نحوه برخورد با مفسدان اقتصادی در نامه امام علی(ع) به مالک اشتر
امام علی(ع) در برخورد با گرایشات کارگزاران به سمت اشرافیگری و خیانت به بیتالمال بسیار حساس بودند و با قاطعیت برخورد میکردند. ایشان در عهدنامه مالک اشتر به او فرمان میدهند با کارگزاران خائن برخورد جدّی صورت گیرد.
وارث: تجمل و زیباگرایی امری فطری است که خداوند در نهاد انسانها قرار داده است، اما آنچه در اسلام از آن نهی شده است، «تجملپرستی» و «اتراف» و «رفاه زدگی» و گرایش افراطی به ظواهر دنیوی و غفلت از آراستگیهای درونی و معنوی است. به نعمت و آسایش زندگانی کردن و تنعم، «ترف» میگویند. ترفّه به معنای توسّع در نعمت است. به عیاش و خوشگذران و ناز و نعمتپرورده و بیراه گردیده از نعمت و واگذاشته به میل و خواهش خود که هر چه خواهد بکند و مغرور و خودبین و از خود راضی باشد «مترف» می گویند. در واقع «مترف، یعنی خوگرفتگان به عیش و ناز و نعمت» که این مفهوم برگرفته از آیات قرآن است. به عنوان نمونه خداوند در آیه16 سوره اسراء میفرماید: «وَ إِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْیَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُوا فِیهَا فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِیرًا؛ و ما چون اهل دیاری را بخواهیم به کیفر گناه هلاک سازیم پیشوایان و متنعّمان آن شهر را امر کنیم (به طاعت، لیکن) آنها راه فسق (و تبهکاری و ظلم) در آن دیار پیش گیرند (و مردم هم به راه آنها روند) پس آنجا تنبیه و عقاب لزوم خواهد یافت، آن گاه همه را هلاک میسازیم.»
این خصلت آنگاه که در مسئولان و متولیان جامعه رسوخ کند، زمینهساز بسیاری از مفسدههای اداری و اجتماعی و نیز موجب بدبینی مردم جامعه نسبت به اصول اولیه نظام اسلامی میشود؛ زیرا با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و استقرار دولتها کمترین توقع عامه مردم، دوری از اشرافیت و تجملات مدیران و مسئولان جامعه بود، اما متأسفانه از همان آغازین روزها خطر اشرافیت و دنیاطلبی مسئولان نظام را تهدید کرد تا جایی که این خطر به قشر روحانیت نیز تسری یافت. از این رو امام خمینی(ره) در سخنرانیهای متعددی مسئولان و روحانیون را نسبت به خطر اشرافیت و تجملات هشدار میدادند.
سیره عملی حکومت امیر مؤمنان(ع) بهترین الگو برای مسئولان یک حکومت اسلامی محسوب میشود؛ زیرا جامعه اسلام پس از رحلت رسول گرامی اسلام(ص) با این چالش نیز مواجه شد. امام(ع) در برخورد با گرایشات کارگزاران به سمت اشرافی گری و خیانت به بیتالمال بسیار حساس بودند و با قاطعیت برخورد میکردند. ایشان در عهدنامه مالک اشتر به او فرمان میدهند با کارگزاران خائن برخورد جدّی صورت گیرد و صرفاً با عزل به پایان نرسد. حضرت میفرمایند «از همکاران نزدیکت سخت مراقبت کن و اگر یکی از آنان دست به خیانت زد و گزارش جاسوسان تو هم آن خیانت را تأیید کردند، به همین مقدار گواهی قناعت کرده، او را با تازیانه کیفر کن، و آنچه را که از اموال در اختیار دارد از او باز پس گیر، سپس او را خوار دار و خیانت کار بشمار و طوق بدنامی به گردنش بیفکن.»
همچنین حضرت یکی از فرمانداران خویش در بصره به نام عثمان بن حنیف را که دعوت یک مهمانی مجلل را پذیرفته بود، مورد عتاب قرار دادند و فرمودند:«ای پسر حنیف به من خبر رسیده که مردی از بصره تو را به میهمانی فراخوانده و تو نیز اجابت کردهای. سفرهای رنگین برایت افکنده و کاسهها پیش رویت نهاده، هرگز نمیپنداشتم تو دعوت کسانی را اجابت کنی که بینوایان را از در میرانند و توانگران را بر سفره مینشانند... بدان که هر کس را امامی است که به او اقتدا میکند و از نور دانش او فروغ میگیرد، اینک امام شما از همه دنیایش به پیراهنی و دستاری و از همه طعامهایش به دو قرص نان اکتفا کرده است؛ البته شما را یارای آن نیست که چنین کنید اما مرا به پارسایی و مجاهدت و پاکدامنی و درستی خویش یاری دهید.» این مقدار حساسیت حضرت نشاندهنده میزان خطر اشرافیت و تجملگرایی است.
منابع:
*پایگاه اطلاعرسانی حوزه
* امامت و رهبری، مرتضی مطهری، ص 191