افق دید رسول خدا(ص) در ازدواج های خود چه بود؟
شبهات متعددی درباره ازدواجهای متعدد پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله مطرح میشود؛ شبهاتی که گاه بر اساس ناهمخوانی فرهنگ جامعه عرب آن زمان با فرهنگ رایج زندگی امروزی ما برمیآید و گاه از بهانهجوییها و غرضورزیهای جاهلانه و موذیانه دشمنان نشأت میگیرد.
ریشه این شبهات هرچه که باشد، رسانه اسلامی مسئولیت دارد پاسخگوی مداوم و مرتفعکننده آنها باشد تا نه فرصت بهانهجویی برای دشمنان باشد و نه در تغذیه فکری و فرهنگی مردم مسلمان فروگذاری و اهمال شود. بر این اساس، باید توجه داشت که بیشتر این ازدواجها برای انجام امور مسلمانان و یا رفع کردن شبهات و تهدیدها بوده و نکات درسآموز برای مسلمانان داشته است. آن هم نکتههای درسآموزی که امروز هم باید به طور مداوم گفته شده و بازنشر شود تا نه تنها شبهات ایجاد شده از سوی افراد مغرض و برخی افراد سادهدل را پاسخ میدهد، بلکه درس زندگی صحیح و اسلامی برای مردم داشته باشد.
در گفتگویی که با دکتر مریم حاج عبدالباقی، استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس مسائل دینی و خانواده اسلامی انجام شده، به بررسی برخی از شبهات رایج در خصوص ازدواجهای نبی مکرم اسلام پرداخته ایم تا مشخص شود سیره و سبک زندگی اسلامی محلی برای دستافکنی و شبههسازی مغرضان ندارد؛ بلکه لازم است مردم آزادهخو، خود با مطالعه و پژوهش پاسخ اصلی پرسشها را پیدا کرده و سبک زندگی دینی را بیاموزند.
چنانکه این کارشناس و پژوهشگر مسائل اسلامی تأکید کرده است: «نکته مهم این است که رسول خدا صلیالله علیه و آله حدود 25 سال با حضرت خدیجه زندگی کردند، به این معنا که دوران جوانی زندگی آن حضرت در کنار ایشان سپری شد. مشخص است که دوران اصلی شور و نشاط و هیجانات عاطفی برای انسان، دوران جوانی است و نبی مکرم اسلام در تمام آن سالها و تا سن 50 سالگی خود، یک همسر داشتهاند. در عین حال آن حضرت تا سن 40 سالگی به رسالت مبعوث نشده بودند و با توجه به اینکه تا آن زمان مسئولیت اجتماعی خاصی بر عهده نداشتند، میتوانستند چند همسر داشته باشند. مردی که قصد داشته باشد در پی تمایلات نفسی خود برود، از دوران جوانی که مسئولیت چندانی بر عهده ندارد، میتواند استفاده کند. اما در سیره و سبک زندگی پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله میخوانیم که آن حضرت جز با پاکدامنی، تقوا و ایمان زندگی نمیکردند و طبق منابع معتبر و مستند، کوچکترین نقطه تاریک و حتی شبههناکی در تمام دوران زندگی آن حضرت وجود ندارد.»
برخی شبهات درباره سبک زندگی پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله مطرح میشود که پاسخ دادن به آنها ضروری به نظر میرسد. یکی از این موارد، به چندهمسری آن حضرت مربوط است. چطور رسول خدا صلیالله علیه و آله چند همسر داشتند و این رسم، در جامعه امروز ما معنا و مفهومی ندارد؟
آن طور که از آیات قرآن کریم و تفسیرها مشخص میشود، یکی از دغدغههای اصلی پیامبر اسلام صلیالله علیه و آله، جلب رضایت همسرشان بوده است. باید به این نکته توجه شود که قرآن کریم حتی یک کلمه دروغ و اغراق نداشته و کتابی حق است. در این شرایط در اول سوره مبارکه تحریم میخوانیم که: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغی مَرْضاتَ أَزْواجِکَ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ» به این معنا که « ای پیامبر! چرا چیزی را که خدا بر تو حلال کرده به خاطر جلب رضایت همسرانت بر خود حرام میکنی؟! و خداوند آمرزنده و رحیم است.» با توجه به این که رسول خدا صلیالله علیه و آله یک شخصیت کامل بوده و از گناه و خطا مصون هستند، پس این آیه دلالت دارد بر اینکه آن حضرت در پی جلب رضایت همسران خود بودهاند.
