توبه گناه را فرو میریزد
رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا با بیان اینکه مقدمه دعا و تضرع در شبهای قدر، توبه حقیقی است، گفت: هر کدام از ما که هنوز توبه نکرده، جا دارد توبه کند تا شرایط دعا و تضرع برای او فراهم شود.
وارث:حجتالاسلام رضا غلامی رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا به مناسبت شبهای قدر ماه مبارک رمضان ۱۴۳۹ هجری قمری در مسجد حضرت خدیجه کبری(س) به سخنرانی پرداخت که در ادامه مشروح آن میآید:
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ» همان طور که میدانید، شب ۱۹ ماه مبارک رمضان بنا بر روایات، اولین شب از شبهای قدر محسوب میشود.
خدای متعال در سوره قدر میفرماید: انا انزلناه فی لیله القدر، یعنی ما قرآن را در شب قدر بر بر قلب مقدس پیامبر(ص) نازل کردیم. بعد در ادامه میفرماید، تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر؛ یعنی در این شب، که تمام ارزشش به نزول قرآن است، ملائکه و روح که نام دیگر حضرت جبرئیل (علیه السلام) است به اذن پروردگار عالم تنزل پیدا میکنند تا ضمن تقدیم پرونده تک تک ما و کل جامعه به حجت و ولی خدا یعنی امام زمان ارواحنا فداه مقدرات ما برای یکسال بعد مشخص شود.
در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده که فرمودند: التقدیر فى لیله تسعه عشر و الابرام فى لیله احدى و عشرین و الامضاء فى لیله ثلاث و عشرین. یعنی برآورد اعمال در شب نوزدهم ماه رمضان انجام مى گیرد، تصویب آن در شب بیست و یکم و تنفیذ آن در شب بیست و سوم.پس امشب، برای همه ما شب سرنوشت ساز است، البته یک عده به این شبها توجه دارند و با شب زنده داری، دعا و تضرع، از خداوند متعال بهترینها را برای سالی که در پیش دارند مسألت می کنند و یک عده هم کاملا به این سه شب بی توجهند و آنها را مثل سایر ایام و لیالی سال، به بازی و شوخی سپری می کنند لکن چه انسان بخواهد و چه نخواهد، و چه امشب را جدی بگیرد و چه شوخی، سرنوشتش در شبهای قدر معین میشود.
از طرف دیگر، احیا و شب زنده داری در این سه شب موضوعیت دارد چنان که پیامبر گرامی اسلام(ص) می فرمایند: مَن أحیى لَیلَهَ القَدرِ حُوِّلَ عَنهُ العَذابُ إلَى السَّنَهِ القابِلَهِ؛ یعنی هر کس شب قدر را احیا بدارد، تا سال آینده عذاب از او بر داشته مى شود.
در شبهای قدر، پیش از هر چیز، مهم این است که اهمیت چنین شبی را بدانیم: اولا، ما در ماه رمضان یعنی ماه ضیافت الهی به سر می بریم. هر لحظه این ماه، مهمانی است و ما سر سفره خدای کریم میهمان هستیم به طوری که پیامبر مکرم اسلام(ص) در خطبه شعبانیه می فرمایند: أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ؛ یعنی نفس کشیدنتان هم در ماه رمضان تسبیح است. وَ نَوْمُکُمْ فِیهِ عِبَادَهٌ؛ یعنی حتی خواب روزه دار هم در این ماه عبادت است؛ بنابراین سفره الهی مستمرا پهن است و هر کس می تواند به اندازه ظرفیت و پیمانه ای که دارد، از این سفره استفاده کند. در حدیثی که حدیث قدسی است، از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل شده که فرمودند، در نیمه شب های این ماه منادی از طرف خداوند صدا می زند: هَلْ مِنْ دَاعٍ فَأَسْتَجِیبَ لَهُ، هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأُعْطِیَهُ، هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأَغْفِرَ لَهُ؟ یعنی آیا بنده ای هست که من را بخواند تا پاسخ او را بدهم؟ آیا سائلی هست تا به او عطا کنم؟ آیا استغفارکنندهای هست تا او را ببخشم؟
دقت کنید که اگر ماه رمضان چنین فضیلتی دارد، شبهای قدر فضیلت مضاعف دارد و ما در چنین شرایطی در این مکان مقدس جمع شده ایم. در این شرایط، پیش از هر چیز، باید بدانیم که ما بندگان فقیر خدا هستیم. قرآن در سوره فاطر آیه ۱۵ خطاب به همه مردم صریحا می فرماید: یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ؛ یعنی ای مردم شما در پیشگاه الهی فقیری بیش نیستید. سپس میفرماید: وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ؛ الْحَمِید؛ یعنی غنی و بی نیاز فقط و فقط خداست و شماها در برابر او، عین نیازید. فقیر یعنی همانند کسی که ستون فقراتش شکسته و تکان نمی تواند بخورد، ما هم در برابر پروردگار عالم کمرمان شکسته و خارج از اراده و خواست خدای متعال کاری به جز دعا و تضرع نمی توانیم بکنیم. منظور از دعا اجمالا مشخص است اما تضرع در اینجا یعنی زاری کردن، التماس کردن.
