سبک زندگی زنی که پیامبر و حضرت علی (ع) در دامنش پرورش یافتند، چگونه بود؟

کد خبر: 90706
زمانی که فاطمه‌بنت‌اسد پیش همسرش، ابوطالب، آمد تا مژده تولد پیامبر(ص) را بدهد، ابوطالب گفت: من هم تو را به‌شخصی که وزیر او خواهد بود مژده می‌دهم، فقط سی‌سال صبر کن. سی‌سال بعد بود که امام علی(ع) به دنیا آمد.  
وارث

نام مبارک حضرت امیرالمؤمنین امام علی بن ابیطالب علیه السلام که می‌آید، شخصیت و جایگاه مادرش، حضرت فاطمه بنت اسد خودنمایی می‌کند. مادر بزرگوار امام علی علیه السلام که از وقتی پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله هشت ساله بود، در کنار همسرش سرپرستی ایشان را بر عهده گرفته بود و تا پایان عمرش یکی از حامیان و مدافعان اصلی آن حضرت به شمار می‌رفت.

زندگی این شخصیت بزرگ اسلامی به عنوان سرپرست رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و مادر امام علی علیه السلام نکات جالبی دارد که درباره آن کمتر شنیده یا خوانده‌ایم. در حالی که دانستن آن می‌تواند الگوی خوبی برای زندگی امروزی ما باشد.

خبرگزاری تسنیمطی گفتگویی که با حجت‌الاسلام محمد بیرانوند، کارشناس مسائل تاریخ اسلام انجام داده، تلاش کرده تا با بررسی روایت‌های معتبر و مستند به شبهه‌ای که درباره ایمان یکی از مهربان‌ترین افراد نسبت به رسول خدا صلی‌الله علیه و آله وجود دارد، پاسخ دهد.

تولد و زندگی در خانه پدر

مادر امام علی علیه السلام چگونه شخصیتی داشت و چطور زندگی می‌کرد؟

مادر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام «فاطمه» نام داشت و دختر مرد درستکاری به نام اسد پسر هاشم بود. هاشم هم همان شخصی است جد دوم پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله محسوب می‌شود.

زمان تولد ایشان همان دورانی بود که عرب‌های جاهلیت دختران خود را زنده به گور می‌کردند؟

بله. در زمانی که فاطمه بنت اسد به دنیا آمد، عرب‌های جاهلیت رسم داشتند که دخترانشان را زنده به گور می‌کردند؛ اما اسد، پدر او، اعتقادات یکتاپرستی داشت و مانند پدر و اجدادش از آداب عرب‌های جاهلیت دور بود. به همین دلیل بود که فاطمه بنت اسد نه‌تنها زنده ماند، بلکه تحت تربیت صحیح و موحدانه پدرش قرار گرفت و پس از چند سال به زنی صاحب کمالات و مؤمن تبدیل شد.

از او در منابع تاریخی به عنوان زنی دانا، هشیار، عاقل، مؤمن، نیکوسیرت، خیرخواه دیگران، دارای کمال، متین و باشرافت یاد شده است. در عین حال او هم مانند پدر و سایر اعضای خانواده‌اش تا قبل از بعثت پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله پیرو دین حنیف و آیین حضرت ابراهیم علیه السلام بود و هیچ‌وقت به شرک و بت‌پرستی روی نیاورد.

زندگی در خانه ابوطالب

چه شد که فاطمه بنت اسد با حضرت ابوطالب ازدواج کرد؟

فاطمه بنت اسد تنها یک‌بار در عمر شریفش ازدواج کرد و به این ترتیب همسر ابوطالب پسر عبدالمطلب شد. این ازدواج مبارک در شرایطی اتفاق افتاد که ابوطالب تنگدست ولی بلندطبع و درستکار بود. مراسم پیوندشان با سادگی اما پرشکوه برگزار شد. در این مراسم، ابوطالب ابتدا به ستایش و حمد خدای یکتا پرداخت و با قرائت خطبه‌ای فاطمه بنت اسد را به همسری خودش درآورد. در عین حال از اسد، پدر همسرش، اجازه و گواهی خواست و او هم اعلام کرد که: ما هم فاطمه را به ازدواج تو درآوردیم و به این ازدواج راضی شدیم. حاصل این ازدواج مبارک چهار پسر و یک دختر به نام‌های طالب، عقیل، جعفر، علی و اما امین بود.

