وقتی دشمنان امام حسن(ع) زبان به مدح ایشان گشودند
حجتالاسلام عبدالرضا رضازاده محقق و کارشناس علوم قرآن و حدیث در با اشاره به سالروز ولادت با سعادت حضرت امام حسن (ع) گفت: شخصیت و سیره امام حسن مجتبی (ع) آنچنان است که دشمنان ایشان زبان به مدح و ستایش او گشودهاند.
وی افزود: در تاریخ نقل شده که مروان دشمن امام مجتبی (ع) در تشییع جنازه آن حضرت شرکت کرد، وقتی از او سوال کردند تو که رابطه خوبی با امام (ع) نداشتی، چرا در مراسم تشییع او شرکت کردی؟ گفت: من در تشییع جنازه کسی آمدم که کوه صبر و مقاومت بود.
حجتالاسلام رضازاده اضافه کرد: عبدالله زبیر درباره امام حسن (ع) میگفت: مادران زمانه از آوردن مثل او عاجزند و در تعبیری میگوید: حسن بن علی (ع) چهرهاش همچون انبیا و عظمت و ابهتش همچون پادشاهان بود.
این کارشناس علوم قرآن و حدیث گفت: در نقلی هست که سیوطی میگوید: هر وقت حسن بن علی (ع) را در کوچههای مدینه میدیدم یاد آن لحظاتی میافتادم که در دوران کودکی پیامبر اکرم (ص) او را در آغوش میگرفت، او را میبوسید و درباره او میفرمود: «إنّه سیکون بعدی هادیاً مهدیاً، هدیة من ربّ العالمین لی» او هدیهای از جانب پروردگار عالمیان است.
وی خاطرنشان کرد: سیره اخلاقی و رفتاری امام مجتبی (ع) را در سه بُعد میتوان مورد بررسی قرار داد؛ رابطه او با خدا، دیگر مردم و دشمنان. در رابطه با خدا او عابدترین مردم در زمانه خود بود، بر اساس گزارشات روایی و تاریخی، آن حضرت وقتی صدای اذان بلند میشد اشک میریخت، وقتی یاد قیامت و اتفاقات آن زمانه میافتاد میگریست، وقتی وضو میگرفت از عظمت قدرت الهی بدن مبارک آن حضرت به لرزه میافتاد و رنگ صورتش تغییر میکرد.
حجتالاسلام رضازاده درباره رابطه آن حضرت با مردم گفت: روزی مردی از سرزمین شام به مدینه منورّه آمد، او بر اثر تبلیغات دستگاه معاویه فریب خورده بود و خاندان پیامبر اکرم (ص) را دشمن خود میدانست، وارد مدینه شد و حضرت امام حسن (ع) را دید و شروع به ناسزا دادن کرد، اما رفتاری که حضرت در اینجا نشان دادند درسی بزرگ برای ما محبان و شیعیان آن حضرت است.
وی افزود: وقتی آن حضرت رفتار آن مرد شامی را دید، با نهایت آرامش و روحی بلند به او سلام کرد و لبخندی زد، سپس فرمود: ای مرد، گمان میکنم شما در این شهر مسافر باشید، اگر گرسنهای تو را سیر خواهم کرد، اگر لباس نداری به تو لباس میدهم، اگر محتاجی تو را بی نیاز میکنم و اگر آوارهای تو را پناه میدهم، اگر حاجتی داری برآورده میکنم. سپس آن مرد شامی وقتی اوج مهر و محبت امام (ع) را دید، سخت گریست و با کمال شرمندگی عرضه داشت: گواهی میدهم شما خلیفه خدا هستید، خدا داناتر از کسی است که رسالت خویش را در کدام خاندان قرار دهد. شما و پدرت تا امروز جزو منفورترین افراد نزد من بودید اما اکنون شما و پدرتان محبوبترین افراد نزد من هستید.
این کارشناس علوم قرآن و حدیث با اشاره به روایتی دیگر از رفتارهای زیبای امام حسن (ع) در قبال مردم گفت: روزی امام حسن مجتبی (ع) دید غلامش تکه نانی را از روی زمین برداشت، بوسید و خورد، آن حضرت فرمود: به خاطر همین کار تو را آزاد کردم. اما آن حضرت در قبال دشمنان روحیه شجاعانه داشت، در جنگ صفین، جمل، نهروان و ... این روحیه در وجود مولایمان بسیار نمایان بود و با تمام قدرت به دل لشگر دشمن میزد و آنان را از پای در میآورد، شیعه باید همچون امام خویش شجاع باشد.
منبع: تسنیم
افزودن دیدگاه جدید