گوش دادن یک ضرورت است و خوب گوش کردن یک هنر!

کد خبر: 7848
به تعبیر امیرمومنان (ع)؛ نه هر که گوش دارد شنواست و نه هر که می‌نگرد بینا! گوش دادن یک ضرورت است و خوب گوش کردن یک هنر؛ چرا که بیشتر بهره‌ها را از این رهگذر می‌توان به دست آورد.

وارث: معبر دانش‌های ما، گونه‌گون است.آنچه می‌آموزیم، یا از راه «نگاه و چشم» است، یا از مسیر «گوش و شنیدن» یا اعضای دیگر. دریافت‌های شهودی و اشراقی هم، مرحله‌ای و نوعی جداست. می‌پرسیم و جواب می‌گیریم. می‌شنویم و می‌آموزیم.
 
اگر «شنوایی» نداشته باشیم آموختن برای ما هر چند ناممکن نمی‌شود اما بسیار دشوار می‌گردد. پس «نعمت شنوایی» به عنوان یکی از معبرهای فهمیدن و آموختن بسیار مهم است و توجه به آن حالت «سپاس» پیش می‌آورد و تصور «نبود» آن کافی است که به اهمیت و ارزش «بود» آن پی ببریم.
 
به این هشدار، توجه کنید: بگو اگر خداوند شنوایی و دیدگان شما را بگیرد، اگر بر دل‌های شما مهر بزند، کدام معبود دیگری است که آن را به شما باز پس دهد؟ این کلام خدایی است که چشم و گوش و زبان و دل و عقل داده است و ما را در برابر این داده‌ها مسئول می‌شناسد.
 
شکرانه این نعمت بهره‌گیری خداپسندانه از آن است. کم نیستند کسانی که از این نعمت غافل‌اند، یا راه استفاده بهینه از آن را نمی‌دانند. در یکی از دعاها خواسته ما از خداوند این است که پروردگارا، ما را از گوش‌ها و چشم‌ها و نیروهایمان بهره‌مند بگردان: «اللهم متعنا باسماعنا و ابصارنا و قوتنا».
 
دانش، گنجینه‌ای است که با پرسیدن به عنوان یک کلید، می‌توان به آن دست یافت و نقش گوش و شنوایی و سمع و استماع در این میان مهم است. در برخورد با دانایان و هنگام حضور در «مجلس علم» و «محضر عالم» گشودن این دریچه دانش ضروری است یعنی کمتر حرف زدن و بیشتر شنیدن! به قول بابا افضل کاشانی:
 
کم گوی و بجز مصلحت خویش مگو/ وز هر چه نپرسدت کسی، پیش مگو
گوش تو دو دادند و زبان تو یکی/ یعنی که دو بشنو و یکی بیش مگو
 
این از یک سو از سوی دیگر گوش داشتن و نشنیدن و چشم داشتن و ندیدن و دل داشتن و اهل فهم و بصیرت نگشتن پرتگاهی است که برخی دچار آن می‌شوند واز بهره‌وری از داشته‌هایشان محروم!
 
به تعبیر زیبای امیرالمومنان علیه السلام: «... لا کل ذی سمع بسمیع و لا کل ناظر مبصرا»؛ نه هر که گوش دارد شنواست و نه هر که می‌نگرد بینا! گوش دادن یک ضرورت است و خوب گوش کردن یک هنر چرا که بیشتر بهره‌ها را از این رهگذر می‌توان به دست آورد و اغلب خسارت‌ها هم به خاطر خوب گوش نکردن و بهره نبردن از شنیده‌ها و گوش کردن‌های غافلانه و سهل انگارانه است.
 
«نیوشا» به کسی می گویند که آنچه را می‌شنود چه پند باشد چه دانش چه تجارب تاریخی و ... خوب بشنود و با توجه گوش دهد و گوش هوش او باز باشد. در یکی از توصیه‌های حضرت امیر علیه السلام چنین آمده است: «عود اذنک حسن الاستماع؛ گوش خود را به خوش شنیدن عادت بده»
 
روشن است که اگر دل هنگام شنیدن و آموختن غافل باشد گیرندگی و نیوشایی گوش اندک خواهد بود. همین است راز فرانگرفتن درس و نفهمیدن مطالب علمی و از یاد رفتن شنیده‌های کلاس درس یا سخنرانی‌های گویندگان چرا که گوش به سمت و سوی سخن گوینده است اما دل در جای دیگر است. اگر دقت در شنیدن و عنایت در گوش دادن باشد هم بهتر می‌فهمیم هم فهمیده‌ها دقیق‌تر و ماندگارتر در ذهن می‌ماند.
 
تمرکز فکر نقشی مهم در درک صحیح از شنیدن دارد
 
تمرکز فکر نقشی مهم در درک صحیح از شنیدن دارد. باید کوشید تا هنگام گوش دادن خاطری جمع و دلی آسوده و فکری تمرکز یافته داشت و از تشتت فکری و حواس‌پرتی جلوگیری کرد.
 
البته عشق و علاقه به موضوع و شیفتگی به گوینده نیز سهمی عمده در تمرکز و توجه و فهم دارد. استاد و گوینده هم اگر در شنونده و شاگرد شوق و رغبت و اهتمام و حسن استماع ببیند، بر سر شوق می‌آید و رغبت گفتن و انگیزه برای درس دادن بیشتر خواهد داشت.
 
آنچه مهم است به کار گیری شنیده‌ها و آموخته‌ها است. حتما تجربه کرده‌اید که اگر شنیده‌ها را برای دیگران بازگو کنید هم برای خودتان روشن‌تر می‌شود هم بهتر در یادتان می‌ماند دیگران هم از این رهگذر به نوا می‌رسند و علم گسترش می‌یابد. از این رو شنیدن را باید از حالت یک بار مصرف درآورد و با تکرار آن بیشتر بهره‌مند شد.
 
توصیه‌ای از عالم بزرگ شیعه، مرحوم شهید ثانی در این زمینه راهگشاست. وی در کتاب منیه المرید می‌نویسد: «آن گاه که دانشجو به خواندن درس در حضور استاد سرگرم می‌گردد نباید دچار دل مشغولی و ملال خاطر و ضعف و چرت زدن و گرسنگی و تشنگی و شتابزدگی و احساس درد و اضطراب و نگرانی و امثال حالاتی باشد که با وجود آنها تحقیق و کاوش‌های علمی برای او دشوار گردد. باید دانشجو در چنین حالاتی از خواندن خودداری کند چون ممکن است این حالات باعث تنفر و گریز او از درس و تحقیق شود». جوهر این توصیه همان تمرکز ذهن هنگام آموختن‌های شنیداری و گوش دادن به درس و بحث است.
 
گاهی بی‌توجهی به گفتار دیگی نوعی تکبر و خودخواهی و خودبزرگ‌بینی را می‌رساند، آنان که دچار نوعی غفلت و غرور علمی می‌شوند گاهی خود را بی‌نیاز از گوش دادن می‌شمارند و بی‌اعتنا به سخنان می‌شوند. این علاوه بر محروم ساختن شنونده از کلام گوینده و استاد بی‌حرمتی به او و بی‌تعهدی نسبت به ادب اجتماعی و رفتار بزرگوارانه است. در همین زمینه هم کلام شهید ثانی جالب است:
 
«اگر استاد ضمن بیان مطلب حکمت‌ها و نکات دقیقی را بازگو نماید و یا در توضیح مسئله‌ای به داستان و یا شعری تمثل جوید و شاگرد نیز به این حکمت‌ها و نکات و داستان و شعر آشنایی قبلی داشته باشد (نباید خود را از این گونه شواهد بی‌نیاز جلوه دهد و از استاد روی برگرداند بلکه) باید به عنوان یک فرد ناآگاه و خالی الذهن با تمام دقت به گفتار استاد گوش فرا دهد و چنین وانمود کند که با عطش شدید و علاقه وافری خواهان چنان مطالبی است...» .
 
گفتنی درباره شنیدن و گوش دادن بسیار است و آموزه‌های دینی در روایات معصومین فراوان و متنوع به امید آنکه از نعمت شنوایی بیشترین بهره را بگیریم و به هنر گوش دادن آراسته باشیم.

ر116
 

منبع: مجله نوسازی معنوی