ماجرای عزاداری حضرت آدم (ع) بر مصائب سیدالشهدا (ع)

کد خبر: 77605
ماجرای عزاداری حضرت آدم (ع) و فرشته وحی بر مصائب سیدالشهدا (ع) را در اینجا بخوانید.
وارث: یکی از مورخین و تاریخ نگاران بزرگ بشریت، پروردگار عالم و کتاب مقدس قرآن کریم است که با بیان روایت های مختلف، تاریخ اسلام را ورق می زند.
گریه جانسوز آدم (ع) و جبرئیل بر مصائب سید‌الشهدا (ع)

 
در آیه ۳۷ بقره می‌خوانیم:
 
«فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحیم‌»؛ آدم (ع) کلماتی را از خداوند دریافت کرد و خداوند توبه او را پذیرفت.

در کتاب «الدرالثمین» در تفسیر این آیه آمده است آدم در این هنگام عرش را دید که در آن نام پیامبر (ص) و ائمه اطهار(ع) نوشته شده بود. جبرئیل بر او نازل شد و بر آدم تلقین کرد تا این کلمات را بگوید: «یا حمید به حق محمد، یا عالی و به حق علی، یا فاطر و به حق فاطمه، یا محسن بحق الحسن والحسین و منک احسان‌.» به این معنی که (ای خدا ستوده به حق محمد‌ای خدای ارجمند به حق علی‌ای آفریدگار به حق فاطمه‌ای احسان بخش به حق حسن و حسین و از تو است احسان.)

آدم وقتی این کلمات را به زبان آورد همین که به نام حسین (ع) رسید دلش شکست و ناخودآگاه قطرات اشک از چشمانش سرازیر شد و گفت:‌ «ای برادرم جبرئیل علت چیست که با ذکر نام حسین (ع) قلبم می‌شکند؟»

جبرئیل گفت:‌ «ای آدم بر این پسرت حسین (ع) مصیبت جانسوزی وارد می‌شود که همه مصیبت‌ها نزد آن کوچک است.»

آدم گفت:  «برادرم جبرئیل آن مصیبت چیست؟»

جبرئیل در جواب آدم خطاب کرد: «حسین (ع) با لب تشنه و تنها، غریب و بی یار کشته می‌شود و اگر او را در این روز ببینی چنین صدا می‌زند: «وا عطشا، وا قله ناصراه»؛ از شدت تشنگی آسمان در مقابل چشمانش تیره و تار می‌شود هیچکس جز با شمشیر جواب او را نمی‌دهد، سر او را همانند چهارپا از قفا جدا می‌کنند و همچنین دیگر یارانش را، در حالی که زنان اهل بیتش از کنار آن سر‌ها عبور داده می‌شوند.»

در این هنگام جبرئیل و آدم همچون زنان پسر از دست داده برای مصیب حسین (ع) گریه کردند.
 
منبع: قصه های قرآن به قلم روان، محمد محمدی اشتهاردی