با این وصف، کار ما در این شب، و دو شب بیست و یکم و بیست و سوم، فقط دعا و تضرع است. دلیل ما هم وعده روشنی است که خداوند داده است. در سوره غافر آیه ۶۰ می فرماید: ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکم. یعنی بخوانید من را تا اجابت کنم شما را؛ در ادامه می فرماید: إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ؛ یعنی کسانی که از عبادت من تکبّر میورزند به زودی با ذلّت وارد دوزخ میشوند! از این آیه شریفه این گونه استنباط می شود که دعا جزء لاینفک حیات و تکامل انسان به شمار می رود. چنانکه قرآن مجید در سوره فرقان آیه ۷۷ می فرماید: قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ؛ یعنی بگو: پروردگارم برای شما ارجی قائل نیست اگر دعای شما نباشد. پس ما برای دعای همراه تضرع در چنین شبی، حجت داریم و مطمئن هستیم که دعا و تضرع بنده در ماه مبارک رمضان آن هم شبهای قدر که از هزار شب برتر است، بی پاسخ نمی ماند .ما یک واقعیت مهم در اینجا هست که آنرا پیامبر مکرم اسلام(ص) در خطبه شعبانیه بیان میکنند؛ میفرمایند: فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّکمْ بِنِیاتٍ صَادِقَهٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَهٍ؛ یعنی با نیتهای صادق و دلهای پاک از خدا درخواست کنید.
رف بر سر این است که قلب آلوده قادر به دعای خالصانه نیست و بر فرض هم که دعا کند، دعای او بالا نمی رود. بنابراین، شرط دعا و بعد، شرط قبول دعا، این است که کثافات ناشی از گناهان را از روی قلب هایمان پاک کنیم. شما سئوال می کنید که چگونه می توان قلب های ناپاک را پاک کرد؟ پاسخ این است که با توبه. توجه بفرمائید که تنها توبه است که می تواند آلودگیهای چسبیده به قلب را یک دفعه بکند و از بین ببرد. امیرالمؤمنین علی(ع) می فرمایند: ما اَهدَمَ التَوبَهَ لِعَظیم الجُرمِ! یعنی به راستی که توبه کردن تا چه اندازه گناهان عظیم و بزرگ را ویران و منهدم میکند! این جزو الطاف مهم و بزرگ الهی است که بنده با توبه به نحو آنی به نقطه ای می رسد که مثل آنکه اساسا گناه نکرده است.
