حجت الاسلام قائم مقامی: عالم از نور فاطمه روشن شد/ حاج علی آینه چی:آن نمازی قرب دارد که قیامش فاطمه است

کد خبر: 8855
مراسم هفتگی حسینیه فاطمة الزهرا(سلام الله علیها) با سخنرانی حجت الاسلام قائم مقامی و مداحی مداحان اهل بیت(ع) حاج علی آینه چی، حاج سعید حدادیان، حاج روح الله بهمنی، کربلایی محمد حسین حدادیان و کربلایی وحید یوسفی برگزار شد.

وارث: مراسم هفتگی حسینیه فاطمة الزهرا(سلام الله علیها) با سخنرانی حجت الاسلام قائم مقامی و مداحی مداحان اهل بیت(ع) حاج علی آینه چی، حاج سعید حدادیان، حاج روح الله بهمنی، کربلایی محمد حسین حدادیان و کربلایی وحید یوسفی برگزار شد. 

در ادامه بخشی از سخنرانی حجت السلام  قائم مقامی بیان شده است:


در مورد وجود مقدس حضرت فاطمه(سلام الله علیها) معمولا در مورد اسماء مبارکه حضرت، بعد از صحبت در روایات، علما و اهل معرفت صحبتها کرده اند. در اسرار اسماء حضرت. خود نام فاطمه از ریشه فطم می آید یعنی بریدن، قطع کردن، فرمایشاتی از پیامبر اکرم و اهل بیت(علیهم السلام)رسیده است که به علت نام گزاری فاطمه بر حضرت اشاره دارد که می فرمایند هر گونه ارتباط با وجود مقدس ایشان به معنای قطع ارتباط با جهنم است. این یکی از معانی است. یا به طور مثال در روایات زیادی است که به این علت به ایشان فاطمه می گویند که مردمان حتی شیعیان از اینکه بتوانند به کنه معرفت ایشان برسند، کنه هستند، منقطع هستند نمی توانند برسند. دلایل مختلفی برای این نام گزاری در روایات موجود است که همه با هم منطبق هستند.


اما در مورد نام گزاری زهرا برای حضرت، زهرا در لغت به معنای تابان و درخشان و نورانی است. حال چرا فاطمه را زهرا گفتند که در مورد این هم روایات مختلفی داریم مثلا می فرمایند که حضرت وقتی در محراب عبادت می ایستادند، جمیع عالم وجود را نورانی می کردند. یعنی همه عالم نگاهش به کره زمین بود به علت عبادت فاطمه(سلام الله علیها) در محراب.

یا در حدیث دیگری میگویند که به این علت حضرت را زهرا می گویند که در طول شبانه روز، 3بار سیمای مبارک حضرت برای امیرالمؤمنین(علیه السلام) به صورت نور تجلی می کرده است. یعنی نورهای صورت حضرت برای ایشان ظاهر می شده است یعنی صبح یک جور، ظهر جور دیگر و شب هنگام به شکل دیگری. در روایت داریم که می فرماید: نور چهره زهرا(سلام الله علیها) که برای امیرالمومنین(علیه السلام) ظاهر می شد، آنقدر شدید بود که به خانه ها ساطع می شد. و موارد دیگر.

در جلد37بحار الانوار روایتی است که مرحوم مجلسی از کتابی به نام کنزالفوائد نقل کرده اند؛ راوی آن هم یکی از بزرگان عامه با نام انس بن مالک است که از صحابه پیغمبر و از طایفه عامه است. نقل میکند که روزی در خدمت پیامبر نماز صبح می خواندیم که پس از آن، وجود مقدس رسول الله در مورد آیه شریفه ای از قرآن که در مورد معرفی افراد صالحی بود مثل پیامبران، شهیدان و صالحان و... نکته ای را بیان کردند و این آیه را معنی می کردند ومصادیقش را می گفتند تا رسیدند به مصادیق صالحان که گفتند صالحان دخترم فاطمه است. در این مجلس عباس عموی پیامبر هم بود، عباس هم آمد و عرض کرد که یا رسول الله مگر من که عموی شما هستم و شما و علی و فاطمه و حسنین، ما همه از یک اصل واحد نیستیم؟ پس چرا مثلا اسم مرا نیاوردید؟ پیامبر فرمودند درست است ما از ریشه واحدی هستیم اما بدان که ماجرای من و علی و فاطمه و حسنین فرق می کند.

پس از آن حضرت مقام و ویژگی های خاص 5تن را بیان می کنند. که چطور ما آفریده شدیم؟ ما چطور قبل از اینکه زمین و آسمانی آفریده شود، نورمان آفریده شد و... فرمودند در این شرایط خداوند اول ما 5نور را آفرید و ما دهر ها و دهر ها خدا را می پرستیدیم، عبادت می کردیم، قبل از اینکه ملائکه بوجود بیایند چه رسد به باقی موجودات.

پس از آن می فرمایند: خداوند نور مرا شکافت و از نور من عرش را آفرید، نور من افضل بر نور عرش است. سپس ادامه دادند نور علی را شکافت و از نور برادرم علی ملائکه را بوجود آورد. و همین طور تا رسید به وجود مقدس حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) که می فرمایند خداوند نور فاطمه دخترم را شکافت و از آن زمین و آسمان را آفرید. یعنی زمین و آسمان به تمام معنای کلمه نه در این زیمن و آسمانی که هستیم. خیر مراد از زمین و آسمان در کلام و فرهنگ اهل بیت(علیهم السلام) چیز دیگری است. مراد از آسمان یعنی آن حیث بالای یک موجود و زمین یعنی حیث سافل موجود و در تمام عوالم وجود هم ما آسمان و زمین داریم. بعد از آن نور فرزندم حسن را شکافت و از نور او شمس و قمر را آفرید و از نور فرزندم حسین، بهشت را آفرید، حیورالعین را آفرید. ما اینها هستیم. اینها را فرمودند به عنوان اینکه مقام و جایگاه 5تن را برای جناب عباس بیان کنند.

پس از آن می فرمایند که وقتی ما این نورها بودیم و پس از ما اشیاء و ملائکه و ... آفریده شدند و ملائکه در پرتو نور ما خدارا عبادت می کردند و عالم روشن بود به نور ما، خوشحال بودند تا اینکه خداوند امر کرد به ظلمات _ ظلمت همان خبیثی است که مشت می زند در سینه حضرت زهرا _خداوند ظلمت را اجازه داد که عبور کند، ظلمت که مرور کرد تمام فضای عالم تاریک شد به گونه ای که اگر کسی دستش را بیرون می آورد، نمی توانست دستش را ببیند این تعبیر قرآن است.

فضا که تاریک شد، وحشت پیش آمد، صداهای وحشتناک، نسیم های نا مبارک، طوفان، بعد میگوید فرشتگان ضجه زدند به درگاه خدا که خدایا مارا از وقتی که آفریدی ما در پرتو اینها بودیم همه چیز خوب بود پس چرا اینگونه شد، بعد می فرمایند که اینها ضجه زدند و خداوند را به حق این 5نور قسم دادند، دعا کردند که این ظلمت را از ما برطرف کن. بعد از آن وجود نازنین پیامبر اکرم فرمودند که در درون این ظلمتی که بعد از نور پدید آمده، خدا از نور فاطمه قندیل ها را بیرون آورد. و از نور دخترم فاطمه خداوند چراغدان ها را خارج کرد. به همین علت نام زهرا را به حضرت دادند.


در ادامه این مراسم مداحان اهل بیت(علیهم السلام) به مرثیه سرایی و عزاداری پرداختند؛

مصحفی اعجاز دارد که کلامش فاطمه است


آن نمازی قرب دارد که قیامش فاطمه است




آنکه من هستم فقیر ابن فقیر خانه اش


آنکه من هستم غلام ابن غلامش فاطمه است




دست بوس فاطمه بودن کمال مصطفاست


در مقامات نبی این بس مقامش فاطمه است




حکم زهرا بر تمام انبیا هم واجب است


شرع ما پیغمبری دارد که نامش فاطمه است




حج زهرا ظاهرا بیت الحرامش مرتضاست


حج مولا باطنا بیت الحرامش فاطمه است




فاطمه امر خداوند است ومامورش علی ست


پس امام اول عالم امامش فاطمه است




مصطفی؟ یا مرتضی؟یا فاطمه؟ یا هرسه تا؟


مانده ام از این سه تا اصلا کدامش فاطمه است




رشته های چادرش بازار گرمی خداست


صبح محشر هم دلیل ازدحامش فاطمه است




عقل ها راهی ندارند و زبانها الکنند


در مقام اهل بیتی که تمامش فاطمه است

/س113