سرپرستی پیامبر صلی‌الله علیه و آله در خردسالی آن حضرت

گفته شده که یکی از افتخارات بزرگ در زندگی فاطمه بنت اسد این بود که او و همسرش، سرپرستی پیامبر خدا صلی‌الله علیه و آله را در خردسالی آن حضرت بر عهده گرفتند. چگونه این اتفاق افتاد؟

ماجرا از این قرار بود که پیامبر خدا صلی‌الله علیه و آله خیلی زود پدر و مادر خود را از دست داده و یتیم شد. عبدالمطلب، پدربزرگ آن حضرت، چند سالی عهده‌دار کفالت ایشان شد؛ اما پیامبر صلی‌الله علیه و آله تقریباً هشت ساله بود که عبدالمطلب در بستر بیماری افتاد؛ اما عبدالمطلب که نگران سرپرستی نوه هشت‌ساله‌اش بود، چند روز قبل از وفات همه فرزندانش را دور خودش جمع کرد و از آن‌ها پرسید که چه کسی سرپرستی محمد صلی‌الله علیه و آله را بر عهده می‌گیرد؟ فرزندانش هم انتخاب را به محمد صلی‌الله علیه و آله سپردند و آن حضرت از میان عموهایش، ابوطالب را انتخاب کرد. به این ترتیب بود که خانه ابوطالب و فاطمه بنت اسد به حضور محمد صلی‌الله علیه و آله روشن شد.

مادری که نبی مکرم اسلام را بر فرزندان خودش ترجیح می‌داد

فاطمه بنت اسد چگونه برای نبی مکرم اسلام مادری می‌کرد؟

در روایت‌هایی که از پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله نقل شده، نوشته شده که آن حضرت بارها به مهربانی مادرانه فاطمه بنت اسد اشاره می‌فرمود. از این روایت‌ها مشخص می‌شود که فاطمه بنت اسد در حق رسول خدا صلی‌الله علیه و آله مادری می‌کرد و حتی آن حضرت را بر فرزندان خودش مقدم می‌دانست.

در روایتی هم درباره زندگینامه فاطمه بنت اسد نوشته شده که خودش تعریف کرده است: «ابوطالب به من یادآوری کرد که توجه خاصی به محمد صلی‌الله علیه و آله داشته باشم و من در جواب گفتم: سفارش فرزندم محمد صلی‌الله علیه و آله را به من می‌کنی؟! در حالی که او را از جان خودم و فرزندانم بیشتر دوست دارم.»

در این مورد شأن و منزلت او به اندازه‌ای است که در کتاب اصول کافی نوشته شده جبرئیل علیه السلام بر پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله نازل شد و گفت: «ای رسول خدا! پروردگارت به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: من آتش دوزخ را حرام کردم بر پشتی که تو را فرود آورد و شکمی که به تو باردار شد و دامانی که تو را پرورید: آن پشت، عبدالله بن عبدالمطلب است و شکمی که به تو باردار شد، آمنه بنت وهب است و اما دامانی که تو را پرورید، دامان ابیطالب و فاطمه‏ بنت‏ اسد است.»