از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده که فرمودند: اَلتّائِبُ مِنَ الذّنبِ کَمَن لاذَنْبَ لَهُ؛ در واقع، توبه به انسان با هر سوء سابقه ای، قدرت پرواز و اوج گیری می دهد و این خیلی عجیب است، حتی در روایات داریم که فرد توبه کننده، در عالم آخرت، به یاد نمی آورد که گناه کرده است چراکه به یادآوردن سوء سابقه، خودش عذاب است و توبه کننده از عذاب الهی نجات پیدا می کند. در اینجا، این بحث مطرح می شود که توبه به معنای بازگشت، چگونه محقق می شود و شرایط آن چیست؟ بعضی تصور می کنند توبه یعنی اینکه صرفا بگوئیم استغفرالله ربی و اتوب الیه. بله، اگر گام اول توبه را پشیمانی از گناه در نظر بگیرم، اظهار این پشیمانی در محضر خدای متعال و طلب غفران و اعلام توبه، خودش یک گام محسوب می شود اما مهم تر از طلب غفران و اعلام توبه، تصمیم جدی به ترک گناه و جبران مافات است به ویژه اینکه بعضی از گناهان ما تضییع حق الناس است و توبه کننده باید تصمیم قطعی بگیرد که حقوق ضایع شده مردم را بی کم و کاست جبران کند.
در روایت داریم که امیرالمؤمنین علی(ع) می فرمایند: التّوبَهُ نَدَمٌ بِالْقَلْبِ وَ اسْتِغْفارٌ بِاللِّسانِ وَ تَرْکٌ بِالْجَوارِحِ، وَ اِضمارٌ أنْ لایَعُودَ، یعنی توبه عبارت است از: پشیمانی در دل، استغفار با زبان، ترک گناه در عمل و تصمیم بر عدم ارتکاب مجدّد آن.
یک مطلب را هم در پرانتز عرض کنم که در اسلام توبه فقط باید در محضر الهی صورت گیرد و فرد مسلمان حق ندارد به قصد توبه، مانند مسیحیت گناهان خود را برای دیگران مثلا پدر روحانی فهرست کند. این کار نه تنها نقشی در قبول توبه از سوی خدای متعال ندارد، بلکه، هم در مواردی اشاعه فحشاست، و هم شخصیت فرد را نابود می کند، لذا در اسلام توبه پذیر فقط و فقط خدای متعال است و توبه باید در محضر الهی انجام شود، البته اینکه فردی از دیگران برای جبران حقوق ضایع شده افراد کمک بخواهد یا در وصیت خود مواردی را ذکر کند ایرادی ندارد. هرچند توجه شود که خدای متعال به کسی که به نحو حقیقی و خالصانه توبه کند، در جبران مافات از جمله برگرداندن حق مردم، کمک می کند.
به هرحال، مقدمه دعا و تضرع در امشب که حقیقتا شب سرنوشت سازی است، توبه حقیقی است و لذا هر کدام از ما که هنوز توبه نکرده جا دارد امشب توبه کند تا شرایط دعا و تضرع برای او فراهم شود.
در خصوص دعا، هیچ محدودیتی وجود ندارد یعنی بنده در دعا و ذکر حاجاتش در محضر خدای متعال از چیزی فروبگذارد. همان طور که اشاره کردم، درهای رحمت الهی امشب کاملا باز است لذا گر گدا کاهل بود، تقصیر صاحب خانه چیست؟ البته یک مشکل ما این است که پیمانه کوچکی داریم اما چه اشکالی دارد از خداوند بخواهیم این پیمانه ما را هم بزرگ کند؟!
برادران و خواهران عزیز؛ حال حا در چنین شبی، باید همان باشد که امام سجاد(علیه السلام) در دعای دهم صحیفه سجادیه خطاب به خدای متعال عرض می کند :اللَّهُمَّ إِنْ تَشَأْ تَعْفُ عَنَّا فَبِفَضْلِکَ وَ إِنْ تَشَأْ تُعَذِّبْنَا فَبِعَدْلِکَ؛ فَسَهِّلْ لَنَا عَفْوَکَ بِمَنِّکَ وَ أَجِرْنَا مِنْ عَذَابِکَ بِتَجَاوُزِکَ فَإِنَّهُ لا طَاقَهَ لَنَا بِعَدْلِکَ وَ لا نَجَاهَ لِأَحَدٍ مِنَّا دُونَ عَفْوِکَ: خدایا! اگر بخواهی ما را ببخشی، به احسان توست و اگر بخواهی ما را عذاب کنی، به دادگری توست؛ پس به لطفت آمرزش خود را بر ما آسان فرما؛ و با گذشتِ از کیفر خود پناهمان ده؛ که همانا ما طاقت عدل تو را نداریم، و بدون بخشایش تو برای هیچ یک از ما رهایی نیست.
