تا آن شعر به دست مردم بندرعباس برسد، امروز شاید این زمان به زیر 1 ساعت تقلیل پیدا کرده است، سرعت زیاد تحولات و سرعت زیاد اشاعه اطلاعات، روی خیلی چیزها اثر گذاشت، البته اثرش هم باید بررسی شود، یک جاهایی ضرر کردیم و یک جاهایی به‌نفع ما بوده است.

هیئت هم همین‌گونه است، هیئت مهمترین رسانه شیعه است. معارف اهل­‌بیت را شما باید یکی یکی به انسان­ها انتقال بدهید. اما یک جلسه هیئت که برگزار می ‌شود، 2 هزار نفر، 100 نفر، 50 نفر، بدون هیچ ممانعتی در هیئت جمع می­‌شوند، حتی افکار عمومی اینها را تشویق هم می­‌کند در نتیجه صددرصد به ترویج آن‌گونه از شعر هم کمک می­‌کند، من به این اذعان می­­‌کنم که ممکن است ادبیات و ادبا از اشعار فاطمی که در هیئت خوانده می­‌شود نصفش را هم قبول نداشته باشند و اینها را طبق موازین شعر و ادبیات ندانند، همچنین بر کیفیت فنی‌­اش و به حرفهایی که گفته می­‌شود، اما باید نوظهور بودن شعر فاطمی را اینجا هم لحاظ بکنیم و هیئت خاستگاه عرضه این‌گونه شعرها است. هیئت فضا و رسانه ‌ای است که شاعر شعرش را آنجا عرضه می­‌کند و فوق‌العاده مؤثر است، این مؤثر بودن، همان‌طور که می‌تواند یک نقطۀ قوت برای ما باشد، می­‌تواند یک نقطه ضعف هم باشد، چون اگر یک شعر ضعیفی یا یک حرفی که در شأن اهل­‌بیت نیست به آن سرعت منتشر شود سرعت تخریب بالاتر می­­‌رود، پس، بله، هیئت هم در این فضا تأثیر داشته است ولی هنوز شعر فاطمی با آن چیزی که نقطه آمال و آرزوهای ماست خیلی فاصله دارد.

*چرا اکثر اشعار فاطمی در حوزه  مرثیه و محدوده شهادت حضرت زهرا است و باقی شئون زندگی ایشان را در بر نمی‌گیرد؟

ادبیات زاییده غم است، شما از همه مردم سؤال کنید بگویید یک بیت شعر بخوانند، شعر غمناک می‌­خوانند، حافظ هم نمی‌­گوید بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم، می ­­گوید من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب، اصلاً شیرینی ادبیات به غم است، همه جای دنیا این‌گونه است. ادبیات بِشکن زدن نیست، انسانی که می­‌رود دنبال ادبیات به جست‌وجوی گم­شده‌هایش می­‌رود، آدمی هم گم­شده دارد که غمناک است، ذات ادبیات این‌طور است. شاعر وجدان بیدار انسانیت است چون وجدانش بیدار است این بر مبنای فطرت سلیم است، شاعر گیرنده‌ها و سِنسورهای او حساس­تر است و به مطلبی که حساس­تر است بیشتر می­‌پردازد.

عباس صفایی یک شعر دارد که من خیلی دوست دارم، می‌­گوید: «زمستان را بیشتر از هر فصل دیگری دوست دارم، چون تو در صف تئاتر هرچقدر هم لباس بیشتر پوشیده باشی، خودت را بیشتر به من می­‌چسبانی» این یک عشق زمینی است، حالا فرض کنید شاعر محبوبش را از دست بدهد، آیا این غم همه خاطرات خوش را تحت­ تأثیر قرار نمی­‌دهد؟ اینجا وجود حضر­ت­­‌زهرا(ص) با احدی قابل قیاس نیست، این بانویی که از روز اول مونسش غم بوده، شیرین­‌ترین لحظه برای مادر زمانی است که بچه‌دار می­‌شود، این لذت را ما هیچ­‌وقت متوجه نمی‌­شویم، در آن لحظه گریه می­‌کند، رسول‌الله(ص) می­‌گوید «دخترم برای چه گریه می­‌کنی؟»، می­‌گوید «کودک دارد با من سخن می­‌گوید و سخنانش حزن­‌آلود است»، چطور می­‌شود جز غم چیزی بگویید؟ یا اگر یک چیز دیگری هم می‌گویید باز یک غمی است که همه این شادی­ها را تحت­‌تأثیر قرار می­‌دهد، مدتی نمی­‌گذرد که رسول خدا از دنیا می­‌رود، بالاخره یک حادثه‌­ای است که کل عالم هستی را تحت تأثیر قرار می‌­دهد، چطور شعر را تحت تأثیر قرار ندهد؟! جلوتر غصب خلافت و  آزارهایی که به خانم رسیده، بالاخره این اتفاقاتی است که تمام زندگی انسانها را تحت­ الشعاع قرار می‌­دهد، شهادت صدیقه­ طاهره(س) اتفاق عظیمی است که همه چیز را تحت تأثیر قرار می‌­دهد. حضرت امیر(ع) می‌­فرماید این مصیبتی است که هیچ جایگزینی ندارد و چیزی جای این مصیبت را پر نمی­‌کند ولی این حرف هم در عین حال درست است که شهادت حضرت­ زهرا(س) یکی از ابعاد وجودی حضرت­ زهرا(س) است، خانم ابعاد وجودی دیگری هم دارد، این هم درست است ولی ما نمی­‌توانیم به یک شاعر بگوییم این‌طور شعر بگو، مانند اینکه من به مولوی بگویم چرا تو از این تأثیر گرفته‌ای، باید می­‌آمدی از این تأثیر می­‌گرفتی! شاعر خودش دریافت دارد و  متأثر می‌‌شود و براساس تأثراتش شعر می­‌گوید.



* تا چه‌حد در حوزه مرثیه به آن لایه­‌های مخفیِ شهادت حضرت­‌زهرا(س) طبق آن چیزهایی که در روایات به دست ما رسیده است، پرداخته است؟

ما در موضع حق‌­طلبی و ظلم‌ستیزی صدیقه­‌طاهره(س) موفق بودیم، ما وقتی در مورد شعر صحبت می­‌کنیم خواه­‌ناخواه توقع هنرمندانه­ بودن داریم، با اینکه در بُعد مرثیه آثار هنرمندانه‌ای هم در این سالها  شکل گرفته است، ولی متأسفانه آن‌طوری که باید به هیئت­‌ها راه پیدا نکرده است در مورد عموم صحبت می­‌کنیم همیشه مستثنایی در قضیه وجود دارد، آن چیزی که در عموم محافل مذهبی خوانده شده است، به‌نظرم با آن مرثیه هنرمندانه فاصله دارد.

* به‌عنوان بحثی که فکر می­‌کنم خیلی مهم باشد اینکه بالاخره ماجرای شهادت حضرت ­زهرا(س) یک ماجرایی است که پرداختن به آن خیلی حساس و خطرناک است و چه شاعر و چه کسی دیگر باید خیلی نکات ریز را هم رعایت کند تا با توجه به جمله مقام معظم رهبری ایام فاطمیه محل اختلاف مسلمین نشود. باید چگونه بود که هم حق را بگوییم و هم از این طرف دچار افتادن در پرتگاه نشویم؟

این سؤال خیلی خوب است.  درست است ماجرای شهادت صدیقه­­‌طاهره(س) جای حساسی است و تقریباً 1 میلیارد نفر روی کره زمین هستند که قاتلین حضرت­ زهرا(س) را مقدس و پیشوا می­‌دانند و شما نمی­‌توانید این موضوع را به آنها بقبولانید پس باید که حداقل اختلاف درست نکنیم، این اختلاف درست نکنیم به‌معنای نگفتن حق­ و حق­‌طلبی نیست، هیچ کس به‌اندازه حضرت زهرا(س) و امام علی(ع) برای وحدت مسلمین زحمت نکشیده است، تاریخ این را شهادت می­‌دهد، 70 بار رفت به خلیفه دوم کمک کرد ولی ما الگویمان حضرت زهرا(س) است که در عین حال که نگران وحدت مسلمین است و نمی‌­خواهد تفرقه ایجاد شود، در عین حال حق‌‌طلبی را تعطیل نمی­‌کند، روایت است از وجود مبارک ایشان که می‌­فرماید برای زن هیچ چیز بهتر از این نیست که او نامحرمی را نبیند و نامحرمی او را نبیند، ببینید چقدر حق و حقیقت مهم است که حضرت­ زهرا را از خانه خارج می­‌کند و بر شتر می­‌نشاند تا با حسنین برود در خانه­‌ها را بزند بگوید "به علی کمک کنید"، این باید باشد، همین امروز هم ما باید بگوییم بیایید به علی کمک کنید، همین امروز هم ما باید بگوییم علی تنهاست، این حق­‌طلبی است، همین امروز هم باید بگوییم حق با علی است، ولی این با ایجاد اختلاف و تفرقه متفاوت است و اینجا هنر به‌کمک ما می‌­آید، استعاره­‌هایی که در شعر شاعران زیاد است مثلاً شب، ظلمت. این کار هنر است که شما حرفی بزنید که اهلش متوجه شوند و در عین حال گزکی دست کسانی که می­‌خواهند بهانه­‌ای پیدا کنند و باعث اختلاف بین مسلمانان بشوند ندهید. اصلاً اینجا فرق شاعر با آدم عادی مشخص می­‌شود، می‌گوید : «مردآفرین زنی که خلیلانه می‌شکست بتخانه خلاف خلافت ز شیونش/تا کعبه را ز چشم شرافت نیفکند از چشم روزگار نهان است مدفنش» شعر آقای خسرو احتشامی؛ این زبان هنر است.

* در این سالها شاعری برای اهل­‌بیت و صدیقه­ طاهره(س) نوشتید، طبعاً از طرف اهل­‌بیت با کراماتی مواجه شده­‌اید که یا واضح و آشکار  یا در لفافه بوده است، اگر صلاح می‌دانید یکی را که قابل گفتن است برای ما بگویید.

شما وقتی با عشق حرکت می‌­کنید لحظه لحظه آن واقعاً خاطره است، واقعاً همه لحظاتش شیرین است، همین که ما زنده هستیم و داریم نفس می­‌کشیم در این شرایط مادی و اقتصادی و فرهنگی واقعاً کرامت اهل­‌بیت است. کسی که ماهی یک میلیون تومان حقوق می­‌گیرد و ماهی 4 میلیون تومان هزینه زندگی‌­اش است و زندگی می­‌کند این به‌جز کرامت چیست، مثلاً اهل­‌بیت به ما کمک کردند و ما خانه داریم، من نه کاسبی بلد هستم و نه تجارت ولی خانه خریدم. خود شاعری یک نوع کرامت است همچنین بحث معنوی­‌اش هم این است که همین که نام علی­‌بن‌ ابی‌طالب می­‌آید دلمان می­‌لرزد، چه‌معجزه­‌ای بالاتر از این؟ حالا مردم دنبال چیزهای عجیب و غریب هستند، مثلاً انتظار دارند یک فوت بکنند، یک چیزی پول بشود، نه، این‌طور اعتقادم نیست.