مادر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام

یکی دیگر از افتخارات زندگی فاطمه بنت اسد این بود که او مادر حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام است. چگونه این تولد مبارک در خانه کعبه انجام شد؟

بله. در کتاب اصول کافی نوشته شده که امام صادق علیه السلام فرمود: «زمانی که فاطمه بنت اسد پیش همسرش، ابوطالب، آمد تا مژده تولد پیامبر صلی‌الله علیه و آله را به او بدهد، ابوطالب به او گفت: من هم تو را به شخصی که وزیر او خواهد بود مژده می‌دهم فقط سی سال صبر کن. سی سال بعد بود که امام علی علیه السلام به دنیا آمد.»

شأن و مقام این زن و فرزندش تا به اندازه‌ای بود که فرزندش را در داخل کعبه به دنیا آورد. چون وقتی که فاطمه بنت اسد در ماه‌های آخر وضع حمل حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام بود، به طواف کعبه رفته بود که همان موقع دچار درد زایمان شد. وقتی این درد شدت گرفت دیوار کعبه به اذن خداوند متعال از هم شکافت و فاطمه بنت اسد وارد آن شد و فرزندش را به دنیا آورد.

در روایت‌های بسیاری تأکید شده است که هیچ کسی جز حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در کعبه به دنیا نیامده و درنتیجه هیچ زنی جز فاطمه بنت اسد در کعبه وضع حمل نکرده است.

مهاجرت با پای پیاده در راه اسلام

ماجرای هجرت تاریخی و سرنوشت‌ساز فاطمه بنت اسد چه بود؟ و چرا در تاریخ این اندازه به آن اهمیت داده شده است؟

از امام صادق علیه السلام روایت شده که فاطمه بنت اسد جزء اولین افرادی بود که با پاهای پیاده از مکه به مدینه و به سمت پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله مهاجرت کرد. در روایت‌های دیگری هم نوشته شده که فاطمه بنت اسد از همه مردم نسبت به پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله مهربان‌تر بود و شخص پیغمبر صلی‌الله علیه و آله هم از مهربانی‌های مادرانه او یاد می‌کرد و می‌فرمود: «او من را بر خودش و فرزندانش مقدم می‌دانست.»

ماجرای هجرت از این قرار بود که فاطمه بنت اسد به همراه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به صورت پیاده از مکه به سمت مدینه حرکت کردند تا به رسول خدا صلی‌الله علیه و آله برسند. آن‌ها در این سفر با سختی‌ها و مشکلات زیادی مواجه شدند و برای نجات از آن‌ها به نماز و مناجات با خدا در حال ایستاده یا نشسته و خوابیده متوسل می‌شدند. به این ترتیب تمام مسیر را با یاد خدا طی کردند تا اینکه در قبا به رسول خدا صلی‌الله علیه و آله رسیدند.

وقتی پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله، حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را با حالتی رنجور و زخمی دید، اشک از چشم‌هایش جاری شد و به آن‌ها فرمود که قبل از ورودشان به مدینه وحی الهی در شأن آن‌ها نازل شده و آیه 191 سوره مبارکه آل‌عمران را تلاوت فرمود که: «اَلَّذینَ یَذکُرونَ الله قیاماً و قُعوداً و یتَفَکَّرونَ فی خَلقِ السَّموات وَالارض؛ آن‌هایی که در حالت ایستاده و نشسته و خفتن خدا را یاد کنند و دائم فکر در خلقت آسمان و زمین کرده‌اند» و همچنین آیه 195 این سوره را تلاوت فرمود که: «فَأستَجابَ لَهُم رَبُّهُم اِنّی لآاُضیعُ عَمَلَ عاملٍ مِنکُم مِن ذَکرٍ اَو نثیبَعضُکُم من بَعضٍ؛ پس خدا دعاهای ایشان را اجابت کرد که البته من که پروردگارم عمل هیچ‌کس از مرد و زن را بی‌مزد نگذارم.»