در آیه دیگری هم میخوانیم که « تُرْجی مَنْ تَشاءُ مِنْهُنَّ وَ تُؤْوی إِلَیْکَ مَنْ تَشاءُ وَ مَنِ ابْتَغَیْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلا جُناحَ عَلَیْکَ ذلِکَ أَدْنی أَنْ تَقَرَّ أَعْیُنُهُنَّ وَ لا یَحْزَنَّ وَ یَرْضَیْنَ بِما آتَیْتَهُنَّ کُلُّهُنَّ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما فی قُلُوبِکُمْ وَ کانَ اللَّهُ عَلیماً حَلیماً» طبق آیه 51 سوره احزاب میفرماید: «(موعد) هر یک از همسرانت را بخواهی میتوانی به تأخیر اندازی و هر کدام را بخواهی نزد خود جای دهی و هرگاه بعضی از آنان را که برکنار ساختهای بخواهی نزد خود جای دهی، گناهی بر تو نیست این حکم الهی برای روشنی چشم آنان، و اینکه غمگین نباشند و به آنچه به آنان میدهی همگی راضی شوند نزدیکتر است و خدا آنچه را در قلوب شماست میداند و خداوند دانا و بردبار است.» بنابراین خداوند متعال نیز به جلب رضایت همسران توسط آن حضرت توجه و عنایت دارد.
در کنار آیات قرآن، چه دلایل و مستندات دیگری وجود دارد که نشان میدهد نبی مکرم اسلام حق همسران خود را به درستی و به طور کمال رعایت میکردهاند؟
نکته مهم این است که توجه داشته باشیم پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله که در سن 25 سالگی با بانوی بزرگواری ازدواج کردند که از لحاظ سنی در حدود 15 سال از ایشان بزرگتر بود. نقلهای مشهور این فاصله سنی را به شیوههای متعدد نشان دادهاند.
نکته مهم این است که رسول خدا صلیالله علیه و آله حدود 25 سال با حضرت خدیجه زندگی کردند، به این معنا که دوران جوانی زندگی آن حضرت در کنار ایشان سپری شد. مشخص است که دوران اصلی شور و نشاط و هیجانات عاطفی برای انسان، دوران جوانی است و نبی مکرم اسلام در تمام آن سالها و تا سن 50 سالگی خود، یک همسر داشتهاند. در عین حال آن حضرت تا سن 40 سالگی به رسالت مبعوث نشده بودند و با توجه به اینکه تا آن زمان مسئولیت اجتماعی خاصی بر عهده نداشتند، میتوانستند چند همسر داشته باشند. مردی که قصد داشته باشد در پی تمایلات نفسی خود برود، از دوران جوانی که مسئولیت چندانی بر عهده ندارد، میتواند استفاده کند. اما در سیره و سبک زندگی پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله میخوانیم که آن حضرت جز با پاکدامنی، تقوا و ایمان زندگی نمیکردند و طبق منابع معتبر و مستند، کوچکترین نقطه تاریک و حتی شبههناکی در تمام دوران زندگی آن حضرت وجود ندارد.
در دوران زندگی آن حضرت در مکه هم مشاهده میکنیم که حضرت رسول صلیالله علیه و آله و حضرت خدیجه سلامالله علیها، پا به پای یکدیگر و همراه با هم زندگی را پیش میبرند و حتی در زمان برانگیخته شدن به رسالت، حضرت خدیجه سلامالله علیها را به عنوان تکیهگاهی میدانند، این نکته نشان میدهد که رابطه همسری میان ایشان تا این اندازه عاشقانه بوده است.
همکفو بودن حضرت خدیجه سلامالله علیها با نبی مکرم اسلام
آیا این جریان را میتوان به همکفو بودن حضرت خدیجه سلامالله علیها با پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله تعبیر کرد؟
بله. به هر حال حضرت خدیجه سلامالله علیها مادر حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها است. از هر مادری که چنین گوهری به دنیا هدیه نمیشود. این نکته نشان میدهد که این بانوی بزرگوار این شأن و منزلت را داشته که مادر حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها و همکفو نبی مکرم اسلام شود.
