آيا بعضى از روايات مفاتيح ، مخالف قرآن نيست ؟
وارث: در اعمال روز جمعه در قسمت چهارم گفته شده بعد از نماز صبح سوره الرحمن بخواند وبعد از " فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ" بگوييد "لا بشيء من آلائك رب أكذب" ايا در اينجا از ما خواسته شده كه چيز جديدى به قران اضافه كنيم؟
و در حاشيه مفاتيح در قسمت در فضيلت تعقيب نوشته شده علامه مجلسى فرموده كه بر روايت على ابراهيم و كلينى ايه الكرسى على تنزيل چنين است و چيزهايى به ايه الكرسى اضافه كرده اند كه اگر مراجعه كنيد ميبينيد...
مگر نه اينكه ما ميگييم ما فقط از رواياتى استفاده ميكنييم كه سند صحيح داشته باشد
سوال من اين است اگر منظور اين است كه ايه الكرسى تحت تحريف قرار گرفته شده پس چرا ما بايد اين روايت را در كتب امروزى خود بنويسيم ؟
پاسخ:
در مورد عبارتى که بعد از اين آيه در سوره الرحمن خوانده مى شود بايد گفت که :
1- اين عبارت مانند اجابت در خواست خداوند است که خداوند مى گويد : پس کداميک از نعمت هاى پروردگارتان را منکريد ؟ شما جواب مى دهيد هيچ يک را منکر نيستيم . اين قسمت به عنوان قرآن نيست . بلکه به عنوان اجابت سوال پروردگار متعال است .
2- اگر بخواهيد به اين مطلب در هنگام خواندن قرآن اشکال بگيريد به صدق الله العظيم نيز بايد اشکال بگيريد .3- نيز بايد به آمينى که بعد از قرائت سوره حمد در نماز مى گويند اشکال بگيريد که اين اضافه کردن چيزى به قرآن است ( جدا از اشکال دعا نبودن سوره حمد ؛ زيرا آمين در نماز آن را از سوره بودن خارج کرده و دعا به حساب مى آيد ؛ پس اگر کسى آمين بگويد گويا اصلا سوره حمد را نخوانده است . بلکه دعايى کرده است . ما ما موريم به اينکه در نمازهاى يوميه دو سوره از قرآن بخوانيم ؛ سوره حمد و سوره اى بعد از آن ، اما اهل سنت در ابتدا دعا مى خوانند و سپس هم قسمتى از سوره اى ديگر )
4- همين عبارت "لا بشيء من آلائک رب أکذب " واستحباب خواندن آن بعد از آيات سوره الرحمن در روايات صحيحه اهل سنت هم آمده است :
وأخرج البزار وابن جرير وابن المنذر والدارقطنى فى الأفراد وابن مردويه والخطيب فى تاريخه بسند صحيح عن ابن عمر أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قرأ سورة الرحمن على أصحابه فسكتوا فقال ما لى أسمع الجن أحسن جوابا لربها منكم ما أتيت على قوله الله فبأى آلاء ربكما تكذبان إلا قالوا لا شيء من آلائك ربنا نكذب فلك الحمد
الدر المنثور ج7/ص690
بزار و ابن جرير و ابن منذر و دارقطنى در کتاب الافراد و ابن مردويه و خطيب در تاريخش با سندى صحيح از ابن عمر نقل کرده اند که رسول گرامى اسلام سوره الرحمن را بر اصحابشان خواندند . پس اصحاب ساکت ماندند ؛ پس حضرت فرمودند چه شده است که جن جوابش را براى پرودگارش از شما بهتر داد ، هنگامى که به قول خداوند رسيدم که فبأى آلاء ربكما تكذبان گفتند :لا شيء من آلائك ربنا نكذب فلك الحمد
لذا اگر مى خواهند ما را متهم به تحريف کنيد ( البته اين اتهام اساسا با اين مدعا نمى خواند ) خود ايشان نيز متهم مى گردند .
در مورد عبارت مفاتيح الجنان نيز بايد گفت که ظاهرا اشتباهى ديگر داشته اند .
زيرا در آنجا آمده است :
آية الکرسى على التنزيل چنين است :
الله لا إله إلا هو الحى القيوم لا تأخذه سنة ولا نوم له ما فى السماوات وما فى الأرض وما بينهما وما تحت الثرى عالم الغيب والشهادة الرحمن الرحيم من ذا الذى ... تا هم فيها خالدون
اين مطلب در بين علما مسلم است که قرآنى که ما داريم در طريقه چينش آيات با آنچه بر رسول گرامى اسلام نازل مى شد متفاوت است . زيرا ايشان در بسيارى مواقع آنچه را بر ايشان نازل مى شد قسمت ، قسمت کرده مى فرمودند اين قسمت را در فلان نقطه از قرآن بگذاريد و اين قسمت را در نقطه اى ديگر . لذا مى بينم که در بعضى سور ، بعضى آيات مدنى و بعضى مکى هستند .
در اين روايت هم آمده است آية الکرسى آن هنگام که بر رسول خدا نازل شد به اين صورت بود . اما الان قسمت : وما بينهما و ما تحت الثرى در سوره طاها آيه 6 و قسمت عالم الغيب والشهادة الرحمن الرحيم نيز در آيه 22 سوره حشر آمده است .
شايد مقصود اين روايت اين باشد که هنگامى که اين مطالب بر رسول خدا نازل شد و قبل از تعيين محل هر عبارت ( على التنزيل) چنين بوده است .
البته بايد گفت که اگر روايتى دلالت بر تحريف قرآن بکند حتى اگر سندش صحيح باشد ما آن روايت را مخالف نص صريح قرآن دانسته باطل مى دانيم . ما مانند اهل سنت نيستيم که به خاطر حفظ مقام بخارى و مسلم هر روايتى را که ايشان آورده اند صحيح بدانيم حتى اگر دلالت بر تحريف قرآن داشته باشد ( مانند روايت آيه رجم و...)
منبع: مؤسسه تحقيقاتى حضرت ولى عصر (عج)
ر116