پیامبر مهربانی، اینگونه بود

در ادامه امام حسن علیه السلام از امام حسین علیه السلام و ایشان از پدربزرگوارشان امیرالمۆمنین علیه السلام به توصیف حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله ادامه دادهاند که به نقل چند جمله از این گزارش تاریخی درباره سیره اخلاقی پیامبر صلی الله علیه و آله اکتفا مینماییم. در بخشى از این گزارش (2) آمده است:
« پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله كلام خویش را در خزانه قلب خود حفظ مى نمود و جز مواردى كه خود به آن عنایت داشت یا گفتنش ضرورى بوده و مى بایست مردم متوجه آن باشند، لب به سخن نمى گشود، با مردم خوگرفته و مونس مى گردید و چنان جاذبه اش قوى بود كه هیچ كس را از خود دور نمى ساخت (میان مردم ایجاد دوستى كرده و از تفرقه پرهیز داشت) بزرگ هر طایفه را احترام و اكرام مى فرمود، و او را فرمانرواى ایشان قرار مى داد، با مردم با احتیاط و پرهیز برخورد مى كرد بدون آنكه خوش رفتارى و گشوده رویى خویش را از كسى دریغ دارد، اگر مدّتى یارانش را نمى دید از احوالشان جویا شده و دلجوئى مى كرد، و از اینكه در میان مردم چه مى گذرد و وقایع روزمرّه چیست، سۆال مى فرمود. كار نیك را تحسین و تقویت و كار زشت را نكوهش و پست و بى مقدار مى كرد، در همه امور میانه رو بوده و هرگز تندروى نمى كرد، از خدا غافل نبود، تا مبادا مردم نیز غفلت ورزند، یا دلسرد و از حقّ رویگردان شوند.
رفتار پیامبر صلی الله علیه و آله با همنشینانش چنین بود كه دائما خوشرو و خندان و سهل الخلق و ملایم بود، هرگز خشن و سنگدل و پرخاشگر و بد زبان و عیب جو و مدیحه گر نبود، هیچكس از او مایوس نمى شد، و هر كس به در خانه او مى آمد نومید بازنمى گشت: سه چیز را از خود رها كرده بود: مجادله در سخن، پرگویى، و دخالت در كارى كه به او مربوط نبود رها كرده بود. كسى را مذمت نمى كرد، و سرزنش نمى فرمود، و از لغزشها و عیوب پنهانى مردم جستجو نمى كرد. هرگز سخن نمى گفت مگر در مورد امورى كه ثواب الهى را امید داشت، در موقع سخن گفتن به قدرى نافذ الكلمة بود كه همه سكوت اختیار مى كردند و تكان نمى خوردند، و به هنگامى كه ساكت مى شد آنها به سخن درمى آمدند، اما نزد او هرگز نزاع و مجادله نمى كردند ... هر گاه فرد غریب و ناآگاهى با خشونت سخن مى گفت و درخواستى مى كرد تحمل مى نمود، و به یارانش مى فرمود: هر گاه كسى را دیدید كه حاجتى دارد به او عطا كنید، و هرگز كلام كسى را قطع نمى كرد تا سخنش پایان گیرد ... ».
پی نوشتها:
1-تاریخ پیامبر اسلام/56-به توصیف هند در کتاب اسدالغابة5/72 و1/24 که از منابع خوب اهل سنت است، هم مراجعه و با نقل مذکور مقایسه شود.
2-معانی الاخبار/باب32.