بایدها و نبایدهای منبر در دهه فاطمیه از زبان آیت الله حائری شیرازی
وارث: استدلالهايي كه در قرآن نقل شده است، با يكديگر تفاوت دارند. مثلاً آيه شريفه: «الَّذي حَاجَّ إِبْراهيمَ... أَنْ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قالَ إِبْراهيمُ رَبِّيَ الَّذي یحْيي وَ يُميتُ قالَ أَنَا أُحْيي وَ أُميتُ » (1). این یک نوع احتجاج است و «... قالَ إِبْراهيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذي كَفَرَ ... » هم یک نوع احتجاج.
وقتی شما درباره فضایل اهل بیت علیهم السلام صحبت ميکنید، دیگران کاری ميکنند که از نوع احتجاج اول شود. اراذل یک طور قانع ميشوند، و افاضل بهگونهاي ديگر. اراذل در مقابل فضائل اهل بیت علیهم السلام جعل حدیث ميکنند؛ احادیث مجعولهای که نزد فضلا خریداری ندارد. هرجا که شيعه از قول پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله نقل ميكند كه درباره علي علیه السلام فرمود: «أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا» (2)، مخالفين هم براي رهبران خود حديثي شبيه همين حديث جعل ميكنند. اینها از باب «أَنَا أُحْيي وَ أُميتُ » است. این جمله که «هَذَا وَلِیُّ کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ » حرف روزمرۀ شیخین است که: «اگر کسی ولایت ایشان را نداشته باشد، مسلمان نیست»؛ اما از نوع «اَنَا اُحْیِی وَ اُمِیتُ » و برای بیتأثیر کردن مدافعان اهل بيت علیهم السلام است. ابوبکر بعد از اینکه گفتند علی علیه السلام افضل است، سخنرانی مفصلی دربارۀ فضائل حضرت علی علیه السلام ایراد کرد.
صحبت من این است که وقتي شما در شأن اهل بیت علیهم السلام صحبتی ميکنید، و حدیث «ثقلین»، «منزلت» و «غدیر خم» را بيان مينماييد، اینها همه از نوع احتجاج «اَنَا اُحْیِی وَ اُمِیتُ » است، نه از نوع احتجاج «إِنَّ اللهَ يَأْتي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ ». احتجاج از نوع «إِنَّ اللَّهَ يَأْتي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ » باید راجع به مفقود بودن قبر حضرت زهرا علیها السلام باشد. این استدلال است كه طرف را مبهوت ميكند. سه برهان برای اهل بیت علیهم السلام است که حالت «إِنَّ اللَّهَ یَأْتِی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ » دارد: یکی از آنها قبر حضرت زهرا علیها السلام است و شیخین نميتوانند با آن کاری بکنند.
ديگري حروف مقطعه است. بعضی ميگویند این حروف نشان دهنده بيشترين حروف در سوره است. مثلاً «الم» نشان دهندۀ اين است كه حروف «الف و لام و میم» در اين سوره بيش از ديگر حروف آمده است؛ ولي بنده در يكي از سورههايي كه ابتداي آن حروف مقطعه است، تمام حروف مربوط به حروف مقطعۀ آن را شمردم و ديدم اينطور نيست، و تعداد يكي از حروف آن كه جزء حروف مقطعه آن سوره نبود، از حروف مقطعهاش بيشتر بود. حروف مقطعه، حروف رمز قرآن كريم است. اينكه سؤال شود: معناي حروف مقطعه چيست؟ مثل اين است كه سؤال شود: قبر حضرت زهرا علیها السلام كجاست؟ كه هر كسي درباره آن نظري داده است و هیچ کس غیر از اهل بیت علیهم السلام ادعا نکرده است که ميدانم. اهل بیت علیهم السلام هم که به ما نگفتند. اگر شما رمز کیف خود را به دیگران بدهید که دیگر فایدهای ندارد. معنای مطالبی که شما از حروف مقطعه فهمیدید، مانند اوراق بی بهایی است که خارج از کیف خود میگذارید؛ ولی اوراق بهادار شما داخل کیف است؛ یعنی آنچه که شما از قرآن فهمیدید، مطالب بهاداری نیست. اگر بود، پشت این حروف بود.
مطلب سومی که من از نوع «إِنَّ اللَّهَ يَأْتي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ » ميبینم، جریان عاشورا است. آنها همه جا ادای اهل بیت علیهم السلام را درآوردند که ما طلا هستیم و زرد و سنگین. گفتند که طلا داخل کوره ميرود و در ميآید، این هم کوره یزید بن معاویه با در باز. بفرمایید داخل! هیچ کدام نیامدند و اهل عالم همه دیدند که آنها در این دوئل شکست خوردند. به همین دلیل بود که اهل عالم، اهل بیت علیهم السلام را بعد از عاشورا شناختند. در خانه اهل بیت علیهم السلام که تا قبل از عاشورا رو به پشت کوچه باز ميشد، بعد از عاشورا رو به بازار باز شد. مراقب باشید که «إِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ » را حفظ کنید. این است که دشمنان را مبهوت ميکند. این هم که گفته شده «بَاهِتُوهم» یعنی در استدلال مبهوتشان کنید. این که بعضیها گفته اند که به آنها بهتان بزنید تا از چشم مردم بیافتند، درست نيست؛ چون شأن اهل بیت علیهم السلام بالاتر از این است که اجازه دهند کسی به دیگری بهتان بزند.
منبع: ذی طوا
/ح119