وفات

وفات و پایان زندگی دنیایی آن بانوی عظیم‌الشأن چه زمانی اتفاق افتاد؟

در کتاب اصول کافی ماجرای وفات فاطمه بنت اسد این‌طور نوشته شده است که فاطمه بنت اسد مدتی قبل از وفاتش از پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله شنید که می‌فرمود: «مردم در روز قیامت برهنه محشور می‌شوند.» با شنیدن این خبر گفت: «وای از این رسوایی!» پیغمبر صلی‌الله علیه و آله هم به او فرمود: «من از خدا می‌خواهم که تو را با لباس محشور کند.» با دیگر درباره فشار قبر از آن حضرت شنید و گفت: «وای از این ناتوانی!» و پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمود: «از خدا می‏خواهم که تو را در آنجا آسوده دارد.»

تا اینکه یک روز پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله، حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را در حالی دید که اشک می‌ریخت. ماجرا را جویا شد و حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام از وفات مادرش خبر داد. پیغمبر صلی‌الله علیه و آله با شنیدن این خبر فرمود: «او مادر من هم بود.» به همین دلیل فوراً برخاست و به سمت خانه فاطمه بنت اسد رفت. وقتی او را بی‌جان بر روی زمین دید، اشک از چشم‌های مبارکش می‌ریخت و به زن‌ها فرمود تا او را غسل بدهند. بعد از غسل، پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله پیراهنی را که همیشه بر همیشه بر تن داشت، به زن‌ها داد تا وارد کفنش کنند. بعد از غسل و کفن، پیامبر صلی‌الله علیه و آله و حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام جنازه فاطمه بنت اسد را روی دوش گرفتند تا به او در کنار قبر گذاشتند. قبل از دفن هم پیامبر صلی‌الله علیه و آله وارد قبر شد و چند لحظه در آن خوابید و بعد از آن بلند شد و جنازه را با دست‌های مبارکش وارد قبر کرد. سپس خم شد و مدتی در گوش او چیزی خواند.

پس از تمام شدن این مراسم، مسلمان‌ها درباره رفتارهای پیامبر صلی‌الله علیه و آله در مراسم تدفین از او سؤال کردند و آن حضرت فرمود: «فاطمه بنت اسد اگر چیز خوبی داشت، من را بر خودش و فرزندانش مقدم می‌دانست. وقتی من از روز قیامت یاد کردم و گفتم: مردم برهنه محشور می‌شوند، او گفت: وای از این رسوایی. من ضامن شدم که خدا او را با لباس محشور کند. از فشار قبر یاد کردم و او گفت: وای از ناتوانی. من ضمانتش کردم که خدا کارگزاری‌اش کند. به همین دلیل او را در پیراهنم کفن کردم و در قبرش خوابیدم و سرم را به گوشش گذاشتم و آنچه از او می‌پرسیدند تلقینش کردم. وقتی از او درباره پروردگارش پرسیدند جواب داد و وقتی از پیغمبرش پرسیدند جواب داد؛ اما وقتی از ولی و امامش پرسیدند، زبانش به لکنت افتاد. من گفتم: پسرت، پسرت.»

محبتی که بی‌پاسخ نماند

با این توضیحات نبی مکرم اسلام بنا بر محبت بی‌دریغ خود، محبت فراوانی نسبت به فاطمه بنت اسد داشتند.

همین‌طور است. زندگی خانوادگی فاطمه بنت اسد مثل بسیاری از عرب‌های آن دوران از راه تجارت‌هایی که همسرش انجام می‌داد، می‌گذشت و آن‌ها به این وسیله فرزندان خود و پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله را که در آن زمان تحت کفالتشان بود، اداره می‌کردند. بعد از یکی از همین سفرهای تجاری بود که همسرش برای او تعریف کرد که یک راهب نصرانی به نام بحیرا، حضرت محمد صلی‌الله علیه و آله را دید و بعد از گفت‌وگو با او به مژده داد که او همان کسی است که در کتاب انجیل و تورات مژده آمدنش داده شده و آخرین پیغمبر خدا اوست. این ماجرا میزان حمایت و پشتیبانی فاطمه بنت اسد از حضرت محمد صلی‌الله علیه و آله را بیشتر کرد.

