در هیئت یا فاطمه الزهرا بابل بیان شد؛

حجت الاسلام مهدوی ارفع: اسلام انحرافی با قرآن منهای اهل بیت مشکلی ندارد

کد خبر: 86609
حجت الاسلام مهدوی ارفع گفت:امروز خطر بزرگی که در جامعه ما طراحی شده و ضربه اش را در چند جا زد این است که امام را به عنوان قرآن انقلاب بدون قرائت رهبری می خواهند به خورد ما دهند.
وارث

حجت الاسلام مهدوی ارفع در مراسم شب هفتم ماه محرم که در هیئت یا فاطمه الزهرا بابل برگزار شد گفت:  امت مؤسس می خواست از خود اسلام علیه اسلام استفاده نماید. می دانست رابطه قلبی(مودت اهل بیت)قوی تر است اما حکومت اولویت دارد.چون قدرت در جامعه یعنی حکومت به دست هر تفکری بیافتد می توانند از همه ظرفیتهای حکومت استفاده کنند و همه ارزشهای خود را درجامعه حاکم کنند(چه حق چه باطل) .

 اگر حکومت بعد از پیامبر به اهل بیت می رسید نظام ارزشی اهل بیت که همان نظام ارزشی پیامبر بود در جامعه محکم می شد.

یکی از رسوبهایی که در ذهن مؤمنین گذاشته شده کم اهمیت دانستن حکومت و قدرت است. صداهایی که شنیده می شود که دین ربطی به سیایت و حکومت ندارد نشان دهنده این است که دین را درست نمی فهمیم.دین بدون حکومت پا برجا و تثبیت نمی شود .

 امت مؤسس تصمیم گرفت ابتدا حکومت را به دست بگیرد تا پس از آن با شروع کار نرم و فرهنگی مودت را هم از دلها ازاله کنند.

 سیره مستمره تمام پیامبران این بود که جانشینان خود را معرفی می کردند(نشان دهنده به جا بودن این نگرانی است).ضمانت بقای جامعه در مسیر انبیاء این بود که جانشین و وصی معرفی کنند. دشمنان در جایگاه اهل بیت در آن نقشه جامع اسلام چرا تمام اسلحه های جنگ نرم خود را برروی اهل بیت زوم کردند و با قرآن کاری نداشتند .

. بعد از رحلت پیامبر،حکومت به کاتبان وحی اعلام کرد قرآنهای خود را بیاورید(علاوه بر آیات شان نزول و تاویلها هم نوشته بودند)همه از جمله امیر المؤمنین آوردند.قرآن امیر المؤمنین را قبول نکردند و سپس تمام  پیوستهای قرآن را از بین بردند و تنها آیات را برای جامعه گذاشتند.حضرت امیر به دستور پیامبر که فرمودند تا قرآن را جمع آوری نکردید از خانه بیرون نرو نشستند و به جمع آوری قرآن مشغول گردید، لذا خانه نشینی حضرت امیر بدین منظور بود.

. اسلام انحرافی با قرآن منهای اهل بیت مشکلی ندارد.با اینکه قرآن ثقل اکبر است و اهل بیت ثقل اصغر هستند اما وجود اهل بیت کنار قرآن آنقدر مؤثر است که اگر نقش و قرائت اهل بیت حذف شود قرآن دیگر خطری برای دشمن ندارد. با قرآن می توان علیه قرآن و اسلام فتنه ایجاد کرد.

. بنی امیه و طراحان پشت صحنه با شناخت دقیق اسلام شروع به ساختن نسخه های بدلی اسلام نمودند.

. لزوم قرار گرفتن جایگاه اهل بیت کنار قرآن:

-فهم درست قرآن : اهل بیت گروهی هستند که قرآن تصریح کرده اینها قرآن را درست می فهمند.

. مسئله اصلی فهم صحیح قرآن است که دشمن متوجه شد و آن را حذف کرد.

امروز خطر بزرگی که در جامعه ما طراحی شده و ضربه اش را در چند جا زد این است که امام را به عنوان قرآن انقلاب بدون قرائت رهبری می خواهند به خورد ما دهند.

. مفسر اصلی،حقیقی و جامع امام را می خواهند حذف کنند تا هرکسی در خاطراتش چیزی اضافه کند در نتیجه از امام علیه امام و انقلاب در بیاید.

. شرف مسلمان این است مراقب دارایی های اصلی خود باشد نه خط و جناحش.

. تمام اعتبار اسلام پیامبر بود،یعنی اسلام بدون پیامبر در هیچ جای دنیا شناخته شده نیست.

. دشمنان با فهم این موضوع تصمیم گرفتند با قرار گرفتن کنار پیامبر، پیامبر را تحریف کنند.

. برای ضربه زدن به اسلام سه راهبرد را در زمان پیامبر تعقیب کردند:

1)ترور شخصی پیامبر: 11 نقشه ترور پیامبر در تاریخ ثبت شد.

2)ترور شخصیت پیامبر: قرآن 4 نمونه ترور شخصیت پیامبر را یاد کرده.

تلاش کردند در ذهن مردم جا بیاندازند پیامبر ساحر،شاعر،کاهن و مجنون است.

3)همراهی با پیامبر: دشمنان خیلی دیر،اما فهمیدند که نمی شود پیامبر را حذف کرد در نتیجه موجب اسلام گرایی ضد اسلام شروع شد.

با قرار گرفتن در کنار پیامبر در سالهای پایانی عمر پیامبر کسب اعتبار کنند تا بعد از پیامبر نسل بعدی اسلام را از اصحاب پیامبر می شنوند و اینها خط پیامبر را مشخص می کنند.

مشکلشان این بود که خدا برای تبیین خط خدا و پیامبر،امیر المؤمنین را قرار داده بود،در نتیجه باید حذفش کنند.آنقدر مفسر زیاد می کنند تا حضرت امیر به حاشیه برود.

انقلاب اسلامی ایران هم بی نام خمینی در هیچ جای جهان شناخته شده نیست.

 همین مسئله برای امام خمینی هم شکل گرفت که یک تفسیر انحرافی از طرف افرادی که کنار امام بودند برای نسل بعدی انقلاب  ساخته شد.

مشکلشان امام خامنه ای بود چرا که امام خمینی را خوب شناخت امام هم روی ایشان صحه گذاشته بودند.

 عاشورا بزرگترین عبرتش این است که سطحی دین داری نکنیم.علت خطاب امام حسین به مردم کوفه که الناس عبید الدنیا و الدین لغو السنتهم این بود که دینداریشان سطحی بود.

 دشمن از عدم مطالعه و مشغول شدن ما به سطحی ترین امکانات مطالعاتی لذت می برد.

 با سقیفه مشروعیت را از اهل بیت گرفتند و با شورای انتخاب خلیفه مقبولیت را.شورا به گونه ای چیده شد که حضرت امیر رای نیاورد تا مقبولیت را از ایشان سلب کنند.عبد الرحمن بن عوف که در انتخاب خلیفه حق وتو داشت به حضرت امیر عرض کرد اگر قول دهی حاکم شدی به کتاب خدا،سنت پیامبر و دو خلیفه قبل عمل کنی به شما رای خواهم داد. اگر حضرت امیر قبول کنند تبلیغ خواهند کرد که برای رسیدن به قدرت حاضرند تمام مبانی دین را زیر پا بگذارند و اگر قبول نکنند می گویند خودش نخواست و حکومت را به ایشان نمی سپرند.

 


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.