به همین دلیل بوده که پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله تا زمان زنده بودن حضرت خدیجه سلامالله علیها ازدواج نکردند؟
همین طور است. تا زمانی که حضرت رسول صلیالله علیه و آله با همکفو خود زندگی میکردند، هیچ نیازی به همسر جدید وجود نداشت. اما بعد از رحلت حضرت خدیجه سلامالله علیها، آن حضرت دیگر همکفوی نداشتند. ایشان نه همسر اختیار کردند که با مرور تاریخ مشخص میشود که هر یک از آنها مسئلهای داشتند.
دلایل ازدواج با دختر خلیفه دوم
این پرسش و ابهام هم در مورد ازدواجهای پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله وجود دارد که چرا آن حضرت با دختر خلیفه دوم ازدواج کردند؟ به هر حال دلایل متناقضی در مورد این ازدواج وجود دارد. دلیل مستند و معتبر رو دادن این ازدواج چه بوده است؟
برای پرداختن به این موضوع باید دقت شود که در عرب رسم بر این بود که دخترها زود ازدواج میکردند و معمولاً زنان بیوه و دختران بالغ بیهمسر بسیار کم بودند. این رسم مدامی بود، برخلاف فرهنگ مرسوم ما که دختران ناگزیر هستند مجرد بمانند و مشکلات تجرد را تحمل کنند، آن هم مشکلاتی که عمدتاً خود زنان عامل ایجادکننده آن هستند. اما در فرهنگ عرب مثل بسیاری از کشورها، زن حق تجدید فراش و ازدواج را داشتند.
با داشتن چنین فرهنگی در جامعه عرب آن روز، در تاریخ نقل شده که خلیفه دوم به عنوان دلتنگی و درد دل خدمت پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله آمده و گفت: شوهر دخترم در هجرت به حبشه بیمار شده و از دنیا رفته است. حالا مدتهاست که دختر من بیهمسر مانده است. به ابوبکر پیشنهاد میدهم که با توجه به اینکه تمکن مالی دارد، با دخترم ازدواج کند اما او قبول نمیکند و راضی به این کار نمیشود. به عثمان میگویم که تو ثروتمند هستی و این کار را انجام بده اما او هم نمیپذیرد.
پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله متوجه شدند که عمر حالت شکایت دارد و شاید مقصودی هم دارد، در عین حال برای رفع برخی کدورتها و آرام کردن آنها، قبول میکنند که با حفصه، دختر عمر، ازدواج کنند. این در حالی بود که دختر عمر به تندخویی معروف بود. این نکته را در کتابهای تاریخ نوشته شده، به عنوان مثال در کتاب «نقش عایشه در دنیای اسلام» نوشته علامه سید مرتضی عسکری این مطلب هم نوشته شده است. این کتاب بهروز بینالملل نوشته شده، نه تنها برای شیعیان و ایرانیها. تمام این مطالب با ذکر منبع از اهل سنت هم نقل شده است.
دلایل ازدواج با دختر رئیس قبیله یهودی
یکی دیگر از ازدواجهای نبی مکرم اسلام که مورد شبهه قرار میگیرد، ازدواج آن حضرت با سفیه، دختر رئیس قبیله یهودی است. دلیل این اقدام حضرت چه بوده است؟
همان طور که در سؤال اشاره کردید، سفیه دختر رئیس یکی از قبیلههای یهودی اطراف مدینه بود. نکته قابل توجه در این ازدواج این است که در اثر جنگی که میان قبیله آنها با مسلمانان روی داده بود، پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله میتوانستند او را به عنوان کنیز بگیرند، اما در کمال بزرگواری که از ایشان برمیآمد او را آزاد کردند و در حالی که خود سفیه علاقه به ازدواج با رسول مکرم اسلام صلیالله علیه و آله داشت، با او ازدواج کردند.
پدر سفیه وقتی این رفتار بزرگمنشانه رسول خدا صلیالله علیه و آله را میبیند، خودش مسلمان شد و به همراه او هفتصد نفر از افراد قبیله او مسلمان شدند.