اما پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله هم بنا به ادب و مروتی که داشت، محبت‌های فاطمه بنت اسد را بی‌پاسخ نگذاشت و در هر شرایطی برای کمک و یاری او اقدام می‌کرد. به عنوان مثال وقتی آن حضرت با حضرت خدیجه سلام‌الله علیها ازدواج کرد، چون از تمکن مالی برخوردار شده بود و فاطمه بنت اسد فرزندانش را در تنگدستی بزرگ می‌کرد، پیشنهاد داد تا یکی از فرزندان او را برای مدتی سرپرستی کند و به این ترتیب بود که امام علی علیه السلام در خردسالی خود وارد خانه پسرعمویش، پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله، شد و تحت سرپرستی و تربیت آن بزرگوار قرار گرفت.

آموختن سبک زندگی اسلامی از پیامبر صلی‌الله علیه و آله

درست است که راهب نصرانی مژده نبوت رسول خدا صلی‌الله علیه و آله را در دوران خردسالی ایشان دادند، اما حتماً اطرافیان ایشان و به‌ویژه فاطمه بنت اسد هم نشانه‌هایی از شخصیت بزرگوار و آثار رسالت در زندگی و منش آن حضرت دیده‌اند. آیا مطلب مستند و معتبری در این باره در تاریخ عنوان شده است؟

همان طور که اشاره شد، فاطمه بنت اسد و همسرش ابوطالب از زمانی که حضرت محمد صلی‌الله علیه و آله هشت ساله بود، سرپرستی او را بر عهده گرفتند و از هیچ محبتی در حق او دریغ نکردند.

نمونه‌ای از دلسوزی‌های مادرانه و حمایت‌های بی‌دریغ فاطمه بنت اسد در ماجرایی است که خود او تعریف کرد و سینه به سینه منتقل شد تا اینکه در کتاب کافی جمع‌آوری شد. فاطمه بنت اسد تعریف کرده که: وقتی حضرت محمد صلی‌الله علیه و آله کودک بود، با بچه‌ها مشغول بازی می‌شد و هر از گاهی کنار درخت نخلی که در نزدیکی خانه بود جمع می‌شدند، درخت را تکان می‌دادند تا خرماهایش بر زمین بریزد و سپس خرماها را جمع کرده و می‌خوردند. من می‌دیدم که هر کودکی سعی می‌کند خرمای بیشتری جمع کند و گاهی بر سر همین کار با هم دعوا و مشاجره می‌کردند؛ اما این رفتارها را هیچ‌وقت از محمد صلی‌الله علیه و آله نمی‌دیدم. او همیشه با وقار و آرامش دور بچه‌ها می‌چرخید و خرماهایی را که خودش جمع کرده بود بین بقیه تقسیم می‌کرد. با خودم فکر کردم او هم باید خرما داشته باشد و به همین دلیل یک روز قبل از اینکه بازی بچه‌ها شروع شود، با احساس مادرانه و دلسوزانه‌ای که برای محمد صلی‌الله علیه و آله داشتم کنار درخت خرما رفتم، آن را تکان دادم و تعدادی خرما جمع کردم تا به او بدهم. وقتی خرماها را برایش بردم، با لبخندی تشکر کرد و گفت می‌خواهد آن‌ها را با بچه‌ها تقسیم کند تا همه از آن بخورند! گفتم: این‌ها را برای خودت جمع کرده‌ام؛ اما او گفت: نمی‌خواهم در خوردن خرماها تنها باشم.

فاطمه بنت اسد، به گفته خودش، درس‌های جوانمردی و بزرگ‌منشی را از همان دوران کودکی پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله از او یاد گرفت و در زندگی‌اش به کار بست. تا اینکه در میان مردم زمان خودش و در طول تاریخ، به عنوان یکی از زنان بزرگ و باکرامت شناخته شد.

منبع: تسنیم


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.