ولادت امام رضا(ع)؛متن شعر حاج حسین سیب سرخی +دانلود
شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان
وارث:
هر که سر خدمت نگار ندارد
هر چه که هم باشد اعتبار ندارد
بحث سر دیدن کریمی یار است
ور نه گدا بودن افتخار ندارد
وقت کرم دست تو به دست گدا خورد
بهتر از این لطف روزگار ندارد
شانه بزن بیشتر به زلف کمندت
این دل ما ترس تار و مار ندارد
صبح قیامت اگر تو دلبر مایی
هیچ کسی با بهشت کار ندارد
تا که خدا هست، شاه و گدا هست۲
شاه اگر یار ماست روزی ما هست
لطف تو باشد اگر، حساب کدام است
مهر تو باشد اگر، عذاب کدام است
علت خلقت تویی در عشق و گر نه
جبر کدام است و انتخاب کدام است
هیچ کسی مثل تو وجود ندارد۲
مثل تو و سفره ی تو جود ندارد۲
***
نوکر شدیم پس كرمت را نشان بده
مثل همیشه آن حرمت را نشان بده
ما زلف داده ایم پریشان شود همین
دل داده ایم دستِ تو حیران شود همین
دردِ مرا علاج مكن با طبابتت
با خاكِ زیر پای تو درمان شود همین...۲
حالا كه هم غذای غلامان خانه ایم
خوب است آدمی ز غلامان شود همین
آن كه به مهربانی ات ایمان نیاورد
در ازدحام حشر پشیمان شود همین
لطف تو را به خاطر این آفریده اند
كه آتشِ خلیل، گلستان شود همین
كلِّ زمین بناست اگر كشوری شود
بهتر كه پایتخت خراسان شود همین
سلمانی ات نیامده ظرفش طلا شود۲
این جا نشسته است كه سلمان شود همین
حالا كه محمل تو رسیده ست شهر طوس
حرفی بزن كه شهر مسلمان شود همین
***
نان کسی به غیر تو ما را حلال نیست
خود را نمیکنیم بدهکار هیچ کس
جز تو نمی شویم گرفتار هیچ كس
هرگز نمی شویم هوادار هیچ كس
این جا به زائرانِ تو فیضی كه می رسد
آن را نمی دهند به زوّار هیچ كس
از آن زمان كه با حرمت آشنا شدیم
اصلاً نرفته ایم به دربار هیچ كس ...