رسیدن به بعضی درجات گدایی در شب می خواهد
وارث: مراسم شب ششم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام صراف مداحی حاج سعید حدادیان و کربلایی محمد حسین حدادیان در مهدیه امام حسن مجتبی (علیه السلام) برگزار شد.

انس با دعا
در روایتی از رسول اکرم صل الله علیه و آله وسلم داریم: همه شما به این مهمانی خدا دعوت شدید. سفره با کرامت، با رحمتی پهن است که زیبایی های فراوان دارد. هر کسی این ها را اخذ کند، ذخیره کند، و در طول سال هزینه کند، جلوه های از رشد و تربیت در او حاصل می شود.
یکی از آن موارد ویژه ای که خدا در ماه رمضان با یک نگاه خاص به آن نگاه می کند بحث دعا است. مخصوصا دعاهایی که انشاء آن دعا، کلام امام معصوم علیه السلام باشد. اگر کسی در ماه رمضان با دعا انس پیدا کند و این انس با دعا بعد از ماه رمضان به عنوان ملکه در آید و در متن زندگی اش قرار گیرد؛ فقط خدا می داند چه آثار و برکاتی در دنیا و آخرت نصیبش می شود.
یکی از تفاوت های مردم عوام با اولیای خدا در همین انس و عدم انس با ادعیه و دعاهایی است که از ناحیه اهل بیت علیهم السلام به ما رسیده است. آنها مانوس با دعا هستند. یک قسمت آن این است که ما دعا را برای ثواب میخ وانیم و آن ها برای رشد می خوانند.
سید عبدالهادی شیرازی می گفتند آن هایی که دعاهایی که از ناحیه اهل بیت علیهم السلام به ما رسیده است را برای رشد می خوانند به مراتب به درجات بالاتری می رسند تا آن ها یی که برای ثواب می خوانند.
ثواب خود به خود می آید، یک اثرات وضعی در دعا وجود دارد که، چه بخواهید و چه نخواهید ظرف شما از آن پر می شود.
ایشان می گفتند آن کسی ضرر می کند که برای ثواب می خواند. چون حتی اگر شما برای ثواب نخوانید هم اجر و ثواب آن می آید. اما آن کسی برkده است که برای رشد بخواند.
آیت الله بهجت می فرمودند: در سحر های ماه رمضان با دعای ابوحمزه مانوس باشید؛ ظاهر قضیه این است که اگر کسی ماه رمضان را با این دعا مانوس نباشد از بعد دعا این ماه را درک نکرده است.
در این شب ها فقط شنونده نباشید، بخوانید، این کلمات اثرات مثبت دارد. دعا و ادعیه یکی از بهترین و رنگین ترین چیزهایی است که خداوند در این سفره ضیافت قرار داده است، با دعا مانوس باشید.
یکی از مواردی که بزرگان اهل معرفت توصیه کردند مانوس بودن با صحیفه سجادیه است. آن چیزی که به زندگی انسان جهت می دهد دعا است، دعایی که باعث رشد شود، راه گدایی به درگاه الهی در همین دعاها است که اهل بیت علیهم السلام به ما یاد دادند.
موت اختیاری
یکی از مواردی که در بخش معاد مطرح می شود، موت اختیاری است. حکیمی بود به نام حکیم هیدجی، که این قضیه را قبول نداشت. به طوری که حتی به طلاب می گفت این موضوع وجود ندارد وشما هم نباید قبول داشته باشید.
روزی در حجره اش نشسته بود که دید یک نفر چوب دستی در حجره اش را باز کرد، یک کلاه نمدی، کت بلند، یک نگاه به حکیم انداخت و گفت: هیدجی تویی؟
حکیم گفت: بفرمایید.
آن شخص گفت: تو موت اختیاری را قبول نداری؟ نداشته باش، اما چرا به طلاب القا می کنی آن ها هم قبول نداشته باشند؟
حکیم هیدجی گفت: مگر همچین چیزی وجود دارد؟
آن شخص گفت اگر ببینی باور میکنی؟ پس تماشا کن. رو به قبله خوابید، کلاهش را زیر سرش گذاشت و گفت: "انا لله و انا الیه الراجعون" و رسما از دنیا رفت.
حکیم هیدجی به خادم مسجد موضوع را گفت، خادم پاسخ داد برگرد، و فعلا عبایت را روی آن بکش تا بعد. حکیم هیدجی به حجره برگشت خواست عبایش را روی او بکشد که بلند شد و نشست. گفت: باور کردی؟
حکیم گفت باور کردم. آن شخص آماده رفتن شد، هنگام خروج حکیم هیدجی گفت: فرمول این مرگ اختیاری در کدام کتاب است؟ بگو تا من هم بخوانم و صاحب آن شوم.
آن شخص گفت: هیدجی، مشکل تو این است که فکر می کنی همه چیز در کتاب و دفتر است، اما، بعضی چیز ها گدایی در شب هم می خواهد. گدایی شب، سحر، ناله می خواهد تا از عالم بالا به تو بدهند.
حرف این کلاه نمدی که هیچ وقت هم مشخص نشد که بود چنان آتشی به دل حکیم انداخت که مسیر زندگی اش عوض شد. در تهران در بین علما کسی را قوی تر از همین حکیم هیدجی در موت اختیاری بعد از این جریان نداریم. با همین گدایی و ناله و وقت گذاشتن.
راه این گدایی کردن را اهل بیت علیهم السلام در دعا به ما آموزش داده اند. ائمه حضور دائم در دعا دارند، چون در حال گدایی کردن هستند. شب های این ماه با سرعت می گذرد، لحظاتی که می گذرد دیگر قابل جبران نیست.