البته ما امشب یک واسطه هم داریم و آن وجود نازنین علی(علیه السلام) است. در روایت هست که علی (علیهالسّلام ) شب نوزدهم منزل دخترشان امّکلثوم(سلام الله علیها) رفتند. امّکلثوم میگوید: افطار را برای پدرم حاضر کردم. نمازش که تمام شد، نگاهی به سفره افطار کرد و فرمود: برای من دو نوع غذا گذاشتهای؟ کی من دو خورشت مصرف کردهام؟ آیا نمیدانی من از پسر عممّ و برادرم رسول خدا متابعت میکنم؟! بعد علی (علیه السلام) شروع کرد دختر را نصیحت کردن: دخترم، هر کس در دنیا غذایش، پوشاکش و خوراکش نیکوتر، روز قیامت ایستادنش در محضر خداوند بیشتر است؟ ای دختر! بدان در حلال دنیا حساب است و در حرام دنیا حساب.
امّ کلثوم میگوید: بعد از افطار، پدرم دوباره به نماز ایستاد و مرتّب نماز میخواند و حال عجیبی داشت. امّکلثوم میگوید: پیش پدر آمدم و گفتم: پدر! این چه حالی است که امشب در شما میبینم؟ علی (علیهالسّلام) به من رو کرد و گفت: «وَ اللَّهِ مَا کَذَبْتُ وَ لَا کُذِبْتُ وَ إِنَّهَا اللَّیْلَهُ الَّتِی وُعِدْتُ»؛ به خدا قسم! دروغ نمیگویم و به من دروغ گفته نشده؛ امشب همان شب است که به من وعده داده شده است. اللَّهُمَّ بَارِکْ لِی فِی الْمَوْتِ؛ خدا! مرگ را بر علی مبارک کن. بعد فرمود: دخترم! صبحِ امشب پدرت را شهید میکنند.
علی(علیه السلام) وارد مسجد شدند. در تاریخ آمده است حضرت در مسجد چند رکعت نماز خواند و به بالای بام مسجد رفت. نگاهی به افق کرد. گفت: ای سپیده دم! نشد که روزی طلوع کنی و چشمان علی در خواب باشد.سپس پائین آمد، مشعلها را روشن کرد و کسانی که خوابیده بودند را بیدار کرد. به آن لعین ازل و ابد یعنی ابن ملجم رسید، و درباره نحوه خوابیدنش تذکر داد. سپس فرمود: تو قصدی به خاطر داری که اگر بخواهم بگویم، میتوانم و از قصد تو آسمانها میخواهد فرو ریزد و زمین چاک شود و کوهها سرنگون گردد.
علی(علیه السلام) وارد محراب شد و نماز را آغاز کرد. وارد سجده شد که آن لعین با شمشیر زهرآلود بر فرق سر آن حضرت کوبید و در این هنگام بود که منادی بین زمین و آسمان ندا کرد: «تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْکَانُ الْهُدَى وَ انْطَمَسَتْ وَ اللَّهَ أَعْلَامُ التُّقَى وَ انْفَصَمَتْ وَ اللَّهِ الْعُرْوَهُ الْوُثْقَى قُتِلَ ابْنُ عَمِّ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى قُتِلَ الْوَصِیُّ الْمُجْتَبَى قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرْتَضَى قُتِلَ وَ اللَّهِ سَیِّدُ الْأَوْصِیَاءِ. یعنی به خدا سوگند ستونهاى هدایت در هم شکست و نشانه هاى تقوى محو شد و دستاویز محکمى که میان خالق و مخلوق بود گسیخته گردید؛ پسر عم مصطفى صلى الله علیه و آله کشته شد، على مرتضى به شهادت رسید و بدبختترین اشقیاء او را شهید نمود» و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبون.