حجت الاسلام علوی تهرانی:  آیا ما واقعا محب وشیعه اهل بیت هستیم یانه؟

شب دوم مراسم عزاداری دهه دوم فاطمیه با سخنرانی حجت الاسلام علوی تهرانی و با مداحی حاج سید مجید بنی فاطمه، حاج ابراهیم رحیمی، کربلایی مسعود اصلانی و کربلایی سجاد محمدی در هیئت  ریحانه الحسین(س) برگزار شد.

در ادامه متن سخنرانی حجت الاسلام علوی تهرانی را می خوانید: 

محبت خاندان پیغمبر ریشه اسلام است. و هرکسی که می خواهد مسلمان باشد باید دو چیز را بپذیرد. یکی وحدانیت خداوند و دیگری هم رسالت رسول گرامی اسلام. پس ریشه توحید و ریشه اسلام، محبت خاندان پیامبر است. این محبت راهم خداوند برای ما قرار داده است.
یک سوال پیش می آید که آیا واقعا ما محب هستیم یانه؟
مهم ترین چیزی که در شیعه و محب وجود دارد این است که اهل بیت هرکسی رامحب و شیعه نمی داند. 
در حدیثی آمده که روزی عده ای به منزل علی بن حسین علیه السلام آمدند. خادم به امام عرض کرد که جمعی از شیعیان آمده اند شما را ملاقات کنند. امام سراسیمه و پابرهنه به درب منزل رفتند. اما وقتی آنها را دیدند تب و تابشان فروکش کرد. خادم را مورد عتاب قرار دادند و فرمودند: " وای برتو! جز این نیست که شیعه علی بن ابی طالب، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام هستند و در یک رتبه پایین تر، سلمان و ابوذر و مقداد و عمار و محمد بن ابی بکر می باشند. اینان کسانی هستند که با هیچکدام از اوامر علی بن ابی طالب مخالفت نکردند. 

 شیعه کسی ست که اوامر خدا وامیر را بپذیرد

امر اهل بیت علیهماالسلام متفاوت با امر خداوند نیست. درقرآن کریم می فرماید: " يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم؛ ‏(1)
اطاعت از اولی الامر واجب است. اولی الامر امام معصوم است و دلیل عصمتشان هم این است که خودشان فرموده اند که وجوب اطاعت در این آیه بصورت مطلق آمده است. اهل بیت علیهم السلام مانند خداوند هیچوقت به بدی امر نمی کنند. 
یک شخصی از ایران به مدینه رفت و به محضر امام صادق علیه السلام شرفیاب شد. به امام عرض کرد که یابن الرسول الله! در خراسان هزاران شمشیر آماده اند تا به دستور شما طومار بنی عباس را در هم بپیچیم و حق به حق دار برسد. امام بجای اینکه خوشحال شوند، به تنور روشنی که در خانه روشن بود اشاره کرد و فرمود: وارد تنور شو. آن شخص عرض کرد: آقاجان من خیرخواه شماهستم و میخواهم برای قیام به شما کمک کنم. اما شما به من میفرمایید که وارد تنور شوم؟! حضرت فرمودند: " امر همان است که گفتم". آن شخص مخالفت مرد. هارون مکی از در وارد شد. به محض وارد شدن امام فرمودند هارون وارد تنور شو. هارون هم بدون سوال وارد تنور شد. امام در تنور را گذاشتند و شروع به صحبت با آن شخص خراسانی کردند. اما آن شخص همه حواسش به هارون بود و مدام به امام عرض می کرد آقا هارون سوخت! امام فرمودند: برو درب تنور را بردار. رفت در را برداشت و دید که هارون سالم در تنور مانده بود. امام فرمود: شما چندنفر از این هارون ها دارید که وقتی ما امر می کنیم بدون چون وچرا انجام دهند؟ عرض کرد نداریم!.... 
* عمل و محبت باید باهم باشند 

حالا ‌ما در زمان کنونی چند نفر ازین هارون ها را داریم که امر امام زمان علیه السلام را بدون چون و چرا قبول کند؟ ما اهل بیت علیهم السلام را دوست داریم اما در بزنگاه ها پاپس می کشیم مانند اهالی کوفه که در موقعیت حساس پشت امام را خالی کردند. پس آنچه که در مساله ارادت ورزیدن به اهل بیت علیهماالسلام اهمیت دارد، مساله اهل عمل بودن است. یک خیمه مانده بود تا ریشه فساد کنده شود. امام امر کردند مالک برگرد و اوهم برگشت. 
هروقت در وجودت احساس کردی که به امر ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف حاشیه نمیزنی بدان که ارادتمند ایشان هستی. 
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: شیعیان ما را با دوچیز امتحان کنید. اگر این دو چیز در آنها بود بدانید که شیعه ما هستند. یکی وقت نماز را مراعات می کنند. و دیگری هم بودن اهل مساوات با اهل ایمان در اموالشان هستند. 
کسی به خدمت امام کاظم علیه السلام رسید و عرض کرد که یابن الرسول الله ما از شیعیان شما هستیم. امام پرسیدند یعنی شما از کسانی هستید که وقتی فقیری به شما مراجعه می کند، شما دخلتان را در اختیار او قرار می دهید و او هم هرچه لازم دارد برمیدارد؟ شیعخ ما باید اینگونه باشد. 

رسول گرامی اسلام به حضرت علی علیه السلام فرمودند: " اگر یک بنده ای به اندازه عمر رسالتی حضرت نوح خداوند را عبادت کند و به اندازه کوه احد طلا داشته باشد و آن را درراه خدا انفاق کند و خداوند چنان عمرطولانی به او دهد که هزار بار با پای پیاده حج به جا آورد و سپس در بین صفا و مروه به طور مظلومانه کشته شود، پس اگر ولایت تو را قبول نداشته باشد بوی بهشت را استشمام نمی کند. 
از طرفی فرمودند که : " محبت و عمل بدون یکدیگر پذیرفته نمی شود. پس باید محبت و عمل باهم باشند. 

امام باقر علیه السلام به جابر جعفی فرموده اند: " یا جابر! فکر میکنی در ادعای تشیع همین کافیست که بگویی من اهل بیت را دوست دارم؟ به خدا قسم شیعه ما نیست مگر کسی که از خدا بترسد. و خدا را اطاعت کند. و سپس سیزده مورد را بیان می فرمایند. جابر عرض می کند: یابن الرسول الله!

من کسی که این سیزده مورد را داشته باشد نمیشناسم. امام فرمودند: ای جابر! حرف مردم گولت نزند که ولایت بدون عمل کافیست. شیعه باید عمل داشته باشد. فکرمیکنی کافیست که بگوید من علی را دوست دارم؟ و بااین حبی که دارد هیچ کاری انجام ندهد؟ یا این که بگوید من رسول خدا را دوست دارم اما به سیره ایشان عمل نکند؟ کسی که این چنین محبت بدون عمل داشته باشد بداند که محبت ما درهیچ جا به کار او نمی آید. از خدا بترسید. و عمل کنید آنچه را که خدا دستور داده است. بین خدا و هیچ کسی خویشاوندی وجود ندارد".