نکته دیگری که در ازدواجهای نبی مکرم اسلام مشاهده میشود، آن است که اکثر همسران آن حضرت بیوه بودند یا مسن بودند و بهرهای از زیبایی و جوانی نداشتند. درست است؟
همین طور است. تقریباً هفت نفر از زنانی که نبی مکرم اسلام با آنها ازدواج کردند، بیوه بودند و یا سن بالایی داشتند. که این نکته هم تائید میکند که آن حضرت در پی کسب منافع مادی و کامجوییهای دنیایی نبودهاند.
این در حالی است که عایشه، دختر خلیفه اول، کم سن و جوان بود که با پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله ازدواج کرد.
یکی از زنان پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله که کم سن و سال بود، عایشه بود. این ازدواج میتواند حکمت بزرگ و مهمی داشته باشد. چون از طرفی خلیفه اول میخواست با پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله نزدیک بوده و با آن حضرت در ارتباط و فامیل باشد. چون آنها خود را با حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام رقیب میدیدند، چون آن حضرت داماد پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله بود.
از طرف دیگر این ازدواج حکم دلجویی نبی مکرم اسلام را از آنها داشته، به این معنا که اگر حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام داماد من است و بهترین بانوی عالم را به ازدواج او درآوردم، خودم را هم داماد شما قرار دادم؛ پس دیگر دلیلی برای رقابت منفی وجود ندارد.
با این وجود چرا پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله اقدام به ازدواج با این زنان میکردند؟
وقتی نگاه اجمالی به این ازدواجها میاندازیم، متوجه میشویم که همه آنها حکمت و دلیل عقلانی داشتهاند. این ازدواجها برای انجام امور مسلمانان و یا رفع کردن شبهات و تهدیدها بوده و نکات درسآموز برای مسلمانان داشته است. بیشتر این ازدواجها برای انجام امور مسلمانان، تبلیغ و گسترش اسلام و یا رفع کردن موانع، شبهات و تهدیدها بوده و نکات درسآموز برای مسلمانان داشته است. آن هم نکتههای درسآموزی که امروز هم باید به طور مداوم گفته شده و بازنشر شود تا نه تنها شبهات ایجاد شده از سوی افراد مغرض و برخی افراد سادهدل را پاسخ میدهد، بلکه درس زندگی صحیح و اسلامی برای مردم داشته باشد.
بنابراین مشخص است که بیشتر اظهارنظرها و شبهاتی که در مورد ازدواجهای نبی مکرم اسلام مطرح میشود، بر اساس بیاطلاعی است.
حکم الهی بر
چرا بعد از دورهای خداوند متعال به پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله دستور میدهند که دیگر نباید ازدواج کنند؟
در آیه 52 سوره احزاب این نکته تبیین شده است که خداوند متعال میفرماید: «لایَحِلُّ لَکَ النِّساءُ مِنْ بَعْدُ وَ لا اَنْ تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ اَزْواج وَ لَوْ اَعْجَبَکَ حُسْنُهُنَّ اِلاّ ما مَلَکَتْ یَمِینُکَ وَ کانَ اللّهُ عَلى کُلِّ شَیْء رَقِیباً» به این معنا که: « (ای رسول) بعد از این (زنان) دیگر نه عقد هیچ زن بر تو حلال است و نه مبدل کردن این زنان به دیگر زن هر چند از حسنشان به شگفت آیی و بسیار در نظرت زیبا آیند مگر که کنیزی مالک شوی.»
منظور از «بعد از این» از نظر زمانی است یا بر طبق حوادثی که پیش میآید؟
هر دو حالت ممکن است مورد نظر باشد. یعنی ممکن است حوادث به نوعی پیش برود که دیگر احتیاجی به ازدواج مجدد پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله نیست.
درواقع قبیلههای مختلف دوست داشتند با پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله ارتباط فامیلی داشته و دخترشان با آن حضرت ازدواج کنند. آن حضرت از این نظر تحت فشار بودند و تنها در مواردی ازدواج میکردند که مشکل اساسی و بحرانی را حل کنند. در عین حال دختران بسیاری علاقه داشتند با آن حضرت که سرآمد و الگوی کامل خوبیها بودند ازدواج کنند و نباید تصور شود که اجبار و اکراهی در کار بوده است. این نکته را هم شواهد تاریخی تائید و تصریح کردهاند.
منبع: تسنیم
افزودن دیدگاه جدید